فرامرز میرشکار

نویسنده و صاحب نظر فرهنگی، هنری ، اجتماعی

فرامرز میرشکار

نویسنده و صاحب نظر فرهنگی، هنری ، اجتماعی

سلام خوش آمدید

در داستان های قرآن، حتی کلمه و حرفی اضافه نیست. مثلاً در داستان حضرت یوسف، هرگز اشاره به نام منطقه، سنّ یوسف، عمق چاه، نام برادران و نام عزیز مصر و نام همسر او نشده است؛ ولی صدها نکته ی اخلاقی، خانوادگی، اعتقادی، حقوقی، تربیتی و ارشادی در آن نهفته است. اساساً قرآن در نقل تاریخ بر نکات اصولی تکیه می کند. به این جمله توجه کنید:

حضرت ابراهیم به عموی خود گفت: این مجسمه ها و بت ها چیست که می پرستید؟ «إِذْ قالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ الَّتماثِیلُ الَّتِی أَنْتُمْ لَها عاکِفُونَ» .  این کلام در ظاهر جمله ای است کوتاه که در نقل گفتگوهای ابراهیم علیه السلام با عمویش به چشم می خورد. امّا از این جمله، اصولی ثابت و ماندگار استنباط می شود که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
اصل اول: در ارشاد مردم و نهی از منکر، سنّ شرط نیست. زیرا ابراهیم به عموی خود تذکر داد؛
اصل دوم: در نهی از منکر، تعداد شرط نیست. ابراهیم یک تنه دست به تذکر و ارشاد زد؛
اصل سوم: در ارشاد و امر به معروف، از نزدیکان خود شروع کنید. او از عمو شروع کرد؛
اصل چهارم: در نهی از منکر اولویت ها را در نظر بگیرید. در میان منکرات بدترین آنها شرک است که ابراهیم آن را زیر سؤال برد و پرسید: این مجسمه ها و بت ها چیست؟
اصل پنجم: از شیوه های غیرمستقیم غافل نشوید. ابراهیم در قالب سؤال پرسید که این بت ها چیست؟

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.