لیندا الدر، ریچارد پاول :
آموختن هنر تفکر نقادانه
هیچ چیز برای انسان سودمندتر از درست اندیشیدن نیست. مهم نیست کجا و در چه موقعیتی هستید و با کدام مسئله یا مشکل دست و پنجه نرم میکنید، در هر حال، چنانچه مهارت درست اندیشیدن را داشته باشید، برایتان بهتر است. بهعنوان یک مدیر، راهنما، کارمند، شهروند، عاشق، دوست، سرپرست فرزند - در هر موقعیت و قلمرویی از زندگیتان - خوب اندیشیدن به سود شماست. اندیشهی ضعیف و نادرست در عوض ناگزیر باعث بهوجود آمدن مسائل و مشکلاتی میشود، زمان و انرژی را هدر میدهد، و به ناکامی و درد و رنج میانجامد.
مسأله ی 10199- گذاردن ریش براى مردان مستحب است و تراشیدن آن حرام نیست زیرا هرگز دلیلى از کتاب و سنت بر حرمت آن وجود ندارد، و چون این مسأله به اصطلاح فقهى عام البلوا است بیان قطعى آن از مسائلى دیگر واجب تر مى باشد، روایتى هم که گمان مى شود آن را حرام کرده تنها از باب تشبه به یهود که ریشها را مى تراشیدند و سبیلها را وا مى گذاشتند، آن را منع کرده است، و اگر هم عنوان همانندى و تشبه بر جاى بود فقط همین را حرام مى کرد که اگر هر دو را بتراشى، یا فقط سبیل را بتراشى و یا هر دو را بگذارى حلال است، و تنها همانندى به یهودیان- و کافران- حرام مى باشد، ولى اکنون که همگان همانند یکدیگرند تشبهى هم که آن را حرام کند در کار نیست، در نتیجه تراشیدن ریش به هرگونه که باشد حرام نیست.
آنچه به نام آرامگاه کورش خوانده می شود چیزی است که تا سال 1811میلادی بعنوان مقبره مادرسلیمان بوده است.نام مقبره یا قبر مادرسلیمان، نام مشهوری است که از دیرباز و دستکم از زمان ابنبلخی در سده پنجم هجری تا زمان جوزپه باربارو (سیاح ونیزی) و جان استرویس و دوبروین به ترتیب در سدههای پانزدهم و هفدهم و هجدهم میلادی تا به دوره قاجاری و تا به امروز به این بنا اطلاق میشده و در حکم زیارتگاهی ویژه زنان بوده که مردان حق داخل شدن به آنرا نداشتهاند.اما با توجه به کشته شدن کورش در فاصلهای دور و در حین حمله به سرزمین ماساژتها، در هر صورت امکان دفن او در این محل یا هر محل دیگری در این منطقه بعید و ناممکن به نظر میرسد.
نخستین کسی که نظریه آرامگاه کورش برای این بنا را اظهار داشت، جیمز موریه بود که دو بار در سالهای 1808 و 1811 میلادی بدانجا سفر کرده بود. موریه بعدها از این نظر خود پشیمان شد و آرامگاه کورش و پاسارگاد را جایی در اطراف فسا گمان داد
علامه ذوالفنون حسن حسن زاده آملی می فرماید: در مکاشفه ای خدمت امام رضا(ع) رسیدم و عرض کردم: مأمون که باشد که شما را جابجا کند؟ علت حضور را خودتان بفرمائید. حضرت فرمودند: ما نیز مثل جد غریبمان امام حسین(ع) از رسول خدا(ص) تکلیفمان را خواستار شدیم. رسول خدا(ص) فرمودند: سلمان خدمات بسیاری به ما داشته شما به ایران برو تا قدردانی از سلمان باشد (نقل به مضمون از حجت الاسلام صمدی آملی؛ شارح کتب علامه)
چه خوب است هرگاه به حرم امام(ع) مشرف می شویم، هنگام ورود به حرم آیه اکمال و فاتحه ای برای سلمان بخوانیم.
«هارمونت رُزا»، استاد جامعهشناسی دانشگاهِ فردریش شیلرِ ینا، طی مطالعاتش دربارۀ «شتاب اجتماعی» این تناقض را توضیح داده است. در میان کتابهایی که از او به انگلیسی ترجمه شده است، میتوانیم از بیگانگی و شتاب: بهسوی نظریهای انتقادی در باب زمانمندی در دوران مدرن متأخر و نیز جامعۀ پرسرعت، شتاب اجتماعی، قدرت و مدرنیته اشاره کنیم. کتابهای وی را ویلیام.ای. شوئرمن ویراستاری کرده است. در سال ۲۰۱۳، انتشارات دانشگاه کلمبیا کتاب شتاب اجتماعی: نظریهای جدید دربارۀ مدرنیته را از رُزا منتشر کرد. مصاحبهای که در زیر میآید نخستین بار به زبان ایتالیایی در روزنامۀ «لااستامپا» منتشر شده است.
کلاودیو گاللو: در جوامع غربی همه فکر میکنند که زمان تندتر و تندتر جلو میرود. جامعهشناسیِ زمانِ شما چگونه این احساس را توضیح میدهد؟
آیتالله علامه محمدتقی جعفری، از جمله برجستهترین و متعمقترین متفکران اسلامی در دوره اخیر بوده که در باب موضوعات متنوع علوم انسانی، با حوصله و دقت فراوان، اندیشیده و در چارچوب معارف و حقایق اسلامی، لطایف و نکات ژرفنگرانهای را از خود به جا نهاده است. مطالعه مجموعه گسترده و فاخر آثار ایشان، به خوبی نمایانگر باریکاندیشی و قابلیت نظریهپردازی در وی است. جعفری دارای خصوصیاتی است که وی را از دیگران، کاملاً متمایز میسازد.
زمانی که شوروی حس می کرد از خصومت امریکا کاسته شده هدف برنامه های سری آن قرار گرفت/ کریستوفر برگس، مامور ارشد سابق سیا در گفت و گو با عصر اندیشه: «فروپاشی اتحاد شوروی نتیجه ترکیبی از قدرت سخت و نرم بود.»/ شوروی بدون درگیری و به طور خودخواسته قدرت را به آمریکا واگذار کرد
نظریات و تحلیلهای مختلفی در خصوص دلایل و روند فروپاشی شوروی در دهه پایانی قرن بیستم وجود دارد که هر یک از آنها باتوجه به سطح تحلیل، علت یا عواملی برای این رویداد عظیم سیاسی و تاریخی ذکر میکنند. نقص بنیادین اقتصاد شوروی،۱ تغییر ساختار اقتصاد دستوری،۲ تمرکز بیش از حد روی رقابت نظامی با آمریکا،۳ بیاعتباری ایدئولوژی کمونیست در مقابل نظام سرمایهداری،۴ شخص گورباچف و برنامه اصلاحات او۵ و حتی مخالفتها با اصلاحات گورباچف۶ از جمله عواملی است که تحلیلگران برای فروپاشی اتحاد شوروی بیان کردهاند.
♥ سر : سر نمایانگر ماست . چیزی که به جهان نشان می دهیم و معمولا به وسیله آن شناخته می شویم . اگر در ناحیه ی "سر" اشکالی وجود دارد ، به این معناست که احساس می کنیم در وجود ما نقصی بزرگ هست .
بکن معاملهای وین دل شکسته بخر
که با شکستگی ارزد به صد هزار درست
حافظ
کینتسوگی (به ژاپنی: 金継ぎ) (Kintsugi)، یا کینتسوکوروی (به ژاپنی: 金繕い) (Kintsukuroi)، با معنای لغوی اتصال با طلا، هنری ژاپنی است که در آن قطعات شکسته سفال و کوزه را با مادهای شامل پودر طلا به هم چسبانده و تعمیر میکنند. چندان که با این کار سفال شکسته قیمتی بس بالاتر ازقبل می یابد
وحکایت دل وجان آدمی چنین است
رنجی گوید؛
هرچیز بشکند ز بها اوفتد ولی
دل را بها و قدر بود تا شکسته است
حضرت موسى علیه السلام بخداوند عرض کرد :
پروردگارا کارى بکن که احدى جز تعریف از من ننماید
خداوندفرمود :
موسى
این کار را براى خودم هم نکرده ام.
منبع: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، مواعظ امامان علیهم السلام ( ترجمه جلد 75 بحار الأنوار) ؛ ص182
انسان یعنی نظام باورها ...
مادر تا فرزند خود رابه فرزندی باور نکند به اوحتی شیرنخواهد داد.
فرامرزمیرشکار
مذهب زنده دلان خواب پریشانى نیست
از همین خاک جهان دگرى ساختن است...
اقبال لاهوری
دکترمیرجلال الدین کزازی:
پخته خواری برای استاد و دانشجو، افسردگی و بازدارندگی به همراه دارد.
امیرالمؤمنین(ع) از حاصل دسترنج خود،
هزار برده را خریده
و سپس آنان را آزاد نمود.
حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 23، ص 31، ح 29037، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 ه ق.
دریافته ام وقتی فشارهای روانی زیاد است
و اضطراب و استرس در فضای اطرافمان موج می زند،
نه پیشنهادی بدهیم،
نه انتقادی بکنیم
و نه گله و شکایتی و
نه حتی مسائل مهم مان را مطرح کنیم!
به خاطر بسپاریم:
بهانه جویی ها اندک اندک خشم را در وجودمان شعله ور می کند
و خشم، کلید هر بدی است. ..
الغَضَبُ مِفتَاحُ کلِّ شَرٍّ
کودک باید به گونه ای تربیت شود که کار خوب، به آسانی از او سر بزند و نه اینکه با اکراه به آن تن در دهد.
هنگام برخورد با کودکان و بازگویی حقیقت ها به آنها به گونه ای رفتار کنید که گویا انتظار دارید به سخنان شما عمل شود؛ زیرا کودکان از اطمینانی که در سخن، لحن صدا و کارهای شما وجود دارد، اثر می پذیرند.
حضرت رسول اکرم صل الله علیه و علی آله میفرمایند:
اِنَّ القُلوب ثَلاَثَهٌ : قلبٌ مشغُولٌ بِالدُّنیا، فَلَهُ الشِدَّهُ وَالعِنی وَ قَلبٌ مَشغُولٌ بِالعُقبی، فَلَهُ الدَّرَجاتُ العُلی وَ قَلبٌ مَشغُولٌ بِالمولی، فَلَهُ الدُّنیا و العُقبی وَ المَولی.
همانا قلوب سه دسته است: قلبی که مشغول به دنیاست، که حاصل آن درد وغم و رنج و بلاست. دلی که مشغول به آخرت است، و از امتیازات معنوی بسیاری برخوردار است. و قلبی که مشغول به خداست، که برای آن، هم دنیاست، هم آخرت و هم خود خدا.
قالَ علی علیه السلام:
اَلدُّنْیا تُطْلَبُ لِثَلاثَهِ أشْیاء: اَلْغِنى، وَ الْعِزِّ، وَ الرّاحَهِ،
فَمَنْ زَهِدَ فیها عَزَّ،
وَ مَنْ قَنَعَ إسْتَغْنى،
«حکیمی را پرسیدند چندین درخت نامور که خدای عزوجل آفریده است و برومند هیچیک را آزاد نخواندهاند مگر سرو را که ثمرهای ندارد. درین چه حکمت است؟ گفت هر درختی را ثمره معین است که به وقتی معلوم به وجود آن تازه آید و گاهی به عدم آن پژمرده شود و سرو را هیچ از این نیست و همه وقتی خوشست و این است صفت آزادگان.»سعدی
امام پرهیزکاران على علیه السلام مى فرماید: "بنده خدا به نعمتى دست نمى یابد، مگر آن که نعمت دیگرى را از کف نهد."
نهج البلاغه، کلمات قصار، 19.
عارف بسطامى در جواب شخصى که از او پرسید: اسم اعظم کدام است ؟ گفت : تو اسم اصغر به من نماى که من اسم اعظم به تو نمایم ، آن شخص حیران شد، پس بدو گفت :همه اسماى حق عظیم اند. هزار و یک کلمه ، ج 3، ص 390 - 389. |
متن کلیپ:میخواهید با هم این نوحه را بخوانیم و تکرار کنیم؛ «رَأْسُ الْعِبَادَةِ حُسْنُ الظَّنِّ بِاللَّه»(عوالی اللئالی/1/27)
امام رضا(ع) میفرماید: «أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللَّه»(کافی/2/72) ظنّ خودتان را به خدا خوب کنید. یعنی آدم باید بگوید که «نه! خدا، خوب است، کمکم میکند، هوای مرا دارد. نه! خدا من را رها نمیکند.»
اصلاً ابلیس یک-موجود- مکّاری است؛ به خدا قسم! میبیند شما چهطوری هستی؛ همانطوری رفتار میکند. مثلاً اگر ببیند من حسّ عرفانی دارم، میگوید: «آره حسّ عرفانی خوب است...» آناً برمیگردد. نامرد تا همین دو دقیقه پیش، داشت میگفت: «ولکن بابا!» اما وقتی میبیند تو حسّ عرفانی داری-برمیگردد و یکطور دیگری فریبت میدهد-
میگویی: خُب حالا بگو ببینم ابلیس! میگوید: «واقعاً، ما اینقدر آلوده شدهایم! اصلاً خدا دیگر ما را میبخشد؟! لاالهالاالله!» بعد این آدم، با همین ابلیس وجودِ خودش-که دارد او را از رحمت خدا مأیوس میکند- به جلسۀ دعای کمیل میرود و میگوید: «خدایا! حداقل یک دانه از گناهانم را ببخش، خدایا! میدانم که تو هم نمیتوانی ببخشی! ولی حالا دیگر کوتاه بیا!»
و بعد، ابلیس به او میگوید: «حالا گریه کن، عجب حالی پیدا کردی! گریه کن، راحت باش» او هم گریه میکند ولی این گریهاش، بنزین جهنمش میشود! چون تلقی او این است: «خدا که نمیتواند مرا ببخشد، خدا که دست مرا نمیگیرد، من چهکار کنم که خدا یک نگاهی به من بکند؟ امام زمان(ع)! یک لطفی به من بکن!» در حالی که در بغل امام زمان(ع) است و امام زمان(ع) دارد آرامش میکند! ولی او میگوید: «من چهکار کنم که امام زمان(ع) یک ذره مرا نگاه کند؟!» اینها همهاش مکائد ابلیس است!
شما الآن حسن ظنتان به خدا چقدر است؟ فکر کنید؛ قشنگ فکر کنید...
الآن امتحان میگیریم؛ هر کسی سؤال من را در ذهن خودش جواب بدهد. «شما همۀتان میتوانید به سهولت به مقام معنوی حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) برسید» هرکسی باور ندارد، سوءظن به خدا دارد. چرا میخواهی نرسی؟ میتوانی برسی! باشد، نرس، ولی-بدان که- میتوانستی برسی.
همینجا این را قبول کن که آتش حسرت در روز قیامت وجودت را نگیرد. آنجا بگو: «خدایا! ما مثل آقای بهجت(ره) نشدیم ولی در دنیا هم میدانستیم که میتوانستیم بشویم، اشتباه کردیم.» اینطوری در آنجا یک کمی آرام میشوی، من به تو گفته باشم!
الآن شما چقدر حسنِ ظنّ به خدا داری؟ نگو: «حاج آقا، نمیشود!» بنا نیست که خودِ تو این کار را بکنی؛ بنا است خدا این کار را بکند. مگر آقای بهجت(ره) خودش اینطوری شده؟ اگر از ایشان میپرسیدی، میگفت: «هر چه هست، خدا لطف کرده» خُب این خدا به تو هم میتواند لطف کند. اگر-با تردید- بگویی: «به من؟!» معلوم میشود که سوءظن داری!
«حَسّنوا ظُنونَکُم بِالله»
دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 38 ثانیه
حکیم بزرگی در صحرایی روی شن ها نشسته و در حال مراقبه بود...
مردی به او نزدیک شد و گفت: مرا به شاگردی بپذیر!
حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت: کوتاهش کن!
*ابتدا به طور اجمالی به واکنش مردم ایران به حمله سپاه اسلام به کشورشان اشاره میکنید؟
-دلایل بسیاری بر این حقیقت تأکید دارد که نه تنها اعراب مسلمان در جریان فتح ایران، دست به کشتار و جنایت نزدند و آثار فرهنگی، دینی و ملی ایرانیان را از بین نبردند و اساساً جز با سپاه ساسانی وارد جنگ نشدند، بلکه مردم ایران، خود به سبب آشنایی با اسلام و بیزاری و نفرت از حکومت ساسانیان، به استقبال لشکر اسلام رفتند و دست کم، حکومت ساسانی را در برابر لشکر اسلام یاری نکردند، خدمات بینظیر مسلمانان در آموختن، آموزیدن، تألیف و تصنیف علوم و معارف اسلامی و نیز بسط و گسترش و تبلیغ ارزشهای اسلام نشان میدهد که ایرانیان با اختیار و از سرشوق و انگیزههای انسانی، اسلام را پذیرا شدند و به آن خدمت کردند، اسلام موجب شد ایرانیان از زیر بار ستمها و تبعیضهای ظالمانه پادشاهان ساسانی رها شده و استعدادهای نهفته علمی و معنوی آنان شکوفا شود، چنان که ایرانیان نیز با قدرشناسی از نعمت اسلام، آن را در بستر فرهنگ توحیدی و انسانی خود پروریده و به اوج شکوفایی رساندند، آنچه در برخی کتابها درباره حمله اعراب مسلمان و جنایتهای آنان به تصویر کشیده شده است، در اکثر موارد، دروغهای بیشرمانهای است که دشمنان اسلام و ایران آن را ساخته و تبلیغ کردهاند.
علامه طباطبائی«رحمةاللهعلیه» میفرمایند:
«وقتی از نجف به تبریز برگشتیم، میخواستیم خانهی خود را تعمیر کنیم، عمله و بنّایی پیدا کردیم، دیدم عمله خیلی خوب کار میکند، هر وقت هم که استادِ بنّا دستور به او نمیداد خودش یک کاری پیدا میکرد و انجام میداد، ظهر هم که شد نماز خوبی خواند و غذایش را خورد و بلند شد برای کار. نزدیکیهای عصر استاد بنّا گفت نردبان میخواهیم. به آن عمله گفتم در کوچهی آن طرفی آشنایی هست بروید بگوئید نردبانتان را برای خانهی فلانی بدهید. علامه میگویند: دیدیم برعکسِ صبح تا عصر که سریعاً کارها را انجام میداد در آوردن نردبان خیلی طول داد، بعداً که بنا بود مزدشان را بدهم و مرخص شوند به ایشان گفتیم که این سؤال برای من مانده که کارهای صبح تا عصرتان با نردبانآوردنتان متفاوت بود. آن شخصِ عمله گفته بود؛ حقیقتش کوچههایتان باریک بود و نردبان هم بلند، من خیلی مواظب بودم سر نردبان به کاهگلهای دیوارهای مردم نخورد، به همین جهت آوردن نردبان طول کشید. علامهی از نجف برگشته که مرحوم قاضی میگوید از 20 سالگی دارای چشم برزخی است، درجا میپرسند اخیراً حضرت آقا صاحبالزمان را دیدهاید؟ آن آقا هم میگوید بله.»
امام على علیه السلام ـ به مردى که می گفت : بلال در اعراب کلامش اشتباه بود وفرددیگری از مسخره بازی او مى خندید ـ فرمود : اى بنده خدا! مقصود از اِعراب کلام، درست و صحیح ساختن آن است براى درست و پیراسته کردن اعمال. چه سود که فلان کس سخنانش با اعراب و درست باشد، اما اَعمالش دچار زشت ترین خطاها باشد؟ و بلال را چه زیان که در گفتارش، خطا باشد، اما اعمالش کاملاً درست و پیراسته؟! تنبیه الخواطر- ج2- ص 102
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : تَجِدُ الرّجُلَ لا یُخطِئُ بلامٍ و لا واوٍ خَطیبا مِصْقَعا .و لَقَلبُهُ أشَد ظُلمَةً مِن اللَّیلِ المُظلِمِ ، و تَجِدُ الرّجُلَ لا یَستَطیعُ یُعَبِّرُ عَمّا فی قَلبِهِ بِلسانِهِ و قَلبُهُ یَزهَرُ کما یَزهَرُ المِصباحُ .
امام صادق علیه السلام : گاهى اوقات مردى را مى بینى که خطیبى زبردست و سخنور است و در یک لام یا واو خطا نمى کند، اما دلش از شب تار سیاهتر است و گاهى اوقات مردى را مى بینى که نمى تواند حرف دلش را به زبان بیاورد، لیکن دلش مانند چراغ مى درخشد.الکافی -ج 2 -ص 422
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : همانا مرد غیر عرب از امّت من قرآن را با زبانى عجمى (غیر عربى یا عربى شکسته بسته و بدون مراعات اعراب و تجوید و محسّنات قرائت) مى خواند و فرشتگان آن را به زبان عربى [به پیشگاه خدا ]بالا مى برند.الکافی -ج 2-ص 619
الإمامُ علیٌّ علیه السلام : إنّکُم إلى إعرابِ الأعمالِ، أحوَجُ مِنکُم إلى إعرابِ الأقوالِ .
امام على علیه السلام : شما به اِعراب دادن رفتارها نیازمندترید تا به اِعراب دادن گفتارها...غررالحکم-3828
پیامبر صلى الله علیه و آله : اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُؤمِنَ وَ یُحِبُّ اَهْلَهُ وَوُلْدَهُ وَ اَحَبُّ شَىءٍ اِلَى اللّهِ تَعالى اَنیَرَى الرَّجُلَ مَعَ امَرأَتِهِ و وُلْدِهِ عَلى مائِدَةٍ یَأکُلونَ فَاِذَ ا اجتَمَعوا عَلَیْها نَظَرَ اِلَیْهِمبِالرَّحْمَةِ لَهُمْ فَیَغْفِرُ لَهُم قَبْلَ اَن یَتَفَرّقُوا مِنْ مَوْضِعِهِم ؛
خداوند، مؤمن و خانواده و فرزندانش را دوست دارد. محبوبترین چیز نزد خداوندآن است که مرد را با زن و فرزندانش بر سفره اى ببیند که از آن غذا مىخورند. پس در آنهنگام که بر سفره گرد آیند، به آنها نگاهى مهربانانه مىکند و آنها را پیش از آنکه از جاىخود متفرق شوند، مىآمرزد.تنبیه الغافلین ، ص ۳۴۳، ح ۴۹۸
آیتالله حسن رمضانی، استاد علوم عقلی نقل میکنند که علامه حسنزاده درباره علامه طباطبایی میگفتند که ایشان باورشان شده بود که در دنیای دیگر خبری است، ما ممکن است بر اساس یک مجموعه مبانی و مقدمات نسبت به برخی حقایق پایبند باشیم و اعتقاد پیدا کنیم اما اینکه باور صریح داشته باشیم، بحث متفاوتی است، علامه طباطبایی چنین باوری را داشتند.
لذا زمانی که علامه طباطبایی سخن از ابدیت میزنند و میگویند که "ما هستیم که هستیم" یعنی اگر هرطورهستیم همان طور هستیم اگرپاک، خوب و ساخته شده باشیم تا ابد همین طور هستیم و اگر خدایی نکرده منحرف باشیم تا ابد نیز همین طور خواهیم بود و با آن دست و پنجه نرم میکنیم.
علامه حسنزاده نقل میکنند که ایشان زمانی به این سخن میرسیدند اشک میریختند و از هیچ کس هم خجالت نمیکشیدند و حالت هراس و وحشت از دلشان حس میشد که وضع ما چگونه است و چطور میخواهیم برویم! بنابراین ایشان یک انسان آن سویی به تمام معنا بودند.
شبکه های اجتماعی با شکستن انحصاررسانه ،به صدای امربه معروف ونهی ازمنکر جامعه تبدیل و حفره های رسانه ها را پرخواهندساخت.
اگر اکثریت جامعه ی ایران را ملتی عاقل، انقلابی وهمیشه درصحنه بدانیم که اینگونه نیزهم هست آرمان بزرگ انقلاب که عدالت خواهی ،سرمطلع روشن آن می باشدبه روزهای تکاملی خودنزدیک ترخواهدشد.آنچه دراین مسیر،اذهان ملت را از شیوه های تبلیغاتی وهجومی سوء مصون خواهدساخت بصیرت انقلابی و ترویج عدالت خواهی وتاکیدبرپشتیبانی از ولایت فقیه خواهدبود که این امرجزبا حضورنیروهای فرهنگی انقلابی در عرصه های مجازی امکان پذیرنخواهدبود.
حضرت علی علیه السلام خطاب به فرزند گرامیشان در نامه 31 نهج البلاغه فرموده ا ند: « قضایای گذشته را چراغ راه آینده کن واز رهگذر گذشته به آینده استدلال کن، چه حوادث عالم شبیه یکدیگرند و وقتی در گذشته حادثه ایی اتفاق افتاده باشد شبیه آن در آینده نیز اتفاق خواهد افتاد اگر در گذشته دقّت کنی می توانی از آن عبرت بگیری.»
چه زیبا گفت استادشهیدمرتضی مطهری که:عجیب این است که نهج البلاغه در دیار خودش، در میان شیعیان علی، در حوزه های علمیه شیعه «غریب» و «تنها» است هم چنان که خود علی غریب و تنهاست. بدیهی است که اگر محتویات کتابی و یا اندیشه ها و احساسات و عواطف شخصی با دنیای روحی مردمی سازگار نباشد، این کتاب و یا آن شخص عملاً تنها و بیگانه می ماند هر چند نامشان با هزاران تجلیل و تعظیم برده شود. باید اعتراف کنیم که با نهج البلاغه بیگانه ایم؛ دنیای روحی ای که برای خود ساخته ایم دنیای دیگری است غیر از دنیای نهج البلاغه.
آتش و آب و آبرو با هم
هر سه گشتند در سفر، همپا
عهد کردند هر یکى گم شد.
با نشانى ز خود شود پیدا
گفت آتش به هر کجا دود است
میتوان یافتن. مرا آنجا
آب گفتا. نشان من پیداست.
هر کجا باغ هست و سبزه بیا
آبرو رفت و گوشه اى بگرفت.
گریه سر داد گریه اى غم زا
آتش آن حال دید و حیران شد.
آب. در لرزه شد. ز سر تا پا
گفتش آتش. که گریه ى تو ز چیست ؟
آب گفتا. بگو نشانه چو ما
آبرو لحظه اى به خویش آمد
دیدگان پاک کرد و داد ندا
گفت. محکم مرا نگه دارید
گر شوم گُم نمیشوم پیدا
...
اصلا تمام زندگی ما خلاصه شده است در قبول نداشتن کدخدا...ما چیزی رابه نام قدرت های جهانی به رسمیت نمی شناسیم...نهایتا هم بخواهیم واژه ای برای آنها به کارببریم اینست که آنها مستکبرین عالمند...
جان ودل مارا اماممان از استکبارستیزی پرساخته است :
با این مذاکرات و با متنی که تهیّه شده است، در هر صورت سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد. همانطور که بارها تکرار کردیم، ما با آمریکا در مورد مسائل گوناگون جهانی و منطقهای مذاکرهای نداریم؛ در مورد مسائل دوجانبه مذاکرهای نداریم؛ گاهی در موارد استثنائی مثل این مورد هستهای، بر اساس مصلحت، مذاکره کردهایم؛ این مورد هم فقط نبوده است، قبل از این هم مواردی بوده است که من در سخنرانیهای عمومی قبلی به آنها اشاره کردهام. سیاستهای آمریکا در منطقه با سیاستهای جمهوری اسلامی ۱۸۰ درجه اختلاف دارد. آمریکاییهاحزبالله را و مقاومت لبنان را -که فداکارترین نیروهای دفاع ملّی در یک کشورند- متّهم به تروریسم میکنند، از این بیانصافی بالاتر نمیشود. آنوقت در مقابل، دولت تروریست صهیونیستیِ کودککُش را مورد حمایت خودشان قرار میدهند، با یکچنین سیاستی چگونه میشود معامله کرد، چگونه میشود مذاکره کرد، چگونه میشود به توافق رسید؟ حالا موارد دیگر هم هست که من تفصیلش را میگذارم برای جای دیگر.۱۳۹۴/۰۴/۲۷
یک نکتهی دیگری که سؤال کردند [این بود که]، تکلیف مبارزهی با استکبار پس از مذاکرات چیست؟ خب، مگر مبارزهی با استکبار، تعطیلپذیر است؟ مبارزهی با استکبار، مبارزهی با نظام سلطه تعطیلپذیر نیست. این هم جزو همین حرفهایی است که اتّفاقاً امروز من یادداشت کردهام که به شما بگویم. این جزو کارهای ما است، جزو کارهای اساسی است، جزو مبانی انقلاب است. یعنی اگر مبارزهی با استکبار نباشد، ما اصلاً تابع قرآن نیستیم. مبارزهی با استکبار که تمام نمیشود. در مورد مصادیق استکبار، آمریکا اتمّ مصادیق استکبار است. ما به این مسئولین محترمی که در قضیّهی هستهای مذاکره میکنند -که حالا اینها اجازه پیدا کردهاند که مسئولین روبهرو با هم حرف بزنند؛ البتّه سابقه داشت، در این سطح نه، در سطوح پایینتر سابقه داشت؛ در این سطح، اوّلینبار بود- گفتهایم که فقط در مسئلهی هستهای شما حق دارید مذاکره کنید؛ در هیچ مسئلهی دیگری حق ندارید مذاکره کنید، و نمیکنند. آن طرف مقابل، گاهی مسائل منطقه و سوریه و یمن و مانند اینها را پیش میکشد، اینها میگویند ما در این زمینهها با شما صحبتی نداریم و صحبت نمیکنند. مذاکره فقط در زمینهی مسئلهی هستهای است، آن هم به همان دلایلی که من گفتم و چندبار تکرار کردم که چرا در قضیّهی هستهای ما این گرایش را، این رویکرد را انتخاب کردیم؛ من این را مفصّل تشریح کردم. مبارزهی با استکبار تعطیلپذیر نیست، تکلیفش کاملاً روشن است و خودتان را آماده کنید برای ادامهی مبارزهی با استکبار.۱۳۹۴/۰۴/۲۰
ما امروز در محاسباتمان نباید دچار اشتباه بشویم؛ نگذارید دشمن در دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد؛ نگذارید اغوا کند؛ نگذارید تطمیع او یا تهدید او اثر بگذارد. امروز نبرد جمهوری اسلامی با استکبار - که با انقلاب آغاز شد و همچنان با قوّت ادامه دارد - همان نبرد پیغمبران با طواغیت زمان، با شیاطین انس و جن است. ما دنبال آرمانهای بلند هستیم؛ دنبال تشکیل جامعهی اسلامی، نظام اسلامی، کشور اسلامی، امّت اسلامی و تحقّق بخشیدن به آرزوهای بزرگ پیامبران و صدّیقان و شهیدان [هستیم]؛ و دستگاههای شیطانی زمان یک جبههاند و طبعاً با یکچنین حرکتی مخالفند. [بنابراین] کارشکنی میکنند، اذیت میکنند، تهدید میکنند؛ در عین حال با همهی زرق و برقی که آن جبههی مقابل دارد و جلال ظاهری و تواناییهای مادّیای که دارد، این حرکت الهی و حرکت پیامبرانه راه خودش را دارد ادامه میدهد و پیش میرود، اثر میگذارد، روزبهروز توسعه پیدا میکند، روزبهروز عمق پیدا میکند.۱۳۹۳/۰۴/۱۶
نظام اسلامی با ملّتها طرف نیست، با مردم طرف نیست، با انسانها طرف نیست، نظام اسلامی با استکبار طرف است. از زمان ابراهیم خلیل و نوح پیغمبر و پیغمبران بزرگ و پیغمبر اسلام تا امروز هم همین بوده: جبههی حق در مقابل استکبار قرار داشته است. چرا؟ مقابلهی امروز نظام اسلامی با استکبار از چه رو است؟ چون استکبار با این خصوصیّاتی که گفتیم، قادر نیست نظام اسلامیای مثل نظام جمهوری اسلامی ایران را تحمّل کند. چون نظام جمهوری اسلامی اساساً در اعتراض به استکبار پدید آمده است؛ انقلاب در اعتراض به استکبار و عوامل استکبار در ایران بهوجود آمد و بر این اساس تشکیل شد، رشد پیدا کرد، قوی شد، منطق استکبار را به چالش کشید. [استکبار] نمیتواند تحمّل کند، مگر وقتی که مأیوس بشود. ملّت ایران، جوانان ایران، فعّالان ایران، کسانیکه به هر دلیلی ولو به دلیلی غیراسلامی به میهنشان و خاکشان عقیده دارند، باید کاری کنند که این یأس در دشمن بهوجود بیاید؛ دشمن را باید مأیوس کرد. برای دستگاه استکبار و امروز برای دولت ایالات متّحدهی آمریکا بسیار دشوار است که ببیند در این منطقهی حسّاس عالم، در غرب آسیا - [که] یکی از حسّاسترین مناطق دنیا است؛ هم از لحاظ سیاسی، هم از لحاظ اقتصادی، حوادث اینجا بر همهی عالم اثرگذار است - یک کشوری، یک نظامی، یک ملّتی سربرآورده است که خود را متّصل و مربوط و تبعِ به آن قدرت ابرقدرت - که خودش را اَبَد قدرت میداند - نمیداند، مستقل حرکت میکند؛ علیه او اینهمه مخالفت انجام میگیرد، [امّا] از همهی این مشکلات و سختیها نظام اسلامی عبور میکند و به اعتراف خود آنها نفوذ آمریکا را در این منطقه به چالش میکشد و نفوذ خودش را گسترش میدهد و بهعنوان یک نمونه و الگویی برای ملّتهای منطقه درمیآید؛ تحمّل این برای آنها خیلی سخت است.۱۳۹۲/۰۸/۲۹
یادداشت
به قلم: فرامرزمیرشکارمبارکه
درسال 1385 که به عنوان رئیس اداره فرهنگ وارشاداسلامی خدمت می کردم اداره کتابخانه های عمومی هم به عهده ی رئیس اداره فرهنگ وارشاداسلامی بود . درآن زمان کتابخانه های عمومی اجازه ثبت نام کودکان ونوجوانان را نداشتند وبه نظرمن راه نداشتن کودکان ونوجوانان به کتابخانه ها اشتباهی بزرگ بود تا اینکه یک روز تصمیم گرفتم در کتابخانه عمومی شهرمبارکه ،بخشی تحت عنوان بخش کودک ونوجوان تاسیس کنم ،کتابداران با این کارمخالف بودند ومی گفتند: بچه ها فضای آرام کتابخانه را برهم می زنند اما استدلال بنده این بود که بچه ها هم یادمی گیرند نهایتا باحضور اعضای انجمن کتابخانه های عمومی شهرمبارکه در جلسه ای تشکیل بخش کودک ونوجوان درکتابخانه های عمومی را تصویب کردم وفورا نسبت به سفارش ساخت وخرید میز وصندلی وقفسه کتاب کودک که دارای نوارهای رنگی هم باشند وهمچنین خریدکتاب کودک ونوجوان اقدام کردم و پس از مدتی اولین کتابخانه کودک ونوجوان درکتابخانه های عمومی راباحضور مسئولین شهرستان واستان افتتاح کردم ودرشهرهای طالخونچه ودیزیچه نیز این کار راتکرارکردم.مدیرکل وقت کتابخانه های عمومی استان اصفهان از این کار خوشش آمد واین طرح را درشورای فرهنگ عمومی استان تصویب کرد وپس از مدتی نهادکتابخانه های عمومی کشور نیز با موفق بودن طرح دراستان ، این نسخه رابرای کل کشور تجویز وهمه کودکان ونوجوان کشور اجازه داشتن بخش مختص به خود را درکتابخانه های عمومی یافتند و داشتن بخش کودک ونوجوان یکی از ملاکهای درجه بندی کتابخانه های عمومی قرار گرفت به گونه ای که در ظرف نزدیک به یکسال بیش از پنجاه هزارنفرکودک ونوجوان درکتابخانه های عمومی ثبت نام نمودند ...خدایا تورا برای این توفیق سپاس
یادداشت
به قلم:فرامرزمیرشکارمبارکه
دیدگاه اسلام درمورد روابط زن ومرد مبتی بر اصل رفع نیازهای طرفین است که به آن اصل رحم به معنای رفع نیاز گفته می شود.کلا خداوند در ابتدای 113 سوره قرآن کریم خودش را رحمان ورحیم وبه معنای رفع نیاز کننده انسانها اعم از نیازهای مادی ومعنوی ودنیوی واُخروی معرفی می نماید.وبرهمین اساس از انسانها هم می خواهد تا برای دستیابی به رحمت گسترده الهی خودشان هم اهل رحم باشند وبرزبان پیامبرش جاری می سازد که :اِرحَم تُرحَم...رحم کن تا رحم شوی ...لذا همه ی دستوراتی که به زن ومرد می دهد تادرقبال هم انجام دهند براساس همین قاعده ی رحم یا رفع نیاز است...اگر اسلام به مرد دستور می دهد تا به همسرش بگوید: دوستت دارم بخاطر نیاز زن به ابراز محبت است واگر دستوراتی را در بزرگداشت مرد به زن می دهد به خاطر نیازمرد به احترام است .زن نیازمند آن است که زنیت اوبا محبت واکرام مورد توجه قرار گیرد ومرد هم نیازمند آن که مردیت او با احترام وحرف شنوی صمیمانه مورد تایید قرار گیرد. اگر زن و مردی نیازهای روحی ومادی هم دیگر رابرآورده نسازند از قاعده ی رحم خارج شده اند وخانواده ی رحمانی را به خانواده ای که چراگاه شیطان می گردد مبدل ساخته اند .
خداوند بزرگ در قرآن مجید مى فرماید:
یکى از آیات خدا اینست که از خود شما برایتان همسران آفرید تابا آنها انس بگیرید و آرامش خاطر پیدا کنید،و در میانتان دوستى ومهربانى افکند.و در این موضوع براى اندیشمندان آیات و نشانه هایى است. (1)
پیغمبر اسلام فرمود:مردى که زن نداشته باشد مسکین و بیچاره است،گر چه ثروتمند باشد. و زنى که شوهر نداشته باشد مسکین و بیچاره است گر چه ثروتمند باشد. (2)
حضرت صادق علیه السلام از مردى پرسید:همسر دارى؟عرض کرد:نه.فرمود:
دوست ندارم یک شب بى همسر بمانم گر چه مالک تمام دنیا باشم. (3)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:بنائى در اسلام پایه گذارى نشده که نزد خدا محبوبتر و عزیزتر از ازدواج باشد. (4)
۱۹۷۹میلادی یکی از پیچهای مهم تاریخی است. همان سالی که جیمی کارتر، رئیسجمهور ایالات متحده با عصبانیت از رئیس وقت سازمان سیا پرسید: «یعنی شما با این همه آدمی که در دنیا دارید، با این همه تجهیزات فوق پیشرفته، با این همه بودجهای که صرف میکنید، نتوانستید انقلاب مردم ایران را پیشبینی کنید؟» و او در پاسخ گفت: «آنچه در ایران روی داده است یک بیتعریف است، کامپیوترهای ما آن را نمیفهمند.»
شنیدن وبازگو کردن سخنان دیگران تازمانیکه انسان را به اندیشه ونقد سخنان دیگران نرساند ارزش چندانی درشکل گیری ونهادینه شدن افکار واندیشه ها ندارد.انسان باید از قدرت تجزیه وترکیب وارزیابی علمی برخودار باشد وگرنه هرکسی با نشان دادن وجهی درست از یک مطلب ، مارا از وجوه دیگر آن مطلب غافل سازد ویا با بیان فرعیاتی از توجه به یک کلیاتی بازدارد لذا افراد اندیشمند درکنار مطالعاتی که می کنند ویا درکنارسخنانی که می شنوند باید محصولی از اندیشه نیز درقبال ان ارائه دهند .درهمین راستایک بار امام خمینی رحمه الله علیه از استادشان مرحوم آیت الله شاه آبادى نقل می کردند که تقریرات درس را کسى آورده بود خدمت ایشان. فرموده بودند که این ها همه مطالب من است، پس مطالب خودت کو؟! تو چه نوشته اى؟ و اگر مطلبى از خودت نداشتى لااقل در این زیر، بد و بیراهى می گفتى تا خودت را آنجا نشان بدهى!1
«در مقام بحث، فکرتان را آزاد نگه دارید و نگویید استاد گفته است; استاد گفته باشد; خودتان نیز فکرتان را به کار بیندازید»2
یادر جایی دیگر یکی از شاگردانشان می فرمودند:زمانی امام درس «مکاسب » می گفتند، من تعدای کتاب به خدمتشان بردم و عرض کردم: «اینها راهم ملاحظه بفرمایید .» ایشان فرمودند: «همه را ببرید، من باید خودم فکر کنم . کسی که این همه کتاب را نگاه کند، برای فکر کردن خودش دیگر مجالی نمی ماند» 3
فرامرزمیرشکارمبارکه-25 مرداد94
1.2.سرگذشتهاى ویژه از زندگى حضرت امام خمینى، ج 5، ص 137. )
3. امیررضا ستوده ، پا به پای آفتاب، ج 4، ص 29 .
و تاریخ قبرستانی است طولانی و تاریک، ساکت و غمناک، قرنها از پس قرنها همه تهی و همه سرد، مرگبار و سیاه، و نسلها در پی نسلها، همه تکرارى و همه تقلیدى، و زندگیها، اندیشهها و آرمانها همه سنتی و موروثی، فرهنگ و تمدن و هنر و ایمان همه مرده ریگ!
ناگاه در ظلمت افسرده و راکد شبی از این شبهاى پیوسته، آشوبى، لرزهاى، تکان و تپشی که همه چیز را بر میشورد و همه خوابها را برمیآشوبد و نیمه سقفها را فرو میریزد. انقلابی در عمق جانها و جوششی در قلب وجدانهای رام و آرام، درد و رنج و حیات و حرکت و وحشت و تلاش و درگیری و جهد و جهاد عشق و عصیان و ویرانگری و آرمان و تعهد، ایمان و ایثار! نشانههایی از یک «تولد بزرگ»، شبی آبستن یک مسیح، اسارتی زاینده یک نجات! همه جا، ناگهان «حیات و حرکت»، آغاز یک زندگی دیگر، پیداست که فرشتگان خدا همراه آن «روح» در این شب به زمین، به سرزمین، به این قبرستان تیره و تباه که در آن انسانها، همه اسکلت شدهاند، فرود آمدهاند.
ویلیام چیتیک (اندیشمندی که در زمینه عرفان اسلامی تحقیقات فروانی داشته و آثار زیادی هم درباره ابن عربی تالیف کرده) در مقدمه ترجمه فارسی کتاب «ابن عربی میراث دار پیامبران» به این موضوع اشاره کرده و نوشته است: «من در غرب بزرگ شده ام و از زمانی که دانشجوی سال سوم دانشگاه بودم، فهمیدم که جامعه غرب مانند مرغ بسمل (مرغ سربریده که بدون جهت، به این سو و آنسو می پرد) است. در پیشرفت و توسعه غرب، هیچ جهت مشخص و نهفته ای جز تغییر و نابودی به قصد تغییر و نابودی وجود ندارد … تمدن غرب از دوره نوزایی (رنسانس) مقهور وسوسه تکثیر بوده است. پراکندگی بی پایان و بی ثباتی و ناسازگاری روزافزون. در مقابل زمانی که تمدن اسلامی به اصلش وفادار بوده است، توحید که متضاد با تکثیر است بر آن حکمفرما بوده است. در واقع هنگامی که نخستین بار به ایران رفتم -مدتها پیش از آنکه بتوانم علل بیماری ای که جوامع غربی را فاسد کرده است، درک کنم- از اینکه می دیدم ایرانیان تا چه اندازه ارتباط خودشان را با سرچشمه های معنوی و تاریخی خویش از دست داده اند و می شتابند تا از غرب در همه شکوه مخربش تقلید کنند، بهت زده شدم. این شتاب در سالهای اخیر نیز کند نشده است!»
در تاریخ ثبت شد:
رییس جمهوری که آمده بود تا اعتبار را به پاسپورت ایرانی بازگرداند، حتی نتوانست معاون سیاسی دفتر خودش را به عنوان نماینده ایران راهی آمریکا کند و آمریکایی ها که در این یک سال فهمیده اند به خاطر انفعال در دیپلماسی دولت یازدهم، علاوه بر افزایش تحریم ها باید تحقیرها را هم علیه ایران زیاد کنند، به حمید ابوطالبی ویزای ورود به خاک کشورشان را ندادند.
حالا غلامعلی خوشرو (پدر داماد حسین فریدون) به عنوان نماینده جدید ایران در سازمان ملل معرفی شده تا در عمل مشخص شود آمریکایی ها فهمیده اند دولت روحانی «تحت فشارها» تصمیم گیری می کند و اگر بر سر هر موضوعی به آن فشار وارد شود نهایتا عقب نشنینی می کند.
و نگرانی ما امروز بیشتر از هر زمان دیگری است، چون جریانی که در برابر «تحقیرها» اینطور عقب نشینی می کند و با همه ادعاها و قدم زنی هایش با جان کری نمی تواند یک «ویزا» برای نماینده ایران در سازمان ملل بگیرد، چطور می خواهد تحت فشار «تحریم ها» عقب نشینی نکند و از «حقوق بدیهی ملت» در عرصه هسته ای و ... پاسداری کند؟
در احادیث آمده که به هنگام تب , سردرد , عصبیت , دل پیچه و غیرو وضو بگیرید . دلیل آن چه می تواند باشد ؟
بررسیهای انجام شده نشان میدهد سجده در نماز بسیاری از بیماریها مثل سردرد ، گرفتگیهای عضلانی، تورم گردن، خستگی، کم هوشی و بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی را از بین میبرد.
دانش پزشکی امروزه، به اثبات رسانده است که اگر شخصی در حدود 10 شب بخوابد و حدود 5 صبح از خواب بیدار شود (یعنی حدود 7 ساعت خواب) در ساعت حدود 1 بامداد، در بدن او برخی مواد شیمیایی شبه مرفین که به عنوان گروهی اندورفینها و آنگفالینها نامگذاری شدهاند، ترشح میشوند که این مواد اثر مستقیم بر روی قسمتهای مختلف بدن از جمله عضلات اسکلتی دارند و منجر به راحتی و ریلکس شدن عضلات، در طول روز آینده برای فرد میشوند .
همیشه دنبال حاجت ودعای حاجت هستیم چقدرغافلیم از معرفت ودعای معرفت!
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ، حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینى.
امام صادق علیهالسلام به زُراره فرمود: اگر زمان غیبت را درک کردى، این دعا را همیشه داشته باش: خدایا، خودت را به من بشناسان، چون اگر خودت را به من نشناسانى، پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا رسول خود را به مـن معرّفى کن چون اگر رسول تو را نشناسم، حجّت تو را نخواهم شناخت، خدایا حجّت خود را به من معّرفى کن زیرا اگر حجّت تو را نشناسم از دین خود گمراه شدهام.
بحار/ج۵۲/ص ۱۴۶
عاشورای ماشروع شده است، آنگونه که به خاطرانتظارحضرتش برمامی تازندومارا به خاطرغیبتش دروغگومی شمارند...والله که اومی آید ...
قالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِىٍّ علیهالسلام:
لَهُ غَیْبَةٌ یَرْتَدُّ فیها اَقْوامٌ وَیَثْبِتُ فیها اخَرُونَ فَیَوُذُّونَ وَ یُقالُ لَهُمْ: «مَتى هذَا الْوَعْدُ اِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ». اَما اَنَّ الصّابِرَ فى غَیْبَتِةِ عَلَى الاَْذى وَالتَّکْذیبِ بَمِنْزِلَةِ المجاهِدِ بِالسَّیْفِ بَیْنَ یَدَىْرَسُولِاللّهِ صلىاللهعلیهوآله.
امام حسین علیهالسلام فرمود: حضرت مهدى داراى غیبتى است که گروهى در آن مرحله مرتد مى شوند و گروهى ثابت قدم مىمانند و اظهار خشنودى مىکنند. افراد مرتد به آنها مىگویند: «این وعده کى خواهد بود اگر شما راستگو هستید؟» ولى کسى که در زمان غیبت در مقابل اذیّت و آزار و تکذیب آنها صبور باشد، مجاهدى است که با شمشیر در کنار رسول خدا صلىاللهعلیهوآله جهاد کرده است.
بحار/ج۵۱/۱۳۳
« بسم الله الرحمن الرحیم »
چقدر جوانان آخرالزمان وارونه فکرمی کنند
جوانی پیش پیامبر"ص" آمد وعرض کرد: پیامبر،فقیرم ، چه کنم؟
پیامبرفرمود: برو ازدواج کن...
جوان عرض کرد: پیامبر ،خدمتتان عرض کردم : فقیرم ، ندارم...
پیامبر فرمودند: بلی ... برو ازدواج کن...مگرنمی دانی خداوند، رزق وروزی راهمراه زن قرار داده است؟؟؟
درهنگام گرفتاری چقدراز وضو ونماز ومسجدغافلیم!!!
امام صادق علیه السلام:
هرگاه گرفتاری سختی برای امیرالمومنین علی علیه السلام پیش می آمدبه نماز پناه میبرد.پس هرگاه گرفتاریی برای شما پیش آمد وضوبگیرید به مسجدبروید ودو رکعت نماز بخوانید وحاجت خود را از خدا بخواهید.