فرامرز میرشکار

نویسنده و صاحب نظر فرهنگی، هنری ، اجتماعی

فرامرز میرشکار

نویسنده و صاحب نظر فرهنگی، هنری ، اجتماعی

سلام خوش آمدید

گویند عارفی قصد حج کرد.فرزندش از او پرسید: پدر کجا می خواهی بروی؟پدر گفت: به خانه خدایم.

پسر به تصور آن که هر کس به خانه خدا می رود، او را هم می بیند! پرسید: پدر! چرا مرا با خود نمی بری؟گفت: مناسب تو نیست.پسر گریه سر داد. پدر را رقت دست داد و او را با خود برد.هنگام طواف پسر پرسید: پس خدای ما کجاست؟

پدر گفت: خدا در آسمان است.پسر بیفتاد و بمرد!

پدر وحشت زده فریاد برآورد: آه ! پسرم چه شد؟ آه فرزندم کجا رفت؟

از گوشه خانه صدایی شنید که می گفت: تو به زیارت خانه خدا آمدی و آن را درک کردی. او به دیدن خدا آمده بود و به سوی خدا رفت!

منبع: تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید ، خواجه عبدالله انصاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.