عید باتست...

عید باتست...

ای که سرمنشاء روییدن گلهایی تو...

عید باتست همان لحظه که می آیی تو...

مثل آن ثانیه ی دلکش تحویل سال

بین ایام تو آن لحظه ی یکتایی تو...

 

غم به دل راه مده گر دو شبی آن تونیست

دوجهان بگذرد و دولت برپایی تو...

 

دلبرشام ابد ،دل پی تو خواهم داد

که تو ازصبح ازل ،دلبر دلهایی تو...

 

غم دیروز به چون وغم فردات به چند؟

درجهانی که کم از ثانیه پیدایی تو...

 

شاخه ای گل به شمین داد وبهارش گل کرد

چه کسی گفته به یک شاخه نمی آیی تو

 

سروده : فرامرزمیرشکارمبارکه"شمین"

29 اسفند94

 
۱ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات