برگردان واژگان قرآنی: جبت

برگردان واژگان قرآنی: جبت

جِبْت :فرومایه وپست، بی همه چیزِپست

                                                                               ترجمه فرامرزمیرشکارمبارکه
پژوهشهای پشتیبان:
1-احمدجمالی:

برخى واژه پژوهان جبت را در اصل همان «جِبْس» (موجود پستى که خیرى در آن نیست) دانسته اند که در آن حرف سین به حرف تاء تبدیل شده[1] و در این صورت جبت واژه اى عربى خواهد بود.[2] در مقابل، برخى دیگر این واژه را در اصل حبشى دانسته اند[3] و برخى با استناد به قواعد آواشناسى زبان عربى بر عربى نبودن آن استدلال کرده اند.[4] در کنار دو دیدگاه مزبور، عبرى بودن جبت نیز گفته شده[5] که از تأیید چندانى برخوردار نیست.[6]
واژه جبت در قرآن تنها یک بار در آیه 51 نساء/4 به کار رفته است. این آیه درباره گروهى از اهل کتاب است که با وجود نهى از عبادت غیر خدا، در کتاب هایشان[7]، به جبت و طاغوت ایمان آورده، کافران را هدایت شده تر از مؤمنان معرفى کردند: «اَلَم تَرَ اِلَى الَّذینَ اُوتوا نَصیبـًا مِنَ الکِتـبِ یُؤمِنونَ بِالجِبتِ والطّـغوتِ ویَقولونَ لِلَّذینَ کَفَروا هـؤُلاءِ اَهدى مِنَ الَّذینَ ءامَنوا سَبیلا». در بیان مقصود از جبت در این آیه نظرهاى گوناگونى ارائه شده است؛ مانند بت[8]، اسم بتى خاص[9] مانند لات[10]، هرکس که در راه معصیت خداوند از او اطاعت شود[11]، ساحر[12]، سحر[13]، کاهن[14]، ابلیس[15]، شیطان[16]، شرک[17]، سرکرده یهودیان[18] و یکى از عالمان یهود.[19] در معنایى جامع مى توان گفت مراد از جبت هر معبودى جز خداست[20] و این معنا بیشتر معانى یاد شده را دربرمى گیرد.[21]
با توجه به اینکه در آیه یاد شده ایمان به «طاغوت» نیز در کنار ایمان به «جبت» آمده است، برخى به بیان تفاوت جبت با طاغوت پرداخته و از جمله گفته اند: مقصود از جبت، بت ها و مقصود از طاغوت کاهنانى است که به دروغ، مطالبى از زبان بت ها براى مردم بیان مى کردند[22] یا آنکه جبت، ابلیس است و طاغوت پیروان ابلیس.[23] برخى نیز جبت و طاغوت را به یک معنا دانسته اند.[24]
درباره شأن نزول آیه، اقوالى نقل شده است.[25] قول منسوب به بیشتر مفسران آن است که کعب بن اشرف با برخى از یهودیان پس از جنگ اُحد، نزد مشرکان قریش آمدند تا با آنان در برابر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله همپیمان شده، پیمان گذشته خویش با پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را بشکنند. مشرکان مکه به آنان اعتماد نکرده، از کعب خواستند براى نشان دادن حسن نیت خود، براى دو بت از بت هاى آنان سجده کرده، به آن دو ایمان بیاورد و وى پذیرفت. پس از پیمان بستن آنان نزد کعبه، ابوسفیان از کعب پرسید: آیا ما هدایت شده تر و به حق نزدیک تر هستیم یا محمد؟ کعب از چگونگى دین دو طرف پرسید و پس از شنیدن پاسخ گفت: به خدا سوگند شما از محمد هدایت شده تر هستید.[26]
قرآن کریم پس از ذکر ایمان آوردن برخى از دشمنان اسلام به جبت و طاغوت و داورى نادرست آنان درباره مؤمنان و مشرکان، به نتیجه این اعمال ناپسند اشاره کرده، بیان مى دارد که آنان کسانى هستند که مورد لعنت الهى واقع شده و از رحمت حق محروم اند و چنین کسانى هیچ یاورى نخواهند داشت:«اُولـئِکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللّهُ ومَن یَلعَنِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصیرا». (نساء/4،52)
در برخى از روایات شیعه، این آیه بر کسانى تطبیق شده است که به مقام اهل بیت علیهم السلام حسد ورزیده، حق آنان را غصب کردند.[27] آنان به حاکمان ستمگر ایمان آورده و آنها را هدایت شده تر از آل محمد علیهم السلام دانستند.[28]
در روایاتى دیگر نیز عنوان جبت بر حاکمان ستمگر و دشمنان اهل بیت علیهم السلام ، اطلاق شده[29] و در روایتى از اهل سنت، اعمال ناپسندى مانند فال بد زدن به پرندگان، از جبت دانسته شده است.[30] در ادعیه نیز از امورى مانند کفر ورزیدن به جبت[31] و لعن آن[32] سخن به میان آمده است.

منابع

اسباب النزول، الواحدى (م. 468 ق.)، به کوشش ایمن صالح، قاهرة، دارالحدیث؛ بحارالانوار، المجلسى (م. 1110 ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1403 ق؛ تاج العروس، الزبیدى (م. 1205 ق.)، به کوشش على شیرى، بیروت، دارالفکر، 1414 ق؛ التبیان، الطوسى (م. 460 ق.)، به کوشش العاملى، بیروت، دار احیاء التراث العربى؛ التحقیق، المصطفوى، تهران، وزارت ارشاد، 1374 ش؛ تفسیر راهنما، هاشمى رفسنجانى و دیگران، قم، دفتر تبلیغات، 1373 ش؛ تفسیر الصافى، الفیض الکاشانى (م. 1091 ق.)، بیروت، اعلمى، 1402 ق؛ تفسیر العیاشى، العیاشى (م. 320 ق.)، به کوشش رسولى محلاتى، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه؛ تفسیر غریب القرآن الکریم، الطریحى (م. 1085 ق.)، به کوشش محمد کاظم، قم، زاهدى؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر (م. 774 ق.)، به کوشش مرعشلى، بیروت، دارالمعرفة، 1409 ق؛ تفسیر القمى، القمى (م. 307 ق.)، به کوشش الجزایرى، لبنان، دارالسرور، 1411 ق؛ تفسیر کنزالدقائق، المشهدى (م. 1125 ق.)، به کوشش درگاهى، تهران، وزارت ارشاد، 1411 ق؛ تفسیر نورالثقلین، العروسى الحویزى (م. 1112 ق.)، به کوشش رسولى محلاتى، اسماعیلیان، 1373ش؛ جامع البیان، الطبرى (م. 310 ق.)، به کوشش صدقى جمیل، بیروت، دارالفکر، 1415 ق؛ الجامع لاحکام القرآن، القرطبى (م. 671 ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1417 ق؛ الدرالمنثور، السیوطى (م. 911 ق.)، بیروت، دارالفکر، 1414 ق؛ زادالمسیر، ابن الجوزى (م. 597 ق.)، بیروت، المکتب الاسلامى، 1407 ق؛ الصحاح، الجوهرى (م. 393 ق.)، به کوشش احمد العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، 1407 ق؛ صحیح ابن حبان، على بن بلبان الفارسى (م. 739 ق.)، به کوشش شعیب الارنؤوط، الرسالة، 1414 ق؛ عدة الداعى، ابن فهد الحلى (م. 841 ق.)، به کوشش موحد قمى، دارالکتب الاسلامى؛ الفائق فى غریب الحدیث، الزمخشرى (م. 538 ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1417 ق؛ فتح القدیر، الشوکانى (م. 1250 ق.)، بیروت، دارالمعرفه؛ فیض القدیر، المناوى (م. 1031 ق.)، به کوشش احمد عبدالسلام، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1415 ق؛ الکافى، الکلینى (م. 329 ق.)، به کوشش غفارى، بیروت، دارالتعارف، 1411 ق؛ کنزالعمال، المتقى الهندى (م. 975 ق.)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرسالة، 1413 ق؛ لسان العرب، ابن منظور (م. 711 ق.)، قم، ادب الحوزة، 1405 ق؛ مجمع البیان، الطبرسى (م. 548 ق.)، بیروت، دارالمعرفة، 1406 ق؛ مصباح المتهجد، الطوسى (م. 460 ق.)، بیروت، فقه الشیعة، 1411 ق؛ معانى القرآن، النحاس (م. 338 ق.)، به کوشش الصابونى، عربستان، جامعة ام القرى، 1409 ق؛ معجم الفروق اللغویه، ابوهلال العسکرى (م. 395 ق.)، قم، انتشارات اسلامى، 1412 ق؛ مفردات، الراغب (م. 425 ق.)، به کوشش صفوان داودى، دمشق، دارالقلم، 1412 ق؛ المیزان، الطباطبایى (م. 1402 ق.)، بیروت، اعلمى، 1393 ق؛ واژه هاى دخیل در قرآن مجید، آرتور جفرى، ترجمه: بدره اى، توس، 1372 ش.
احمد جمالى



[1]. مفردات، ص85؛ تاج العروس، ج1، ص535، «جبت».
[2]. واژه هاى دخیل، ص 165، «جبت».
[3]. همان، ص 165 - 166.
[4]. الصحاح، ج 1، ص 245؛ لسان العرب، ج 2، ص 21، «جبت».
[5]. التحقیق، ج 2، ص 44، «جبت».
[6]. واژه هاى دخیل، ص 166.
[7]. المیزان، ج4، ص375؛ راهنما، ج3، ص344-345.
[8]. جامع البیان، ج 5، ص 183؛ التبیان، ج 3، ص 223؛ زادالمسیر، ج 2، ص 138.
[9]. زادالمسیر، ج 2، ص 138؛ کنزالدقائق، ج 2، ص 478؛ الصافى، ج 1، ص 459.
[10]. تاج العروس، ج 10، ص 225، «جبت».
[11]. تفسیر قرطبى، ج 5، ص 249؛ فتح القدیر، ج 1، ص 477.
[12]. جامع البیان، ج 5، ص 183؛ التبیان، ج 3، ص 224؛ الدرالمنثور، ج 2، ص 172.
[13]. جامع البیان، ج 5، ص 182؛ معانى القرآن، ج 2، 110؛ زادالمسیر، ج 2، ص 138.
[14]. غریب القرآن، ص 130؛ زادالمسیر، ج 2، ص 138؛ تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 525.
[15]. تفسیر قرطبى، ج 5، ص 249؛ فتح القدیر، ج 1، ص 477؛ مجمع البیان، ج 3، ص 106.
[16]. جامع البیان، ج 5، ص 184؛ تفسیر قرطبى، ج 5، ص 248؛ تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 525.
[17]. تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 525.
[18]. لسان العرب، ج 2، ص 21؛ ج 15، ص 9، «طغى».
[19]. جامع البیان، ج 5، ص 184 - 185؛ التبیان، ج 3، ص 224؛ زادالمسیر، ج 2، ص 138.
[20]. مفردات، ص 85؛ غریب القرآن، ص 130؛ الصافى، ج 1، ص 459.
[21]. جامع البیان، ج 5، ص 185؛ معانى القرآن، ج 2، ص 110 - 111؛ الفروق اللغویه، ص 154.
[22]. ر.ک: الفروق اللغویه، ص 154؛ جامع البیان، ج 5، ص 183؛ التبیان، ج 3، ص 223.
[23]. الفروق اللغویه، ص 154؛ مجمع البیان، ج 3، ص 106؛ تفسیر قرطبى، ج 5، ص 249.
[24]. الفروق اللغویه، ص 154؛ معانى القرآن، ج 1، ص 271؛ ج 2، ص 110؛ مجمع البیان، ج 3، ص 106.
[25]. زادالمسیر، ج 2، ص 138.
[26]. مجمع البیان، ج 3، ص 105 - 106؛ اسباب النزول، ص 103 - 104.
[27]. تفسیر قمى، ج 1، ص 140؛ الصافى، ج 1، ص 459؛ نورالثقلین، ج 1، ص 489.
[28]. تفسیر العیاشى، ج 1، ص 246؛ الصافى، ج 1، ص 459.
[29]. الکافى، ج 1، ص 429؛ بحارالانوار، ج 31، ص 123، 629.
[30]. صحیح ابن حبان، ج 13، ص 502؛ الفائق، ج 2، ص 312؛ فیض القدیر، ج 4، ص 519.
[31]. مصباح المتهجد، ص 198؛ عده الداعى، ص 118؛ کنزالعمال، ج 5، ص 176.
[32]. بحارالانوار، ج 98، ص 149.


۰ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات