«عثمان طه» حافظ برجسته و شهیر معاصر سوری است که کتابت قرآن کریم توسط او در دو دهه قبل باعث تحول در زمینه رسم الخط و چاپ قرآن کریم در جهان اسلام شد. این استاد سوری، در دهه هفتاد میلادی کتابت قرآنی را به خط نسخ به پایان رساند. نخستین چاپ این قرآن در قطع رحلی در سال ۱۴۰۰(ه.ق) در دمشق انتشار پیدا کرد. کتابت این قرآن طرح سنجیده و برنامه ریزی شده ای دارد. به این معنی که هر صفحه آن پانزده سطر دارد وهر صفحه، با اول یک آیه آغاز شده و به آخر یک آیه ختم میگردد و هر جز قرآن در بیست صفحه نوشته شده و با احتساب دو صفحه در اول و دو صفحه در آخر که برای تذهیب و تزیینهای دیگر در نظر گرفته شده مجموعا در ۶۰۴ صفحه تدوین شده است.
بزرگترین شگفتی این کتابت در همین نظم و صفحهبندی آیات است؛ به نحوی که این استاد سوری قرآن موفق شده طولانیترین آیه قرآن کریم را در یک صفحه جای بدهد. ویژگی بعدی این کتابت اعرابگذاری دقیق و کامل است و تقریبا هیچ خطی از این لحاظ به کاملی عثمان طه نیست؛ گرچه همین اعرابگذاری گاهی خواندن قرآن را برای عموم مردم مشکل میکند
قرآن عثمان طه خیلی زود در تمام کشورهای اسلامی پخش و منتشر شد و تقریبا تمام خطوط و کتابتهای دیگر را منسوخ کرد و الان با گذشت چهار دهه از عمر کتابت آن، هنوز رایجترین کتابت قرآن به شمار میرود.
عثمان طه این ویژگی ها را که باعث نشر و رواج مصحف حافظ عثمان (1119م) گردیده بود در مصحف خود جمع نمود (این ویژگی ها در کتابتهای مصطفی نظیف و حامد الآمدی نیز دیده میشود) و علاوه بر این تمامی ذوق و هنر خود را در نوشتن قرآن به خط نسخ بکار برد و بدین ترتیب در طی یک دهه توانست مصحف رایج آن زمان جهان اسلام یعنی مصحف مصطفی نظیف را از دایره چاپهای مکرر خارج نماید.
قرآن مکتوب به خط عثمان طه که به نسخ بسیار شیرین و شیوهای آمیخته به ثلث به نگارش در آمده و به تصدیق خبرگان فن از نظر خوشنویسی و استحکام دست و قلم و چشمنوازی و یکدستی، در میان قرآنهای خوشنوشته قدیم وجدید نظیر ندارد، چنانکه انتظار میرفت به محض انتشار با استقبال وسیعی در سراسر جهان اسلام روبرو شد و به انواع شکلها و قطعها مخصوصا قطع وزیری تجدید چاپ شد.
عثمان طه مبنای کتابت خود را مصحف مصر یا طبع ملک فؤاد پادشاه مصر قرار داد. این قرآن معروف به امیری مصر است.
توضیحی مختصر پیرامون قرآن امیری مصر:
مصحفی که از لحاظ معروفیت بر تمام مصاحف چاپی برتری دارد همان مصحفی است که شروع کتابت آن به سال 1337 (هـ ق) 93 سال قبل بازمیگردد که هیأتی از علمای الازهر مصربه چاپ آن اشراف داشتند و به مصحف امیری مصر معروف است. (این هیات متشکل از شیخ محمد علی خلف الحسینی(شیخ المقاری مصر)، حنفی ناصر، مصطفی عنانی واحمد الاسکندری بود) . چاپ اول آن در سال 1342 برابر با 1932 میلادی (88 سال قبل) منتشر شده است. این مصحف مطابق روایت حفص از عاصم نوشته شده و علامتهای آن بر اساس کتاب « الطراز علی ضبط الخراز» تألیف التنسی است؛ ولی علامتهای اهل مغرب و اندلس به علامتهای خلیل بن احمد و پیروان او از اهل مشرق تبدیل شده است.
علمایی که بر این مصحف و ضبط و چاپ آن اشراف داشتند، در شناسنامهای که به آخر آن ملحق کردهاند طریقه ضبط آن و دلالت علامتهایی را که به کار بردهاند ذکر کردهاند؛ ملاحظه میشود که علامت سکون در این مصحف سر حرف خاء بدون نقطه است که گفته شده آن را از کلمه (خفیف) برداشتهاند؛ و این همان روش خلیل و سیبویه و اصحاب آنهاست؛ و این همان روشی است که ابن بواب در مصحفی که در سال 391 هجری نوشته، آن را به کار برده است.
این مصحف بر گرفته از روایت حفص بن سلیمان بن مغیره الاسدی الکوفی ازقرائت عاصم بن ابی النجود الکوفی التابعی عن ابی عبد الرحمن عبدالله ابن حبیب السلمی از عثمان بن عفان وعلی بن ابی طالب، و زیدبن ثابت، و ابی ابن کعب از پیامبر صلیالله علیه و ءاله وسلم میباشد. رسم الخط این مصحف اصطلاحی بر گرفته از مصاحف شش گانه عثمانی است.
رواج مصحف عثمان طه و شناخته شدن آن به عنوان قرآن برتر و رسمی در جهان اسلام از زمانی آغاز شد که علمای قرآن شناس عربستان این قرآن را به عنوان بهترین و صحیحترین کتابت به رسمیت شناختند. و این کتابت را با اندکی تصحیح و چاپ نفیس جدید به صورت مصحف المدینه در تیراژ هرساله چندین میلیون منتشر کردند. در ایران نیز به در خواست سازمان تبلیغات اسلامی ناشر اصلی در دمشق، تیراژ وسیعی از همین قرآن را به قطع وزیری خاص جمهوری اسلامی ایران چاپ کرد و به ایران ارسال داشت، علاوه بر این ناشرها، نهادها و سازمانهای مختلفی با اجازه و یا بی اجازه با سلیقه و یا بی سلیقه، اقدام به طبع افست آن کردهاند.
محاسن و مزایای قرآن به خط عثمان طه
1-برتری رسم المصحف(عثمان طه) بر رسم الاملاء:
تا به حال در کتابت قرآن دو گونه عمل میشده است: کتابت به صورت رسم المصحف و رسم الاملاء.عمل به رسم المصحف عملی پسندیدهتراست زیرا که به امانتداری نزدیکتر است و قرآن همانگونه که نوشته شده است با رعایت امانت به نسلهای بعد منتقل میشود تا این معجزهی مکتوب جاوید بدون هیچ خدشهای بتواند مزیت خود را برسایر کتب آسمانی آشکار نماید.
2-رسم الخط عثمان طه به روایت حفص از عاصم :
همانطور که قبلا ذکر شد روایت حفص از عاصم در تحریر و قرا ئت قرآن عثمان طه وجه مشترک بین شیعه و سنی است اگر این قرآن با قرا ئتی دیگر نوشته شده بود ممکن بود گفته شود وقف و ابتدا در این قرآن با اعتقادات شیعه هماهنگی ندارد حال که این وجه اشتراک وجود دارد امتیاز آن چند برابر است.بهتر است سایر بلاد به خصوص ایران هم تبعیت کند و در تکثیر همین قرآن بکوشد تا دشمنان نگویندقرآن شیعیان با قرآن اهل سنت متفاوت است یا گفته شود شیعیان قرآن علی بن ابی طالب و یا مصحف فاطمه میخوانند
3- کامل ترین اعراب گذاری بعد از 1400سال.
کشورهایی که در تهیهی این رسم الخط با هم همکاری کردهاند افراد خبرهی خودرا با تمام امکانات تجهیز کردهاند تا کاری عظیم ارائه دهند، مشخص است که موفق بودهاند.بطور نمونه فتحههای ماقبل «الف» و کسرههای ما قبل «یاء» وضمههای ماقبل «واو» نمایانگر این موفقیت است. اما ایرانیها چون دلایل این کار را ندانستهاند این حرکات را حذف کردهاند، با آنکه اعراب بیشتر، کلمات را محدودتر میکنند ودقیقتر خوانده میشوند.
4- دقیقترین اعراب گذاری بعد از 1400سال.
قرآنهایی که بوسیلهی خطاطانی مانند مرحوم خوشنویس و نیریزی تحریر یافتهاند بخاطرزبان فارسی و عدم تسلّط این دو بزرگوار برادبیات عرب از نظر اعراب گذاری دارای مشکل شده است واین مساله نشات گرفته از روش تدریس در مکتبخانههای آن زمان بوده است. چون آنچه را درمکتبخانه فراگرفته بودهاند در نوشتن خصوصًا کتابت قرآن هم بکار بردهاند.
به دو نمونه از آنها اشاره میشود. مثلا در مکتبخانه درس واو مدی اینگونه تدریس میشده است. الف و اوی اوُ، بِ و اوی بوُ، تِ و اوی توُ الخ.... که حرکت ضمه را روی حرف واو قرار میدادند با آنکه قرار گرفتن حرکت ضمه روی واو در ادبیات عرب ثقیل بوده و اگر هم چنین اتفاقی رخ دهد،نقل به حرف ماقبل میشود و یا حذف میگردد.
بطور مثال کلمه یَقُولُونَ در کتابت مکتبخانهای بدین شکل نوشته میشده است(یَقوُلوُنَ).در حالی که طریقهی صحیح که با ادبیات عرب نیز همخوانی داشته باشد باید چنین نوشته شود( یَقُولُونَ ) یعنی ضمه باید روی قاف و لام باشد..
برای تدریس تنوین نیز درمکتب خانه چنین تدریس میکردهاند که دو زبر، تنوین نصب، ودو زیر،تنوین جرّ، و دو پیش، تنوین رفع خوانده میشده است. و میگفتند: الف دوزبر اَن ( ً )، الف دوزیر اِن (ٍ)،الف دو پیش اُن ( ٌ ). بِ دوزبر (باً)، بِ دو زیر( بٍ). .بِ دوپیش (بٌ ) که آنها را روی حروف قرار میدادند مثلا کلماتی مانند: قلماً، کتاباً، هدیً، مسمیً، تنوین روی الف(ا) و یاء(ی) قرار میگرفت با آنکه تنوین روی الف(ا) ویاء(ی) باعث التقاء ساکنین میشود. یعنی اعراب در جای خود قرار ندارد.
پس تنوین باید روی حرف ماقبل قرار گیرد، مانند: قَلَمًا، کِتَابًا، هُدًی، مُسَمًّی . اگرخوب دقت شود کلمات را غلط اعراب گذاری میکردند ومینوشتند ولی صحیح میخواندند.
دیگرخطاطان هم چون از روی خط پیشینیان کتابت کردهاند اشتباهاتآنهارا تکرارکردهاند. این اشکالها در قرآنهای قبل ازاین دو مرحوم کمتر دیده شده است حتی قرآنهای قبل، از نظر اِعراب بسیار کاملتر بوده است. این اشکالها بیشتر در قرآنهای فارسی و ترکی دیده میشود و در قرآنهای هندی و پاکستانی دیده نمیشود.
5- بهترین علائم اختصاری برای حروف ناخوانا و اشباع هاء ضمیر بعد از 1400سال.
علائم اختصاری به کار برده شده در این قرآن کار آموزش را راحتتر کرده است.به مواردی میتوان اشاره کرد.
الف) تشخیص همزهی قطع و وصل: به این قسمت آیه توجه فرمائید( الْیَوْمُ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَاَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی ) وقتی به ظاهر آیه توجه میکنیم اگر با ادبیات عرب آشنا نباشیم نمیتوانیم همزهی قطع را از وصل تشخیص دهیم ولی با این علامت اختصاری که یک صاد کوچک باشد همزه وصل تشخیص داده میشود.
ب) تشخیص حروف ناخوانا: یکی از مشکلاتی که همیشه در آموزش قرآن وجود داشته است تدریس حروف ناخواناست تنها قرآنی که بهترین علائم اختصاری را در مورد حروف ناخوانا ایجاد کرده است و با تک رنگ بودن میتوان آن را تشخیص داد این قرآن میباشد که کار آموزش را سادهتر و دقیقتر کرده است.
ج) اشباع هاء ضمیر: در عربی چندین نوع «هاء» وجود دارد که عبارتند از: هاء ضمیر، سکت، ذاتی، تأنیث و... که تنها «هاء» ضمیرمذکر است که اشباع میشود و تشخیص «هاء» ضمیر از دیگر موارد برای غیر عرب و کسی که با ادبیات عرب آشنا نیست بسیار مشکل است به خصوص که کلماتی استثناء هستند و «هاء» ضمیر ندارند ولی اشباع میشوند. ویا بر عکس ممکن است ضمیر نباشد واستثنائا اشباع شود مانند هاء تانیث «هذه» که دو علامت اختصاری (وـ ی) بکار گرفته شده دراین کتابت کار را بسیار آسان کرده است.
6 – دقیقترین رعایت قواعد تجوید مانند: ادغام تام، ناقص، اظهار، اقلاب، اخفاء و رعایت استثناءها در این قرآن.
رعایت قواعد تجویددر کتابت: بحث ادغام، اظهار، اقلاب واخفاء که در زبان عربی بسیار مهم است مربوط به زبان عربی نیست بلکه در تمام زبانها وجود دارد یا بهتر بگوئیم خداوند محل تکلم انسانها را دارای هر زبانی که باشند چنین قرار داده است. در زبانهای فارسی،لاتین،ترکی، انگلیسی و...نیز وجود دارد. ولی با تخصیص یک علامت اختصاری که در این رسم الخط بکار رفته و کارشناسی دقیقی روی این موارد انجام گرفته تغییر در شکل تنوینها این مهم را عملی نموده است.
7 - بهترین روش برای آموزش وفرگیری لحن عربی.
پیامبر بزرگوار فرمودند قرآن را بالحن عربی فرا گیرید این نوع اعراب گذاری به ما کمک میکند که به لحن عرب نزدیک شویم و در آموزش از همان ابتدا باید به لحن عرب تکیه کرد همانطور که کودکان لحن و لهجههای ترکی، یزدی وشمالی را از همان کودکی فرا میگیرند، مشکلی ندارند که لحن عربی را فرا گیرند پس میتوان نتیجه گرفت از همان ابتدا میتوان لحن عرب را آموزش داد.
8- بکار گیری تجوید در رسم الخط
قواعدی مانند: ادغام، اظهار،اقلاب واخفاء مخصوص زبان عربی نیست بلکه انجام این قواعد بصورت ناخودآگاه در تمام زبانها صورت میگیرد یعنی محل تکلم تمام انسانها چنین وضعیتی دارد چون این قواعد در کلاسهای تجوید بصورت کلاسیک تدریس میشود ما فکر میکنیم انسان باید اینطور تکلم کند در حالی که چنین نیست بلکه محل تکلم انسانها فطرتا و ذاتا چنین است. و الا یک عرب وغیر عرب هم این قواعد را از بدو تولد انجام میدهد بدون آنکه در کلاس درسی حاضر شده باشد. برای آگاهی بیشتر به کلمات فارسی ذیل توجه فرمایید.
اظهار در فارسی: من اَحمد را آوردم، من اِنسانی زود باورم، من اُمیدوارم به زودی جهان اصلاح شود، من همراه خوبی خواهم بود، من عالم به مطلب هستم، من غافل به موضوع بودم، من حمید را راهنمایی کردم، من خریدار افکار زیبایم. که در این موارد نون کاملا اظهار میشود.
ادغام در فارسی: «من مسلمانم» که هنگام تکلم گفته میشود «مَمُّسلمانم»
اقلاب در فارسی: «شنبه - اَنبُر» که هنگام تکلم گفته میشود «شمبه- اَمبُر»
اخفاء در فارسی: «استنکاف – کنکاش - منکر»
9- بهترین ترجمهها
بهترین ترجمههای نثر ونظم ازجمله: خرمشاهی، فولادوند مکارم، مشکینی، قمشهای، مجد و...... از این قرآن است
بعضی از افراد شلوغی اِعراب حرکات کشیده، علائم اختصاری ناخواناوعلائم تجویدی را عیب برشمردهاند در حالیکه از مزایای این قرآن همین موارد است که این قرآن را بر سایر قرآنها برتری میبخشد.
شلوغی اعراب خدمت بزرگی برای تدریس و صحیح خوانی بوده و تعریف جامعتری را به ما ارائه میدهد.
پس ورود تجوید در خط نه تنها عیب نیست بلکه مزیت وکمال است. اما چرا تمام تجوید را اعمال نکرده است برای اینکه سایر موارد تجویدی اختلافی است به همین سبب است که قاریان در رتبههای متفاوت قرار میگیرند و الا اگر قواعد تجویدی اختلافی نبود و یک استاندارد داشت که همه رعایت میکردند همه قاریان رتبهی اول را کسب میکردند.
ورود تجوید در رسم الخط قرآنهای پاکستان وهند نیز وجود داشته است و منحصر به خط عثمان طه نیست.
لازم به ذکر است که آقای عثمان طه قرآنهای دیگری طبق روایه ورش برای کشورهای مغرب شامل تونس، الجزایر، المغرب، موریتانی وسنگال و طبق روایه الدوری برای وسط آفریقا شامل سودان، سومالی و حبشه و طبق روایه قالون برای کشورهایی مانند لیبی، نیجریه، نیجر، موریتانی ومالی نیز نوشته است. که باعث تشتت در بین مسلمانان میشود.
بررسی رسمالخط عثمان طه
ما قرآن را نازل کردیم و ما حافظ قرآن هستیم». (حجر، آیة 9)
چیزی که خدا حافظ آن است هرگز دست تحریفگران به سوی آن دراز نخواهد شد.
با بررسی سیر تکاملی کتابت قرآن از صدر اسلام تا به امروز چنین به دست میآید که هرگز رسمالخط و ضبط کتابت قرآن کریم توقیفی و الزامی به شکل خاصی نبوده است و بهترین دلیل بر این مدّعا، اضافه شدن نقطه و علامات فراوان املائی است که قطعاً در عصر نزول وجود نداشته است و در کتابت آن روز عرب نوشته نمیشد ولی بعدها برای اینکه غیر عربها بتوانند قرآن را صحیح بخوانند در کتابت قرآن آورده شد و نمونههای آن، قرآنهای با رسم الخط های مختلف عربی، ترکی و اردو میباشد که امروز در دسترس ماست.
این رسمالخطهای مختلف متأسفانه برای بسیاری از خوانندگان قرآن حتّی بسیاری از عربها مشکل آفرین شده است و باید رسم الخط واحد شفاف و روشنی که برای همه سهل و آسان باشد، انتخاب شود.
اشتباهات در رسم الخط قرآن عثمان طه
با این مقدمه به سراغ مشهورترین نسخهای که امروز در دست مسلمین است، میرویم و اشکالات مهم آن را مورد بررسی قرار میدهیم.مشهورترین نسخة قرآنی که امروزه در میان مسلمانان رواج دارد و هر سال، میلیونها نسخه از آن، در سراسر جهان چاپ و منتشر میگردد، نسخة قرآن معروف به خط «عثمان طه» میباشد.
به دلیل اینکه این نسخه از قرآن، امتیازات متعددی دارد: خط خوب، قطع مناسب، علامتگذاری دقیق، آیات از آغاز صفحه شروع و با پایان صفحه، پایان مییابد و هر جزء از سی جزء قرآن در بیست صفحه تمام میشود (جز در دو سه مورد) و به دلیل اینکه نشر و توزیع آن، توسط کشور عربستان به صورت رایگان و اهدایی همه ساله در مقیاس گسترده صورت میگیرد، مورد استقبال واقع شده است.
این امر، سبب یک نواختی نسبی نُسَخ قرآن، در کشورهای مختلف گردیده است و بیشتر حافظان در غالب کشورها از روی همین نسخه به حفظ قرآن میپردازند و اکثر فراگیران و قاریان نیز، از روی همان، قرآن را فرا میگیرند و میخوانند (هر چند نسخههای دیگری نیز در کشورهای مختلف اسلامی وجود دارد).
ولی از آنجا که هر کار خوبی، ممکن است بینقص نباشد، این نسخه از قرآن نیز از نظر املاء و نگارش (رسم الخط) کاستیهای فراوانی دارد که اصلاح آن، لازم و ضروری میرسد زیرا این اشتباهات گاه معنی را تغییر میدهد و گاه قرائت را بسیار مشکل میسازد.
رسمالخط قرآن هرگز توقیفی نیست، و الزامی به رسم الخط معینی نداریم. زیرا: اوّلاً:آنچه که میان تمامی فرق اسلامی، اجماعی است «نزول قرآن به صورت الفاظ معین» میباشد و ملاک اساسی در قرائت قرآن، نقل سینه به سینه و شنیدن آن از زبان پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله(صل الله علیه وآله) بوده است، و کتابتها همیشه متفاوت بوده است.
ثانیاً:امروز رسمالخط واحدی در دست نداریم که به طور قطع و یقین بتوان آن را به صدر اسلام منتسب نمود.
بهترین شاهد، وجود قرآنهای منسوب به قرون اولیه در موزهها و کتابخانههای مهم جهان و کشورهای اسلامی میباشد که از نظر املایی با رسم الخط موجود متفاوت است.
ثالثاً:کشور عربستان که ناشر قرآن به خط عثمان طه است برای مسلمانان هند و پاکستان، قرآنهایی را چاپ و توزیع نموده که با رسمالخط این قرآن، تفاوت بسیار دارد.
انواع کاستیها
به هر حال در نسخه موجود به خط عثمان طه، کاستیهای فراوان رسمالخطی وجود دارد که گاه موجب تغییر در معنا و گاه سبب نامفهوم شدن کلمه و گاه باعث صعوبت در فراگیری و قرائت صحیح میشود، از این رو ما این موارد را به شش گروه تقسیم کردهایم:
1. رسمالخط هایی که سبب تغییر معنا میشود.
2. رسمالخط هایی که سبب میشود، کلمه فاقد معنا گردد.
3. رسمالخط هایی که سبب صعوبت فوقالعاده فراگیری میشود.
4. رسمالخط هایی که سبب اضافه حروف نابجا میشود.
5. رسمالخط هایی که سبب حذف حروف لازم و اصلی کلمه شده است.
6. رسمالخط هایی که سبب نوشتن یک کلمه به دو صورت در دو آیه یا در چند آیه میشود، بدون هیچگونه دلیل که تنها یک صورت آن صحیح میباشد.
البته همانگونه که گفته شد: این کاستیها فقط مربوط به رسمالخط و نگارش است و گرنه قرائت الفاظ قرآن، بدون هیچگونه تحریف و کم و زیادی از آغاز تاکنون باقی مانده است.
بدیهی است، صحیح نوشتن رسمالخط، نه تنها سبب تغییری در قرآن نمیشود، بلکه صحت تلاوت و تفسیر قرآن را تضمین می کند، همانگونه که میدانیم کتابت اولیه قرآن، فاقد نقطهگذاری و علامت اِعراب بود و نقطهگذاری حروف و ضبط اِعراب به وسیلة علامت، نه تنها باعث تحریف نشد بلکه موجب مصونیت قرآن از تحریف در قرائت نیز گردید.
اضافه بر آن، هیچ دلیلی در دست نیست که نسخة موجود به خطِ «عثمان طه» بر اساس رسمالخط نسخههای صدر اسلام میباشد، چرا که:
1. در پایان نسخة قرآن موجود به خط «عثمان طه» صریحاً آمده است: «هجاء و رسم الخط آن از دو نفر از علمای این فن به نام «ابوعمرو دانی» و «ابوداود سلیمان بن نجاح» گرفته شده که آنها آن را مربوط به زمان خلیفة سوم عثمان میدانند و در مواردی که این دو با هم اختلاف دارند نقل نفر دوم ترجیح داده شده است».
از این بیان استفاده میشود که رسمالخط مزبور از طریق خبر واحد به ما رسیده که گاه این خبر واحد تعارض نیز دارد.
2. نسخة قرآنهایی که دهها سال قبل از این نسخه، در کشورهای اسلامی چاپ و توزیع شده و اکنون نیز چاپ و منتشر میشود، مانند کشور ترکیه عثمانی و ترکیه کنونی، هند و پاکستان و ایران و بعضی از کشورهای عربی، مانند عراق، از نظر رسم الخط، با نسخة موجود ـ به خط عثمان طه ـ تفاوت بسیار دارد.
3. نسخههای فراوانی از قرآنهای صدر اسلام در موزهها و کتابخانههای مهم جهان و کشورهای اسلامی موجود است که از نظر رسم الخط با نسخة موجود متفاوت میباشد.
4. اخیراً کشور عربستان، قرآنی را با رسمالخط دیگری برای مسلمانان هند و پاکستان چاپ و توزیع نموده که رسمالخط آنها، با رسمالخط عثمان طه، تفاوت بسیار دارد.