فرامرز میرشکار

نویسنده و صاحب نظر فرهنگی، هنری ، اجتماعی

فرامرز میرشکار

نویسنده و صاحب نظر فرهنگی، هنری ، اجتماعی

سلام خوش آمدید

«سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی

اى آقاى من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده

وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی

و بسترم را بر من تنگ ساخته

وَ ابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی

و آسایش قلبم را از من سلب نموده است.

سَیِّدِی غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ

اى آقاى من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابدى پیوند داده،

وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یُفْنِی الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ

و فقدان یکى پس از دیگرى، جمع و شمار را نابود کرده است،

فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَى مِنْ عَیْنِی

من دیگر احساس نمى‏کنم اشکى را که از دیدگانم بر گریبانم روان است

وَ أَنِینٍ یَفْتُرُ مِنْ صَدْرِی عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَایَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَایَا

و ناله‏اى را که از مصائب و بلایاى گذشته از سینه‏ام سر مى‏کشد،

إِلَّا مُثِّلَ بِعَیْنِی عَنْ غَوَابِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْضَعِهَا وَ بَوَاقِی أَشَدِّهَا وَ أَنْکَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِکَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِک‏»

جز آنچه را که در برابر دیدگانم مجسّم است و از همه‌ی گرفتاری‌ها بزرگ‌تر و جانگدازتر و سخت‏تر و ناآشناتر است، ناملایماتى که با غضب تو در آمیخته و مصائبى که با خشم تو عجین شده است.

(کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 353 )

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.