فرامرز میرشکار

نویسنده و صاحب نظر فرهنگی، هنری ، اجتماعی

فرامرز میرشکار

نویسنده و صاحب نظر فرهنگی، هنری ، اجتماعی

سلام خوش آمدید

*ابتدا به طور اجمالی به واکنش مردم ایران به حمله سپاه اسلام به کشورشان اشاره می‌کنید؟

-دلایل بسیاری بر این حقیقت تأکید دارد که نه تنها اعراب مسلمان در جریان فتح ایران، دست به کشتار و جنایت نزدند و آثار فرهنگی، دینی و ملی ایرانیان را از بین نبردند و اساساً جز با سپاه ساسانی وارد جنگ نشدند، بلکه مردم ایران، خود به سبب آشنایی با اسلام و بیزاری و نفرت از حکومت ساسانیان، به استقبال لشکر اسلام رفتند و دست کم، حکومت ساسانی را در برابر لشکر اسلام یاری نکردند، خدمات بی‌نظیر مسلمانان در آموختن، آموزیدن، تألیف و تصنیف علوم و معارف اسلامی و نیز بسط و گسترش و تبلیغ ارزش‌های اسلام نشان می‌دهد که ایرانیان با اختیار و از سرشوق و انگیزه‌های انسانی، اسلام را پذیرا شدند و به آن خدمت کردند، اسلام موجب شد ایرانیان از زیر بار ستم‌ها و تبعیض‌های ظالمانه‌ پادشاهان ساسانی رها شده و استعداد‌های نهفته‌ علمی و معنوی آنان شکوفا شود، چنان که ایرانیان نیز با قدرشناسی از نعمت اسلام، آن را در بستر فرهنگ توحیدی و انسانی خود پروریده و به اوج شکوفایی رساندند، آنچه در برخی کتاب‌ها درباره‌ حمله‌ اعراب مسلمان و جنایت‌های آنان به تصویر کشیده شده است، در اکثر موارد، دروغ‌های بی‌شرمانه‌ای است که دشمنان اسلام و ایران آن را ساخته و تبلیغ کرده‌اند. 

حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند.

زین همرهان ، هـمـراز  من ، تنـها توئی تنـها بیـا      باشد که در کـام صدف گـوهـر شوی یکـتا بـیـا
یـا رب کـه از دریــا دلـی خـود گـوهـر یـکـتــا شوی      ای اشک چشـم آسـمـان در دامـن دریــا بـیــا
مـا ره بــه کــوی عـافیـت دانیــم و منـزلـگـاه انـس      ای در تـکاپـوی طـلب گـم کــرده ره بـا مـا بـیــا
ای مـاه کنـعـانی تـو را یــاران بـه چـاه افکنـده انـد      در رشـتـه پـیــونــد مــا چنــگی زن و بــالا بیــا
مفتون خویشم کردی ازحالی که آنـشب داشتی      بــار دگــر آن حــال را کـــردی اگـــر پــیـــدا بـیــا
شـرط هــواداری ما شیــدائـی و شـوریــدگیـسـت      گر یـار ما خواهی شدن شوریده و شیـدا بـیـا
در کـار مـا پــروائـی از طـعـن بـد انـدیــشـان مـکـن      پـروانـه گـو در محفـل این شمع بی پــروا بـیـا
کنـجی است ما را فـارغ از شور و شـر دنیـای دون      اینـجا چو فارغ گشتی از شور و شر دنیا بـیـا
گـر شهریــاری خـواهی و اقـلیــم جـان از خاکـیـان      چون قاف دامـن بـاز چـیــن زیــر پـر عـنقـا بـیـا
    استادشهریار

علامه طباطبائی«رحمة‌الله‌علیه» می‌فرمایند:

«وقتی از نجف به تبریز برگشتیم، می‌خواستیم خانه‌ی خود را تعمیر کنیم، عمله و بنّایی پیدا کردیم، دیدم عمله خیلی خوب کار می‌کند، هر وقت هم که استادِ بنّا دستور به او نمی‌داد خودش یک کاری پیدا می‌کرد و انجام می‌داد، ظهر هم که شد نماز خوبی خواند و غذایش را خورد و بلند شد برای کار. نزدیکی‌های عصر استاد بنّا گفت نردبان می‌خواهیم. به آن عمله گفتم در کوچه‌ی آن طرفی آشنایی هست بروید بگوئید نردبانتان را برای خانه‌ی فلانی بدهید. علامه می‌گویند: دیدیم برعکسِ صبح تا عصر که سریعاً کارها را انجام می‌داد در آوردن نردبان خیلی طول داد، بعداً که بنا بود مزدشان را بدهم و مرخص شوند به ایشان گفتیم که این سؤال برای من مانده که کارهای صبح تا عصرتان با نردبان‌آوردنتان متفاوت بود. آن شخصِ عمله گفته بود؛ حقیقتش کوچه‌هایتان باریک بود و نردبان هم بلند، من خیلی مواظب بودم سر نردبان به کاه‌گل‌های دیوارهای مردم نخورد، به همین جهت آوردن نردبان طول کشید. علامه‌ی از نجف برگشته که مرحوم قاضی می‌گوید از 20 سالگی دارای چشم برزخی است، درجا می‌پرسند اخیراً حضرت آقا صاحب‌الزمان را دیده‌اید؟ آن آقا هم می‌گوید بله.»

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : هر کارى را چاره اى است و چاره تن درستى در دنیا ، چهار چیز است : کم سخن گفتن ، کم خفتن ، کم راه رفتن ، و کم خوردن .

قرآن کریم:یَا یَحْیَىٰ خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا ﴿مریم: ١٢﴾

رسول اللّه صلی الله علیه و آله : مَن قَرَأَ القُرآنَ قَبلَ أن یَحتَلِمَ فَقَد اُوتِی الحُکمَ صَبِیّا[1].

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : کسى که پیش از بلوغْ قرآن بخواند ، به تحقیق ، در کودکى به او حکمت داده شده است .



[1] شعب الإیمان : ج 2 ص 330 ح 1949 ، الدرّ المنثور : ج 5 ص 485 کلاهما عن ابن عبّاس .

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ هنگامى که در حضور ایشان از عجمها سخن به میان آمد ـ فرمود: اطمینان من به آنها یا برخى از آنان، بیشتر از اطمینانم به شما یا برخى از شماست.کنز العمّال : 34128.

تفسیر القمّى : ـ فی قولِهِ تعالى : «قُلْ کُلٌّ یَعمَلُ على شاکِلَتِهِ» ـ : على نِیَّتِهِ «فَرَبُّکُم أعْلَمُ بمَنْ هُوَ أهْدى سَبیلاً» ، فإنّهُ حَدَّثَنی أبی عن جعفرِ ابنِ إبراهیمَ عن أبی الحسنِ الرِّضا علیه السلام قالَ : إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ أوقَفَ المُؤمنَ بَینَ یَدَیهِ فَیکونُ هُو الّذی یَتَولّى حِسابَهُ ، فَیعرِضُ علَیهِ عَمَلَهُ فَیَنظُرُ فی صَحیفَتِهِ ، فأوَّلُ ما یَرى سَیّئاتِهِ فیَتَغیَّرُ لذلکَ لَونُهُ ، و تَرتَعِشُ فَرائصُهُ ، و تَفزَعُ نَفسُهُ ، ثُمّ یَرى حَسَناتِهِ فتَقَرُّ عَینُهُ،و تُسَرُّ نَفسُهُ،و تَفرَحُ رُوحُهُ ، ثُمّ یَنظُرُ إلى ما أعطاهُ اللّه ُ مِن الثَّوابِ فیَشتَدُّ فَرَحُهُ

ثُمّ یقولُ اللّه ُ للمَلائکةِ : هَلِمُّوا الصُّحُفَ الّتی فیها الأعمالُ الّتی لَم یَعمَلوها ! قالَ : فیَقرؤونَها ثُمّ یَقولونَ : و عِزَّتِکَ، إنّکَ لَتَعلَمُ أنّا لَم نَعمَلْ مِنها شَیئا ! فیقولُ : صَدَقتُم ، نَوَیتُموها فکَتَبناها لَکُم ، ثُمّ یُثابُونَ علَیها .حدیث

تفسیر القمّى ـ درباره آیه «بگو : هر کس فراخور خویش عمل مى کند» ـ : یعنى بر پایه نیّت خود. «پس خداى شما بهتر مى داند که چه کسى رهیافته تر است». پدرم از جعفر بن ابراهیم از ابو الحسن الرضا علیه السلام برایم حدیث کرد که آن حضرت فرمود: چون روز قیامت شود، مؤمن در پیشگاه خداوند بایستد و کار حسابرسى او را خداوند خود به عهده گیرد و اعمالش را به او نشان دهد. مؤمن در کار نامه خود مى نگرد و اولین چیزى که مى بیند گناهان خود است. با مشاهده آنها رنگش بر مى گردد و بدنش به لرزه مى افتد و در جانش وحشت مى نشیند. سپس خوبى هایش را مى بیند و از مشاهده آنها چشمش روشن و جانش مسرور و روحش شاد مى شود و آنگاه به ثوابى که خداوند ارزانیش فرموده مى نگرد و شادیش افزون مى شود

سپس خداوند به فرشتگان مى فرماید: کار نامه اى را بیاورید که در آن اعمال نا کرده آنهاست! حضرت فرمود: مؤمنان آن کار نامه را مى خوانند و آنگاه مى گویند: به عزّتت سوگند که تو خود مى دانى ما هیچ یک از این کارها را انجام نداده ایم! خداوند فرماید: راست مى گویید، اما شما نیّت انجام آنها را داشتید و ما آن کارها را برایتان نوشتیم. آنگاه پاداش آن اعمال به ایشان داده مى شود.

امام على علیه السلام ـ  به مردى که می گفت : بلال در اعراب کلامش اشتباه بود وفرددیگری از مسخره بازی او مى خندید ـ فرمود : اى بنده خدا! مقصود از اِعراب کلام، درست و صحیح ساختن آن است براى درست و پیراسته کردن اعمال. چه سود که فلان کس سخنانش با اعراب و درست باشد، اما اَعمالش دچار زشت ترین خطاها باشد؟ و بلال را چه زیان که در گفتارش، خطا باشد، اما اعمالش کاملاً درست و پیراسته؟! تنبیه الخواطر- ج2- ص 102


الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : تَجِدُ الرّجُلَ لا یُخطِئُ بلامٍ و لا واوٍ خَطیبا مِصْقَعا .و لَقَلبُهُ أشَد ظُلمَةً مِن اللَّیلِ المُظلِمِ ، و تَجِدُ الرّجُلَ لا یَستَطیعُ یُعَبِّرُ عَمّا فی قَلبِهِ بِلسانِهِ و قَلبُهُ یَزهَرُ کما یَزهَرُ المِصباحُ .

امام صادق علیه السلام : گاهى اوقات مردى را مى بینى که خطیبى زبردست و سخنور است و در یک لام یا واو خطا نمى کند، اما دلش از شب تار سیاهتر است و گاهى اوقات مردى را مى بینى که نمى تواند حرف دلش را به زبان بیاورد، لیکن دلش مانند چراغ مى درخشد.الکافی -ج 2 -ص 422


پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : همانا مرد غیر عرب از امّت من قرآن را با زبانى عجمى (غیر عربى یا عربى شکسته بسته و بدون مراعات اعراب و تجوید و محسّنات قرائت) مى خواند و فرشتگان آن را به زبان عربى [به پیشگاه خدا ]بالا مى برند.الکافی -ج 2-ص 619


الإمامُ علیٌّ علیه السلام : إنّکُم إلى إعرابِ الأعمالِ، أحوَجُ مِنکُم إلى إعرابِ الأقوالِ .

امام على علیه السلام : شما به اِعراب دادن رفتارها نیازمندترید تا به اِعراب دادن گفتارها...غررالحکم-3828

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله : اِنَّ اللّه‏َ یُحِبُّ المُؤمِنَ وَ یُحِبُّ اَهْلَهُ وَوُلْدَهُ وَ اَحَبُّ شَى‏ءٍ اِلَى اللّه‏ِ تَعالى اَنیَرَى الرَّجُلَ مَعَ امَرأَتِهِ و وُلْدِهِ عَلى مائِدَةٍ یَأکُلونَ فَاِذَ ا اجتَمَعوا عَلَیْها نَظَرَ اِلَیْهِمبِالرَّحْمَةِ لَهُمْ فَیَغْفِرُ لَهُم قَبْلَ اَن یَتَفَرّقُوا مِنْ مَوْضِعِهِم ؛

خداوند، مؤمن و خانواده و فرزندانش را دوست دارد. محبوب‏ترین چیز نزد خداوندآن است که مرد را با زن و فرزندانش بر سفره ‏اى ببیند که از آن غذا مى‏خورند. پس در آنهنگام که بر سفره گرد آیند، به آنها نگاهى مهربانانه مى‏کند و آنها را پیش از آن‏که از جاىخود متفرق شوند، مى‏آمرزد.تنبیه الغافلین ، ص ۳۴۳، ح ۴۹۸

آیت‌الله حسن رمضانی، استاد علوم عقلی نقل می‌کنند که علامه حسن‌زاده درباره علامه طباطبایی می‌گفتند که ایشان باورشان شده بود که در دنیای دیگر خبری است، ما ممکن است بر اساس یک مجموعه مبانی و مقدمات نسبت به برخی حقایق پایبند باشیم و اعتقاد پیدا کنیم اما اینکه باور صریح داشته باشیم، بحث متفاوتی است، علامه طباطبایی چنین باوری را داشتند.

لذا زمانی که علامه طباطبایی سخن از ابدیت می‌زنند و می‌گویند که "ما هستیم که هستیم" یعنی اگر هرطورهستیم همان طور هستیم اگرپاک، خوب و ساخته شده باشیم تا ابد همین طور هستیم و اگر خدایی نکرده منحرف باشیم تا ابد نیز همین طور خواهیم بود و با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم.

علامه حسن‌زاده نقل می‌کنند که ایشان زمانی به این سخن می‌رسیدند اشک می‌ریختند و از هیچ کس هم خجالت نمی‌کشیدند و حالت هراس و وحشت از دلشان حس می‌شد که وضع ما چگونه است و چطور می‌خواهیم برویم! بنابراین ایشان یک انسان آن سویی به تمام معنا بودند.

 قالَ الصادق علیه السلام 

مَنْ زارَ اَخاهُ فِى اللّهِ،

قالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ:

 اِیّاىَ زُرْتَ وَثَوابُکَ عَلَىَّ وَلَسْتُ اَرْضى لَکَ ثَوابا دُونَ الْجَنَّةِ

اصول کافی3/255

ترجمه منظوم از :فرامرزمیرشکار

گویند:خدا جواب هرکس که بگفت

ازبهرخدا در پی یارم بروم ...

گویدکه: ثواب تست برمن ای دوست

ازبهرتوجز بهشت راضی  نشوم

بِسْمِ ٱللَّـهِ ٱلرَّحْمَـٰنِ ٱلرَّحِیمِ

قُلْ هُوَ ٱللَّـهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ ٱللَّـهُ ٱلصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُن لَّهُۥ کُفُوًا أَحَدٌۢ ﴿٤﴾

ترجمه منظوم از:فرامرزمیرشکار

آواز برآور که یگانه است خدای

وَز هرچه نیاز است خدای است جدای

نه زاده و نه کسی وِرا زائیده

هرگز نَبُوَد کسی برایش همتای



دریافت

صریم: ریگستانی سیاه سوخته وبی میوه وبی درخت

ترجمه فرامرزمیرشکارمبارکه

حجم: 324 کیلوبایت
حضرت محمد صلی الله علیه و آله :

مَن أَرادَ أن تُستَجابَ دَعوَتُهُ و َأَن تُکشَفَ کُربَتُهُ فَلیُفَرِّج عَن مُعسِرٍ؛

هر کس مى خواهد دعایش مستجاب شود و غمش از بین برود باید گره از کار گرفتارى باز کند.

نهج الفصاحه ص 759 ، ح 2961

امام سجاد علیه السلام :

مَنْ لَمْ یَرْجُ النَّاسَ فِی شَیْ‏ءٍ وَ رَدَّ أَمْرَهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی جَمِیعِ أُمُورِهِ اسْتَجَابَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ فِی کُلِّ شَیْ‏ء

اگرکسی در هیچ کارى به مردم امید نبندد و همه کارهاى خود را به خداى عز و جل واگذارد،

خداوند هر خواسته اى که او داشته باشد اجابت کند.

کافى(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 148، ح 3

وقتی زن، کارنامه پسر کوچکشان را به مرد نشان داد، تا آن وقت باور نکرده بود که روزی می شود از معدل بیست هم نفرت داشت. زن آهسته قول مرد را یادآوری کرد؛ دوچرخه کهنه ای که باید جایزه می داد. مرد به دست های خالی اش خیره شد و به غروری که مدت ها پیش به حراج گذاشته بود. از خودش و زمانه دلش گرفت. سهراب هم از راه رسید، کارنامه را که در دست پدر دید، خندان خودش را در آغوش او انداخت. مرد که هنوز در آتش می سوخت، سهراب ده ساله را از خود راند و به سویی پرت کرد. پسِ سر پسرک، بی دریغ سرخی خون خود را به لب تاقچه داد. سهراب برای همیشه از پدر قهر کرد و به خانه خودش رفت، اورا سر دست بردند...

خیال نیست این، حاصل توهمات یک نویسنده نیست، قصه شاه و پری هم نیست، همین جاست، این خانه و خیابان، کنار همین ساختمان، کنار همین برج های سفید، کنار همین قلب های سیاه.

فقر، توان سوز و جان فرساست؛ چونان سایه دهشتناکی که روز شادکامی را به شب سیاهی پیوند می زند؛ چونان رهزنی که بی رحمانه بر زن و مرد و پیر و جوان و بزرگ و کودک هجوم می آورد و آنان را چون دژخیمی شقاوت پیشه شکنجه می کند. فقر، دزد لبخندهاست، غارتگر شادی ها، و دشمن پر خشم عاطفه ها و مهرورزی ها. فقر، سلامت سوز است و اندوه زا، مرارت آور است و رنجْ سوغات. فقرْ نداری، بدبختی و تلخ کامی است. فقر، قصه بلند بسیاری از غصه هاست.

 مولای متقیان حضرت علی علیه السلام مرگ و آرمیدن در بستر خاک را بهتر از فقر می داند و حتی از فقر با عنوان «مرگ بزرگ» نام می برد. امام باقر علیه السلام هم در دعایی فرموده است: «خدایا! به من چندان روزی مده که سرکش و گستاخ شوم، و به فقر نیز گرفتارم مساز که بدبخت گردم». امام صادق علیه السلام نیز در تلخ کامی فقر، سخن لقمان حکیم را به فرزندش یادآور می شود که: «همه تلخی ها را چشیدم و هیچ چیزی کامم را تلخ تر از فقر نکرد».

ای نمــــاز آخــرِ مــــن گـریـه کــن
بر دوچشمـان تــرِمـــن گـــریه کــن


گــریه کـن اینجــا زمیــن کــربلاست
سرزمیــن اشک و افغـــان و عـزاست

1

حسین، راه نجات از هجوم طوفان‌هاست

حسین، ساحل آرامش پریشان‌هاست

 

فقط نه محرم درد دل مسلمان‌هاست

حسین، سنگ صبور تمام انسان‌هاست

 

از ریان ابن شبیب از حضرت رضا علیه السلام در حدیثی آمده است که ایشان به او فرمودند:

ابن شبیب، اگر برای چیزی گریه ات گرفت برای حسین بن علی علیه السلام گریه کن چرا که او را سر بریدند همان گونه که گوسفند را ذبح می کنند و همراه او هجده نفر از اهل بیتش که در زمین مانندی نداشتند، کشته شدند. و یقیناً آسمان های هفت گانه و زمین ها برای کشته شدنش گریه کردند…

تا آن جا که فرمودند:

ابن شبیب، اگر برای حسین علیه السلام گریه کردی ...

تحلیل فرامرزمیرشکار از موضع شورای نگهبان منطبق با واقعیت بود:
2-سخنان آیت الله جنتی بعدازتصویب توسط شورای نگهبان:

بررسی مراحل برجام در ایران بالاخره به پایان رسید، مصوبه مجلس درباره برجام مربوط به اجرای توافق هسته‌ای یا همان برجام نبود، عده‌ای تصور می‌کنند مصوبه مجلس به معنای تصویب اجرای برجام در ایران است که اینطور نیست.

آیت‌الله جنتی ادامه داد: برجام در شورای عالی امنیت ملی مطرح شده و اعضای این شورا نظرشان را درباره توافق هسته‌ای دادند و اجرای آن را تأئید کردند اما هنوز رهبر معظم انقلاب آن را امضاء‌ نکرده است.

وی یادآور شد: کار مجلس (تصویب طرح مربوط به برجام) در حاشیه برجام بود که دولت را موظف کرد در جریان اجرای برجام، اقدامات متقابلی را متناسب با کارهای آمریکا انجام دهد و چارچوب مصوبات شورای عالی امنیت ملی را رعایت کند، به نظرم مصوبه مجلس خوب بود، خدا خیرشان دهد، نمایندگان مجلس زحمات زیادی کشیدند.

دبیر شورای نگهبان همچنین تأکید کرد: از کمیسیون ویژه بررسی برجام نیز تقدیر و تشکر می‌کنم، اعضای این کمیسیون هم در جریان بررسی ابعاد برجام زحمات زیادی متحمل شدند، اینکه زحمات آنها به نتیجه رسید یا نه، بنده با‌ آن کاری ندارم ولی زحمات اعضای کمیسیون ویژه بررسی برجام برای ما قابل تقدیر و تشکر است.

واقعیات مذاکرات هسته ای:

1-مذاکرات هسته ای اجتناب ناپذیر وباموافقت رهبرمعظم انجام شد

2-هدف مذاکرات ،رفع تحریم ها بوده است

3-هیچ دستگاه دیگری بجزدولت ورئیس جمهورنمی توانست مجری مذاکرات باشد

4-مذاکرات تحت نظررئیس جمهورواعضای شورایعالی امنیت ملی بوده است

4- موفقیت توافق نسبی بوده است یعنی تحریمها درحدچانه زنی ودر مواردمحدودی فقط تعلیق شده است وقابل بازگشت درهرزمان است

5بده بستان ها متقابل نیست تعهدهای ایران زیادوتعهدهای طرف مذاکره درحد صفر والبته باقابلیت انقباض وانساط درخصوص تحریمها می باشد

5.گزارش کمسیون برجام کارشناسی بوده است

5.نهایتا مجلس به تصویب طرح یک فوریتی رای دادچراکه ازطرفی توافق رابد واز طرفی عدم اجرای آن را بدتر می داند.نگاه مجلس به توافق دیپلماتیک واز سر واقع گرایی والبته بدون توجه به پیشنهادات وانتقادات بود.نگارش متن مصوبه هیچ توجهی به توافق نداشت فقط یک سری الزامهای توجهاتی رابرای دولت تاکید نمود.

6-موضع شورای نگهبان به نظرنمی آیددربرابرطرح یک فوریتی مخالف باشد.چرا که مصوبه مجلس اصلا کاری به توافق ندارد و فقط یک سری الزامات رابرای دولت برشمرده است.

7-به زودی ایران به عنوان ناقض قطعنامه وتوافق به علت آزمایشهای موشکی مورذ حمله ی شدید آمریکاقرارخواهدگرفت.

8-به علت جواب دهی خوب تحریمها درشکستن مقاومت علمی ایرانیان به زودی شاهدبازگشت بسیاری از تحریمها با بهانه های جدیدخواهیم بود.

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ﴿آل‌عمران: ١٦٩﴾

همنوایی این روزنامه باسایتهای بیگانه -کلیک کنید

جان حسین عشق به جانان رسیده است 

سردارسربه داربه همدان رسیده است

یک عمر دربه در پی آن در به هر دری...

زدتابه درب حضرت جانان رسیده است

آری کبوتری که همه عمر، گردعشق..

پرمی زده است بردریاران رسیده است

صدهاهزارلاله ی خونین کفن به صف ....

مهمان تازه ای به شهیدان رسیده است

باشیخ گو که گشتن عالم به سر رسید...

کاندرزمان ماصف انسان رسیده است

برخیزکه تمامی دلهای بی قرار

باکاروان شام به ایران رسیده است

پیریست غرق خون همه اندرهوای دوست

گویی حبیب باز به میدان رسیده است

بشکسته از خرابه ی شامات جان ودل

این پیر از کنار یتیمان رسیده است

 سیدحسن نصرا... :

اسرائیل برای مانع‌تراشی در مسیر توافق هسته‌ای تلاش کرد، اما این توافق امضاء شد و فرصت‌هایی را برای ایران ایجاد و درهای زیادی را به روی آن باز خواهد کرد.

منبع: خامنه ای دات آی آر

چهارشنبه-15مهر94

رهبرمعظم انقلاب:

در مورد آمریکا موضوع متفاوت است زیرا آنها تعریفی که از مذاکره با جمهوری اسلامی ایران کرده اند، به معنای نفوذ و باز کردن راه برای تحمیل است.

یادداشت کوتاه/به قلم:فرامرزمیرشکارمبارکه

سه شنبه-14مهر94

شعارمرگ برامریکایعنی استکبارستیزی وآمریکا یعنی مصداق اتم استکبار .لذا موضع نظام دربرابرآمریکا شفاف وتخطی از آن برای هیچ مسئولی جایز نیست وحتی به صرف مذاکره درموضوعی خاص نیز این موضع خاص تغییرناپذیراست.

درخصوص سطح روابط، اجازه نظام ،فقط درحدوزیر امورخارجه ودرموضوع مذاکرات هسته ای بوده لذا هم تماس تلفنی روحانی با اوباما وهم دست دادن اتفاقی وزیرامورخارجه با اوباما اقدامی سلیقه ای وشخصی وغیرقابل دفاع وموجب ضربه دیدن وجهه ی نظام دربین مستضعفان عالم که تنها دلخوشی آنها نظام مقدس جمهوری اسلامی است می باشد.

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

اَهلُ القُرآنِ اَهلُ اللهِ وَخاصَّتُهُ .

اهل قرآن اهل خدا و خاصان بارگاه اویند .

                                                                                مجمع البیان 1/15

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الف) مقدمه و نکات کلی گزارش

 

1. «کمیسیون ویژه بررسی برجام، نتایج و پیامدهای آن» با ارائه گزارشی مختصر و متقن، زمینه آگاهی بخشی، اعلام نظر و تقنین نمایندگان محترم را در این باره فراهم آورد و ان‌شاءالله بکوشد تا در اسرع وقت گزارش تفصیلی خویش را با اسناد پیوست تقدیم مسؤولان، نخبگان و آحاد مردم شریف ایران نماید.

شبکه های اجتماعی با شکستن انحصاررسانه ،به صدای امربه معروف ونهی ازمنکر جامعه تبدیل و حفره های رسانه ها را پرخواهندساخت.

اگر اکثریت جامعه ی ایران را ملتی عاقل، انقلابی وهمیشه درصحنه بدانیم که اینگونه نیزهم هست آرمان بزرگ انقلاب که عدالت خواهی ،سرمطلع روشن آن می باشدبه روزهای تکاملی خودنزدیک ترخواهدشد.آنچه دراین مسیر،اذهان ملت را از شیوه های تبلیغاتی وهجومی سوء مصون خواهدساخت بصیرت انقلابی و ترویج عدالت خواهی  وتاکیدبرپشتیبانی از ولایت فقیه خواهدبود که این امرجزبا حضورنیروهای فرهنگی انقلابی در عرصه های مجازی امکان پذیرنخواهدبود.

 برخی شرکت‌های قطعه‌ساز عنوان کرده‌اند که دیگر حاضر به ارائه قطعات به  شرکت ایران خودرو نیستند که در این صورت احتمال توقف تولید برخی محصولات ایران خودرو وجود خواهد داشت.

به همین منظور سخنگوی دولت و وزیر صنعت برای جلوگیری از ورشکستگی ایران خودرو دویست میلیارد کمک به این شرکت را تصویب و قول دادند ۱۴۰ هزار میلیارد تومان از منابع مالی بانک‌ها به خرید محصولات صنعتی و خودرو تخصیص یابد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، محمدباقر نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی که امروز به همراه محمدرضا نعمت زاده وزیر صنعت به ایران خودرو رفته بود، از توافق با وزیر صنعت برای اختصاص 200 میلیارد تومان از یارانه تولید به خودروسازان خبر داد.

وی از بزرگان نامی دنیا و افتخارات منطقه دیلمان است و نام پدرش اسیدای دیلمی که احتمالا از متدینین به دین نصاری بوده و در حدود600 سال قبل از اسلام می زیسته است. یوحنای دیلمی از شاگردان عیسی بن مریم علیه السلام و از حواریون آن حضرت بوده و کسی است که یکی از اناجیل نصاری به او منسوب است. و او کسی است که ذکر پیامبر خاتم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم واهل بیتش علیهم السلام نزد وی بوده و امت عیسی را بشارت به آمدن خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلّم می داده است. محبوب ترین مردم نزد حضرت عیسی علیه السلام بود و امام هشتم علیه السلام از وی در آن مناظره ای که با جاثلیق نصرانی در مجلس مامون عباسی داشتند تعبیر به(عدل مقدم) می کند یعنی عادلی که نزدیک ترین مردم به عیسی علیه السلام بوده است. این روایت در کتاب عیون اخبارالرضا ذکر شده است و ما عین عبارت آن را ذکر می کنیم:

حضرت علی علیه السلام خطاب به فرزند گرامیشان در نامه 31 نهج البلاغه فرموده ا ند: « قضایای گذشته را چراغ راه آینده کن واز رهگذر گذشته به آینده استدلال کن، چه حوادث عالم شبیه یکدیگرند و وقتی در گذشته حادثه ایی اتفاق افتاده باشد شبیه آن در آینده نیز اتفاق خواهد افتاد اگر در گذشته دقّت کنی می توانی از آن عبرت بگیری.»

چه زیبا گفت استادشهیدمرتضی مطهری که:عجیب این است که نهج البلاغه در دیار خودش، در میان شیعیان علی، در حوزه های علمیه شیعه «غریب» و «تنها» است هم چنان که خود علی غریب و تنهاست. بدیهی است که اگر محتویات کتابی و یا اندیشه ها و احساسات و عواطف شخصی با دنیای روحی مردمی سازگار نباشد، این کتاب و یا آن شخص عملاً تنها و بیگانه می ماند هر چند نامشان با هزاران تجلیل و تعظیم برده شود. باید اعتراف کنیم که با نهج البلاغه بیگانه ایم؛ دنیای روحی ای که برای خود ساخته ایم دنیای دیگری است غیر از دنیای نهج البلاغه.

A clever person solves a problem. A wise person avoids it

باهوش مسئله را حل می کند. خردمند از ایجادآن مسئله جلوگیری می کند.

آلبرت اینشتین (Albert Einstein)

فرامرزمیرشکار:

سرگردان باشیدتاسرازجایی در آورید این بهتر است از درجازدن وحرکت نکردن...

تاسرازلاک خودبیرون نیاورید هیچ خورشیدانرژی بخشی چشمان شمارا نوازش نخواهد کرد... 

دوست داردیار این آشفتگی

کوشش بیهوده به از خفتگی

تا توانی می تراش ومی خراش

تا دم آخر دمی فارغ مباش...


آیاهیچکس می تواند درفرداهم کارکند؟

 جواب درابتدا  منفی است ،انسان هیچ زمانی به غیراز اکنون ندارد اما افرادی هستند که در فردا هم کارمی کنند آنها کسانی هستندکه هدف وبرنامه ریزی دارند ، هدف ، آوردن روح آینده درزمان حال است وبرنامه ریزی ، حرکت در آینده... مردمی که هدف وبرنامه ریزی ندارند مردگان آینده هستند...

فرامرزمیرشکار


معلمی با جعبه‌ای در دست وارد کلاس شد و جعبه را روی میز گذاشت. بدون هیچ کلمه‌ای، یک ظرف شیشه‌ای بزرگ و چند سنگ بزرگ از داخل جعبه برداشت و تا جایی که ظرف گنجایش داشت سنگ بزرگ داخل ظرف گذاشت.

سپس از شاگردان خود پرسید: آیا این ظرف پر است؟

همه شاگردان گفتند: بله.

سپس معلم مقداری سنگ‌ریزه از داخل جعبه برداشت و آنها را به داخل ظرف ریخت و ظرف را به آرامی تکان داد. سنگ‌ریزه‌ها در بین مناطق باز بین سنگ های بزرگ قرار گرفتند. این کار را تکرار کرد تا دیگر سنگ‌ریزه‌ای جا نشود.

دوباره از شاگردان پرسید: آیا ظرف پر است؟

شاگردان با تعجب گفتند: بله.

دوباره معلم ظرفی از شن را از داخل جعبه بیرون آورد و داخل ظرف شیشه ای ریخت و ماسه‌ها همه جاهای خالی را پر کردند.

معلم یکبار دیگر پرسید: آیا ظرف پر است؟ و شاگردان یکصدا گفتند: بله.

معلم یک بطری آب از داخل جعبه بیرون آورد و روی همه محتویات داخل ظرف شیشه‌ای خالی کرد و گفت: حالا ظرف پر است.

سپس پرسید: می‌دانید مفهوم این نمایش چیست؟

و گفت: این شیشه و محتویات آن نمایی از زندگی شماست. اگر سنگ های بزرگ را اول نگذارید، هیچ وقت فرصت پرداختن به آن ها را نخواهید یافت. سنگهای بزرگ مهم‌ترین چیزها در زندگی شما هستند؛ خدایتان، خانواده‌تان، فرزندانتان، سلامتی‌تان، دوستانتان و مهم‌ترین علایق‌تان. چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر نباشند ولی این‌ها باقی بمانند، باز زندگی‌تان پای برجا خواهد بود. به یاد داشته باشید که ابتدا این سنگ ها ی بزرگ را بگذارید، در غیر این صورت هیچ گاه به آنها دست نخواهید یافت. اما سنگ‌ریزه‌ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل تحصیل، کار، خانه و ماشین‌. شن‌ها هم سایر چیزها هستند؛ مسایل خیلی ساده.

معلم ادامه داد: اگر با کارهای کوچک (شن و آب) خود را خسته کنید، زندگی خود را با کارهای کوچکی که اهمیت زیادی ندارند پر می کنید و هیچ گاه وقت کافی و مفید برای کارهای بزرگ و مهم (سنگ های بزرگ) نخواهید داشت. اول سنگ‌های بزرگ را در نظر داشته باشید، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند.

آرمان، بدون عمل خیالی باطل است. عمل، بدون آرمان کابوس است.

ضرب المثل ژاپنی

همه کارها به چهار دسته تقسیم می شوند:
مهم و فوری
مهم و غیر فوری
غیر مهم و فوری
غیر مهم و غیر فوری
تفاوت انسان های موفق و غیر موفق، در انجام کارهای مهم و غیر فوری است.
استفان کاوی

مگرساقی به جز ساقی که بودی؟؟؟

که ناداده شرابم غم زدودی!!!

هنوزم جام خشکم برسردست

به آسانی ، مرا از من ربودی!!!


16شهریور94-اصفهان

آتش و آب و آبرو با هم
هر سه گشتند در سفر، همپا

عهد کردند هر یکى گم شد. 
با نشانى ز خود  شود پیدا

گفت آتش به هر کجا دود است
میتوان یافتن. مرا آنجا

آب گفتا. نشان من پیداست. 
هر کجا باغ هست و سبزه بیا

آبرو رفت و گوشه اى بگرفت. 
گریه سر داد گریه اى غم زا

آتش آن حال دید و حیران شد. 
آب. در لرزه شد. ز سر تا پا

گفتش آتش. که گریه ى تو ز چیست ؟
آب گفتا. بگو نشانه   چو ما

آبرو لحظه اى به خویش آمد
دیدگان پاک کرد و داد ندا

گفت. محکم مرا نگه دارید
گر شوم گُم نمیشوم پیدا
...

یادداشتهای چندسطری:

1-وقتی پژو و رنو حتی دربین صدبرندبرتر خودروی جهان نیستند چرا اینقدراصراربرتحمیل آن برمردم ایران؟؟؟

2-وقتی مشارکت با این دوکشور باعث انتقال تکنولوژی خودرو به کشور نشده وبایک تحریم همه چیزفرو می ریزد چرابازهم اصراربرمشارکت بااین دو شرکت؟؟؟

3-اگرهنرشرکتهای خودروسازی فقط مونتاژ است چرا بخش خصوصی از آن محروم است ودولت ومردم بایداین همه تاوان هنرمونتاژ توسط دولت رابپردازند؟؟؟

فرامرزمیرشکارمبارکه-شانزدهم شهریور94

برگرفته ازقواعدتفسیرقران کریم -محمدسلطانی

یکی از برادران فیلمبردار در جماران می گوید: وقتی امام خمینی ره از بیمارستان قلب به منزلشان آمدند، برای فیلمبرداری به اتاقشان رفتم. آن روز پسر کوچکم همراهم آمده بود. قبلاً به او گفته بودم که توی اتاق باید ساکت باشی و شلوغ نکنی. من مشغول فیلمبرداری شدم و پسرم هم مشغول بازی شد. دیدم خیلی سر و صدا راه انداخته. او را صدا زدم و با عصبانیت گفتم: «مگر قرار نبود سر و صدا نکنی؟ مگر نمی دانی امام مریض هستند؟»

امام که حرفهای مرا شنیدند، به آرامی به من گفتند: «به بچه کاری نداشته باش، بچه ها آرامش قلب من هستند ...» از طرف امام شرمنده شدم. دیدم امام چه علاقه ای به بچه ها دارند و نمی توانند ناراحتی بچه ها را ببینند.

دوستی می گفت:
به سمیناری دعوت شدم که در ورودی, به هر یک از مدعوین بادکنکی می دادند!
سخنران بعد ازخوشامدگویی از حاضرین که ۵۰نفر بودند,تقاضا کرد با ماژیک اسم خود را روی بادکنک نوشته و آن را در اطاقی که سمت راست سالن بود بگذارند و خود در سمت چپ جمع شوند.
به همت  فرامرزمیرشکار ،دبیرآموزش وپرورش و رئیس وقت اداره فرهنگ وارشاداسلامی شهرستان مبارکه سایت مفاخر وفرهیختگان شهرستان مبارکه وبا هدف معرفی مفاخر قدیم وفرهیختگان معاصرصاحب اثر راه اندازی شد .
علاقمندان جهت بازدید از این سایت به آدرس اینترنتی :www.mobarakehcity.ir مراجعه فرمایند.

شیخ ابی سعید ابی الخیر را گفتند 
فلان کس بر روی آب می رود.
شیخ گفت: «سهل است، وزغی و صعوه ای بر روی آب می برود.
شیخ را گفتند: فلان کس در هوا می پرد.
شیخ گفت: «زغنی و مگسی نیز در هوا بپرد.
او را گفتند: فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری می برود.
شیخ گفت: «شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب می شود.
 این چنین چیزها را بس قیمتی نیست.
مرد آن بود که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بجنبد 
و با خلق داد و ستد کند و با خلق درآمیزد 
و یک لحظه از خدا غافل نباشد».
«انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون
و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون‏».
«این است و جز این نیست که ولى شما خداست و رسول خدا و کسانى که ایمان آورده،
 اقامه نماز مى‏کنند، و در حال رکوع اداء زکات مى‏نمایند.
و هر کس که ولایت‏خدا و رسول خدا و مؤمنان را بپذیرد،
 پس حقا، حزب خدا غلبه کنندگانند».

آیه 55 و 56، سوره مائده


ظل السلطان ،عبدالحسین میرشکار مبارکه را که از آزادگان وشحاعان روز گار خودو محافظ جان مردم مبارکه بود وزندگی خود به شکار می گذراند را گفت: بیا تا این قریه ی مبارکه راتمام به نام تو کنم...

عبدالحسین گفت: مرابه آن احتیاجی نیست ، تفنگی دارم وزندگی خود را با آن می گذرانم ومرا کفایت است.

ظل السلطان گفت : بیا تا تورا تفنگی نیکو دهم.

 عبدالحسین گفت: مرا همین تفنگ بسیار نیکوست...

یادداشت

به قلم : فرامرزمیرشکارمبارکه

1-دولت براساس آمارهادر رشدنقدینگی موفق و توانسته  میزان رشد آن را نصف کند.اما آمار درصدی باتوجه به اینکه ماهیانه ده هزارمیلیارد افزایش نقدینگی وجود دارد برپایه یک پایه ی شاخص وغیرمتغیر اندازه گیری نمی شود.یعنی اینکه دولت درعین کاهش درصد رشدنسبت به قبل ، به افزایش درصدرشد نسبت به کل  اقدام و درهمان حال به کل  نقدینگی کشور  300هزار میلیاردتومان اضافه کرده که اگر دولت آقای روحانی با همین وضعیت پیش برود در پایان دوره چهارساله نقدینگی کشور را به دوبرابر افزایش خواهد داد.

2- علی رغم کاهش رقم رشد نقدینگی  از 29 درصد اواخرسال 92 به نزدیک 15 درصد بازهم ماهیانه ده هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور درحال اضافه شدن است که به نظر می رسد تا پایان سال 94 به بیش از نهصدهزارمیلیاردتومان برسد.لذا هنوز هم بزرگترین مشکل اقتصادی کشور رشد نقدینگی است.

درِ روزا همیشه آجری  نیس 

همیشه شهرخوبان این طوری نیس...

میاد روزی که میشم مست کویش

مرام ساقیا تنهاخوری نیس ...

اصلا تمام زندگی ما خلاصه شده است در قبول نداشتن کدخدا...ما چیزی رابه نام قدرت های جهانی به رسمیت نمی شناسیم...نهایتا هم بخواهیم واژه ای برای آنها به کارببریم اینست که آنها مستکبرین عالمند...

جان ودل مارا اماممان از استکبارستیزی پرساخته است :

با این مذاکرات و با متنی که تهیّه شده است، در هر صورت سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد. همان‌طور که بارها تکرار کردیم، ما با آمریکا در مورد مسائل گوناگون جهانی و منطقه‌ای مذاکره‌ای نداریم؛ در مورد مسائل دوجانبه مذاکره‌ای نداریم؛ گاهی در موارد استثنائی مثل این مورد هسته‌ای، بر اساس مصلحت، مذاکره کرده‌ایم؛ این مورد هم فقط نبوده است، قبل از این هم مواردی بوده است که من در سخنرانی‌های عمومی قبلی به آنها اشاره کرده‌ام. سیاستهای آمریکا در منطقه با سیاستهای جمهوری اسلامی ۱۸۰ درجه اختلاف دارد. آمریکایی‌هاحزب‌الله را و مقاومت لبنان را -که فداکارترین نیروهای دفاع ملّی در یک کشورند- متّهم به تروریسم میکنند، از این بی‌انصافی بالاتر نمیشود. آن‌وقت در مقابل، دولت تروریست صهیونیستیِ کودک‌کُش را مورد حمایت خودشان قرار میدهند، با یک‌چنین سیاستی چگونه میشود معامله کرد، چگونه میشود مذاکره کرد، چگونه میشود به توافق رسید؟ حالا موارد دیگر هم هست که من تفصیلش را میگذارم برای جای دیگر.۱۳۹۴/۰۴/۲۷

یک نکته‌ی دیگری که سؤال کردند [این بود که]، تکلیف مبارزه‌ی با استکبار پس از مذاکرات چیست؟ خب، مگر مبارزه‌ی با استکبار، تعطیل‌پذیر است؟ مبارزه‌ی با استکبار، مبارزه‌ی با نظام سلطه تعطیل‌پذیر نیست. این هم جزو همین حرفهایی است که اتّفاقاً امروز من یادداشت کرده‌ام که به شما بگویم. این جزو کارهای ما است، جزو کارهای اساسی است، جزو مبانی انقلاب است. یعنی اگر مبارزه‌ی با استکبار نباشد، ما اصلاً تابع قرآن نیستیم. مبارزه‌ی با استکبار که تمام نمیشود. در مورد مصادیق استکبار، آمریکا اتمّ مصادیق استکبار است. ما به این مسئولین محترمی که در قضیّه‌ی هسته‌ای مذاکره میکنند -که حالا اینها اجازه پیدا کرده‌اند که مسئولین روبه‌رو با هم حرف بزنند؛ البتّه سابقه داشت، در این سطح نه، در سطوح پایین‌تر سابقه داشت؛ در این سطح، اوّلین‌بار بود- گفته‌ایم که فقط در مسئله‌ی هسته‌ای شما حق دارید مذاکره کنید؛ در هیچ مسئله‌ی دیگری حق ندارید مذاکره کنید، و نمیکنند. آن طرف مقابل، گاهی مسائل منطقه و سوریه و یمن و مانند اینها را پیش میکشد، اینها میگویند ما در این زمینه‌ها با شما صحبتی نداریم و صحبت نمیکنند. مذاکره فقط در زمینه‌ی مسئله‌ی هسته‌ای است، آن هم به همان دلایلی که من گفتم و چندبار تکرار کردم که چرا در قضیّه‌ی هسته‌ای ما این گرایش را، این رویکرد را انتخاب کردیم؛ من این را مفصّل تشریح کردم. مبارزه‌ی با استکبار تعطیل‌پذیر نیست، تکلیفش کاملاً روشن است و خودتان را آماده کنید برای ادامه‌ی مبارزه‌ی با استکبار.۱۳۹۴/۰۴/۲۰

ما امروز در محاسباتمان نباید دچار اشتباه بشویم؛ نگذارید دشمن در دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد؛ نگذارید اغوا کند؛ نگذارید تطمیع او یا تهدید او اثر بگذارد. امروز نبرد جمهوری اسلامی با استکبار - که با انقلاب آغاز شد و همچنان با قوّت ادامه دارد - همان نبرد پیغمبران با طواغیت زمان، با شیاطین انس و جن است. ما دنبال آرمانهای بلند هستیم؛ دنبال تشکیل جامعه‌ی اسلامی، نظام اسلامی، کشور اسلامی، امّت اسلامی و تحقّق بخشیدن به آرزوهای بزرگ پیامبران و صدّیقان و شهیدان [هستیم‌]؛ و دستگاه‌های شیطانی زمان یک جبهه‌اند و طبعاً با یک‌چنین حرکتی مخالفند. [بنابراین] کارشکنی میکنند، اذیت میکنند، تهدید میکنند؛ در عین حال با همه‌ی زرق و برقی که آن جبهه‌ی مقابل دارد و جلال ظاهری و توانایی‌های مادّی‌ای که دارد، این حرکت الهی و حرکت پیامبرانه راه خودش را دارد ادامه میدهد و پیش میرود، اثر میگذارد، روزبه‌روز توسعه پیدا میکند، روزبه‌روز عمق پیدا میکند.۱۳۹۳/۰۴/۱۶

نظام اسلامی با ملّتها طرف نیست، با مردم طرف نیست، با انسانها طرف نیست، نظام اسلامی با استکبار طرف است. از زمان ابراهیم خلیل و نوح پیغمبر و پیغمبران بزرگ و پیغمبر اسلام تا امروز هم همین بوده: جبهه‌ی حق در مقابل استکبار قرار داشته است. چرا؟ مقابله‌ی امروز نظام اسلامی با استکبار از چه رو است؟ چون استکبار با این خصوصیّاتی که گفتیم، قادر نیست نظام اسلامی‌ای مثل نظام جمهوری اسلامی ایران را تحمّل کند. چون نظام جمهوری اسلامی اساساً در اعتراض به استکبار پدید آمده است؛ انقلاب در اعتراض به استکبار و عوامل استکبار در ایران به‌وجود آمد و بر این اساس تشکیل شد، رشد پیدا کرد، قوی شد، منطق استکبار را به چالش کشید. [استکبار] نمیتواند تحمّل کند، مگر وقتی که مأیوس بشود. ملّت ایران، جوانان ایران، فعّالان ایران، کسانی‌که به هر دلیلی ولو به دلیلی غیراسلامی به میهنشان و خاکشان عقیده دارند، باید کاری کنند که این یأس در دشمن به‌وجود بیاید؛ دشمن را باید مأیوس کرد. برای دستگاه استکبار و امروز برای دولت ایالات متّحده‌ی آمریکا بسیار دشوار است که ببیند در این منطقه‌ی حسّاس عالم، در غرب آسیا - [که‌] یکی از حسّاس‌ترین مناطق دنیا است؛ هم از لحاظ سیاسی، هم از لحاظ اقتصادی، حوادث اینجا بر همه‌ی عالم اثرگذار است - یک کشوری، یک نظامی، یک ملّتی سربرآورده است که خود را متّصل و مربوط و تبعِ به آن قدرت ابرقدرت - که خودش را اَبَد قدرت میداند - نمیداند، مستقل حرکت میکند؛ علیه او این‌همه مخالفت انجام میگیرد، [امّا] از همه‌ی این مشکلات و سختی‌ها نظام اسلامی عبور میکند و به اعتراف خود آنها نفوذ آمریکا را در این منطقه به چالش میکشد و نفوذ خودش را گسترش میدهد و به‌عنوان یک نمونه و الگویی برای ملّتهای منطقه درمی‌آید؛ تحمّل این برای آنها خیلی سخت است.۱۳۹۲/۰۸/۲۹



یادداشت

به قلم: فرامرزمیرشکارمبارکه

درسال 1385 که به عنوان رئیس اداره فرهنگ وارشاداسلامی خدمت می کردم اداره کتابخانه های عمومی هم به عهده ی رئیس اداره فرهنگ وارشاداسلامی بود . درآن زمان کتابخانه های عمومی اجازه ثبت نام کودکان ونوجوانان را نداشتند وبه نظرمن راه نداشتن کودکان ونوجوانان به کتابخانه ها اشتباهی بزرگ بود تا اینکه یک روز تصمیم گرفتم در کتابخانه عمومی شهرمبارکه ،بخشی تحت عنوان بخش کودک ونوجوان تاسیس کنم ،کتابداران با این کارمخالف بودند ومی گفتند: بچه ها فضای آرام کتابخانه را  برهم می زنند اما استدلال بنده این بود که بچه ها هم یادمی گیرند نهایتا باحضور اعضای انجمن کتابخانه های عمومی شهرمبارکه در جلسه ای تشکیل بخش کودک ونوجوان درکتابخانه های عمومی را تصویب کردم وفورا نسبت به سفارش ساخت وخرید میز وصندلی وقفسه کتاب کودک که دارای نوارهای رنگی هم باشند وهمچنین خریدکتاب کودک ونوجوان اقدام کردم و پس از مدتی اولین کتابخانه کودک ونوجوان  درکتابخانه های عمومی راباحضور مسئولین شهرستان واستان افتتاح کردم ودرشهرهای طالخونچه ودیزیچه  نیز این کار راتکرارکردم.مدیرکل وقت کتابخانه های عمومی استان اصفهان از این کار خوشش آمد واین طرح را درشورای فرهنگ عمومی استان تصویب کرد وپس از مدتی نهادکتابخانه های عمومی کشور نیز با موفق بودن طرح دراستان ، این نسخه رابرای کل کشور تجویز وهمه کودکان ونوجوان کشور اجازه داشتن بخش مختص به خود را درکتابخانه های عمومی یافتند و داشتن بخش کودک ونوجوان یکی از ملاکهای درجه بندی کتابخانه های عمومی قرار گرفت به گونه ای که در ظرف نزدیک به یکسال بیش از پنجاه هزارنفرکودک ونوجوان درکتابخانه های عمومی ثبت نام نمودند ...خدایا تورا برای این توفیق سپاس

یادداشت

به قلم:فرامرزمیرشکارمبارکه

دیدگاه اسلام درمورد روابط زن ومرد مبتی بر اصل رفع نیازهای طرفین است که به آن اصل رحم به معنای رفع نیاز گفته می شود.کلا خداوند در ابتدای 113 سوره قرآن کریم خودش را رحمان ورحیم وبه معنای رفع نیاز کننده انسانها اعم از نیازهای مادی ومعنوی ودنیوی واُخروی معرفی می نماید.وبرهمین اساس از انسانها هم می خواهد تا برای دستیابی به رحمت گسترده الهی خودشان هم اهل رحم باشند وبرزبان پیامبرش جاری می سازد که :اِرحَم تُرحَم...رحم کن تا رحم شوی ...لذا همه ی دستوراتی که به زن ومرد می دهد تادرقبال هم انجام دهند براساس همین قاعده ی رحم یا رفع نیاز است...اگر اسلام به مرد دستور می دهد تا به همسرش بگوید: دوستت دارم بخاطر نیاز زن به ابراز محبت است واگر دستوراتی را در بزرگداشت مرد به زن می دهد به خاطر نیازمرد به احترام است .زن نیازمند آن است که زنیت اوبا محبت واکرام  مورد توجه قرار گیرد ومرد هم نیازمند آن که مردیت او با احترام وحرف شنوی صمیمانه مورد تایید قرار گیرد. اگر زن و مردی نیازهای روحی ومادی هم دیگر رابرآورده نسازند از قاعده ی رحم خارج شده  اند وخانواده ی رحمانی را به خانواده ای که چراگاه شیطان می گردد مبدل ساخته اند .


پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله فرمود:هر زنیکه به وسیله زبان شوهرش را اذیت کند نمازها و سایر اعمالش قبول نمیشود،و لو هر روزروزه باشد و شبها را براى تهجد و عبادت برخیزد،و بنده هایى آزاد کند وثروتش را در راه خدا انفاق نماید.زنیکه بد زبان باشد و بدینوسیله شوهرش را بیازارد نخستین کسى است که داخل دوزخ میشود. بحار ج 76 ص 363.

امام صادق علیه السلام فرمود:«خدا به آدم خوش اخلاق ثواب جهاد میدهد،صبح و شب برایش ثواب نازل میشود.  »بحار ج 71 ص 377.

حضرت صادق علیه السلام فرمود:هر زنیکه شوهرش را اذیت کندو اندوهگینش سازد  از رحمت خدا دور است.و هر زنیکه به شوهرش احترام بگذارد و آزارش نرساند و فرمانبردارش باشد خوشبخت ورستگار است ». بحار ج 103 ص 253.

به رسول خدا صلى الله علیه و آله عرض شد:«فلان شخص زن خوبى است.روزها روزه دارد و شبها عبادت میکند.لیکن بد اخلاق است همسایگانش را آزار میرساند».

فرمود:«هیچ خیر و خوبى ندارد.و از اهل دوزخ میباشد  ».بحار ج 103 ص 253.


خداوند بزرگ در قرآن مجید  مى فرماید:

یکى از آیات خدا اینست که از خود شما برایتان همسران آفرید تابا آنها انس بگیرید و آرامش خاطر پیدا کنید،و در میانتان دوستى ومهربانى افکند.و در این موضوع براى اندیشمندان آیات و نشانه هایى است. (1)

پیغمبر اسلام فرمود:مردى که زن نداشته باشد مسکین و بیچاره است،گر چه ثروتمند باشد. و زنى که شوهر نداشته باشد مسکین و بیچاره است گر چه ثروتمند باشد. (2)

حضرت صادق علیه السلام از مردى پرسید:همسر دارى؟عرض کرد:نه.فرمود:

دوست ندارم یک شب بى همسر بمانم گر چه مالک تمام دنیا باشم. (3)

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:بنائى در اسلام پایه گذارى نشده که نزد خدا محبوبتر و عزیزتر از ازدواج باشد. (4)

یادداشت

به قلم: فرامرزمیرشکارمبارکه

 اللَّهِ وَالمُستَضعَفینَ

اتکای ایران در دنیا به هیچ قدرتی نیست

ومهم آنکه تنها اتکای مظلومان جهان به ایران است...

آیا بالاتر از این می خواهیم؟

 آیا تحلیل گران نامنصف می خواهند این منبع قدرت بی پایان که حاصل بی اتکایی به دنیاداران

 وتوکل به قدرت نامحدود الهی است را ازاین ملت بگیرند؟

آیا اهل قرآن نمی دانند که  خدا ومستضعفین چسبیده به یکدیگرند؟؟؟

سوره مبارکه النساء آیه ۷۵
وَما لَکُم لا تُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَالمُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالوِلدانِ الَّذینَ یَقولونَ رَبَّنا أَخرِجنا مِن هٰذِهِ القَریَةِ الظّالِمِ أَهلُها وَاجعَل لَنا مِن لَدُنکَ وَلِیًّا وَاجعَل لَنا مِن لَدُنکَ نَصیرًا﴿۷۵﴾

 وعده الهی از زبان رهبر معظم انقلاب :

جمهوری اسلامی ایران تا روزی که آرمان فلسطین به ثمر برسد، مصمم خواهد ایستاد

 و آن روز راجوانان قطعاخواهند دید. 

       یادداشت
       به قلم: فرامرزمیرشکارمبارکه
  • برخی می خواهند القا کنندکه ایران بین تداوم مقاومت وانزوای جهانی یکی راباید انتخاب کند درحالیکه  قضیه برعکس است و منزوی نشدن جهانی ایران کلا وابسته به تداوم مقاومت است... 

 ۱۹۷۹میلادی یکی از پیچ‌های مهم تاریخی است. همان سالی که جیمی کارتر، رئیس‌جمهور ایالات متحده با عصبانیت از رئیس وقت سازمان سیا پرسید: «یعنی شما با این همه آدمی که در دنیا دارید، با این همه تجهیزات فوق پیشرفته، با این همه بودجه‌ای که صرف می‌کنید، نتوانستید انقلاب مردم ایران را پیش‌بینی کنید؟» و او در پاسخ گفت: «آنچه در ایران روی داده است یک بی‌تعریف است، کامپیوترهای ما آن را نمی‌فهمند.»

منبع اصلی اینجا راکلیک کنید                                                                                                Introduced in House (07/29/2015)


114th CONGRESS
1st Session
H. J. RES. 62

To authorize the use of the Armed Forces of the United States against Iran if Iran commits a serious violation of its commitments or obligations under the Joint Comprehensive Plan of 

یادداشت

به قلم: فرامرزمیرشکارمبارکه

درسال جدید افرادزیادی از دوستان  بامن صحبت کرده اند که فلانی درانتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت بکن.ضمن تشکر از ابراز لطف دوستان به این  عزیزان عرض کرده ام :درصورتی که به نتیجه وتصمیم برسم در آذرماه 94 ودر زمان قانونی تصمیم نهایی را اعلام خواهم داشت اما این امرنیازبه تعدادی پیش فرض دارد که گفتن آن خالی از لطف نیست:

1-مهمترین نکته دراین امر نیت فرد است: اگربرای خدا وخدمت به خلق خدانباشد واقعا تحمل این همه سختی برای یک فرد چه ضرورتی دارد.یادیکی از بزرگان نظام به خیرکه درجلسه ای حضوری می گفت : اگر هزاران خدمت هم بکنی اما در دلت عشق به مردم نباشدفایده ای ندارد.

شنیده ام بعضی از مدعیان حضور درانتخابات گفته اند که برای مقابله بانماینده فعلی وارد میدان شده اند...واقعا چه نیت زشتی ...واقعاً آدم باید عمربه این کیمیایی را صرف حب وبغض افرادکند؟؟؟اگرکسی نیتش کینه ورزی باکسی باشد قیمتش همان کینه است...عرصه ی مقدسی مانند نمایندگی عرصه ی خودنمایی وکینه ورزی هانیست...فوقش عملکرد کسی راقبول نداری بازهم نیتت را برمقابله براو نگذار...برای خدا حرکت کن تاپشتیبان داشته باشی...ضمن آنکه اصلا ورود به احوالات شخصیه کاندیداها ونماینده فعلی کار زشتی است نهایتا اگرکسی قدرت نقد دارد باید بانگاهی کارشناسی عملکرد هارابیان کند.

2-دقت داشته باشیم که دراحادیث روایت شده که اگر کسی خودش را برای اموری از مسلمانان جلو بیندازد وافراد دیگری شایسته تر از او باشند اگر خودش راعقب نکشدبه خدا وپیامبرش خیانت کرده است لذا برکاندیداها هم واجب است که نسبت به هم معرفت پیدا کنند تا اگر کسی توانمندتر وشایسته تر از آنان به میدان آمد که توانایی جذب آرای مردم را دارد خودشان میدان رابه نفع فردشایسته خالی کنند...لذا همانگونه که برای خدمت به مردم پاپیش می گذاریم باید برای پاکشیدن به نفع افراداصلح نیز آماده باشیم...

3-هرکسی که درجمهوری اسلامی  به صحنه انتخابات پامی گذارد بایستی با نفسانیات مردم حرف نزندوبا قول های کذایی مردم را فریب ندهد .بایدباعقل ودل مردم حرف زد...ازسیاه نمایی پرهیز کرد...ضمن امیدبخشی نبایدآنهاراباخیالات واهی فریب داد...نبایدفراتر از نقش و وظایف یک نماینده قول داد...چه لطفی داردکه بعضی سعی می کنند دیگران را به گندم ملک ری بفریبند؟؟؟

4-اینکه فردی باعناوینی که ندارد بخواهد وارد صحنه انتخابات شود عاقبت شومی را به دنبال دارد چه عیبی دارد من معلم به عنوان یک معلم وآن کارمندبه عنوان کارمند وآن سرهنگ به عنوان سرهنگ وآن دامپزشک به عنوان دامپزشک وارد صحنه شود ...بالاترین چیزاینست که آدم با عشق به حرفه ای روی آورده باشد وبه شغلش افتخارکند اگر من معلم از بیان معلمی خود که جایگاه انبیاست ابا داشته باشم یا فلان دامپزشک از خدمت بزرگی که به سلامت  جامعه می کند از عنوان خود خشنودنباشد آیا جایگاه های دیگر اورا خشنود می کند...اگر برای خود دراین کار کلاهی فرض نکرده باشیم اصلا چه اهمیتی دارد که مردم به من رای بدهندیاندهند؟وقتی غرض خدمت باشد درهمان کلاسهای کوچک هم می توان بزرگانی رابرای کشورتربیت کرد...به هر حال باید کسانی که دراین مسیرگام می نهند از همان اول صادق باشند...

5- بعضی ها فقط برای اینکه بگویند من هم هستم وارد صحنه می شوند...مجلس جای کسانی که من من می کنند نیست .به قول امام ره: هرکس گفت"من" شیطان است.مجلس جای تغییروارتقاء سرنوشت کشوراست واقعا کسانی که می آیند چه خیالات بزرگی رابرای بهتر شدن زندگی مردم به همراه خود به مجلس می آورند وآیا خلاقیتی برای تغییر در امور وتوسعه آنها دارند؟

6-کسی که ایمان به مردم وقدرت آنهادرمشارکت وتغییرات نداردنباید نماینده شود، نماینده هیچکس نیست مگر همان حرف وخواسته مردم که از حلقوم واحدی بیرون می آید...نماینده ،آقای مردم نیست خادم شبانه روزی مردم است که باید گاه از جایگاه خود درتهران برای یک بیمارهم نوبت پزشک بگیرد.

7- ما در معلمی می گوییم آرزوی مااینست که این بچه ها راکمک کنیم تا به آرزوهایشان برسند در عرصه های اجتماعی هم بایدهمینگونه فکرکنیم ، نماینده بایدنردبان مردمش در همه ی عرصه های اجتماعی،فرهنگی، اقتصادی ،مدیریتی وسیاسی باشد وبه همه کمک کندتابه آرزوهایشان برسند واز پیشرفت آنها خوشحال شود وبه آنها حسادت نورزد ضمن این که از جنبه کلان وظایف خود درتدوین قوانین خوب وراهگشا ومشکل حل کن غفلت نورزد.

دعا کنید هرچه خیراست مقدرشود وخداوندبهترین اراده هارا برای مردممان رقم بزند ونماینده ای که ملهم از افکار وراه امام خمینی ره ومقام معظم رهبری باشد به مجلس راه یابد وطبقات ضعیف ومتوسط را از از خود خرسند سازد که اگر در جان مسئولی عشق خدمت به پابرهنگان شعله ور نگردد به آتش آه بیچارگان ودرماندگان مبتلا خواهدشد.پناه می بریم برحضرتش از هول روز رستاخیز...

آشنای بیشتر باسوابق خدمتی اینجانب

شنیدن  وبازگو کردن سخنان دیگران تازمانیکه انسان را به اندیشه ونقد سخنان دیگران نرساند ارزش چندانی درشکل گیری ونهادینه شدن افکار واندیشه ها ندارد.انسان باید از قدرت تجزیه وترکیب وارزیابی علمی برخودار باشد وگرنه هرکسی با نشان دادن وجهی درست از یک مطلب ، مارا از وجوه دیگر آن مطلب غافل سازد ویا با بیان فرعیاتی از توجه به یک کلیاتی بازدارد لذا افراد اندیشمند درکنار مطالعاتی که می کنند ویا درکنارسخنانی که می شنوند باید محصولی از اندیشه نیز درقبال ان ارائه دهند .درهمین راستایک بار امام خمینی رحمه الله علیه  از استادشان مرحوم آیت الله شاه آبادى نقل می کردند که تقریرات درس را کسى آورده بود خدمت ایشان. فرموده بودند که این ها همه مطالب من است، پس مطالب خودت کو؟! تو چه نوشته اى؟ و اگر مطلبى از خودت نداشتى لااقل در این زیر، بد و بیراهى می گفتى تا خودت را آنجا نشان بدهى!1

«در مقام بحث، فکرتان را آزاد نگه دارید و نگویید استاد گفته است; استاد گفته باشد; خودتان نیز فکرتان را به کار بیندازید»2

یادر جایی دیگر یکی از شاگردانشان می فرمودند:زمانی امام درس «مکاسب » می گفتند، من تعدای کتاب به خدمتشان بردم و عرض کردم: «اینها راهم ملاحظه بفرمایید .» ایشان فرمودند: «همه را ببرید، من باید خودم فکر کنم . کسی که این همه کتاب را نگاه کند، برای فکر کردن خودش دیگر مجالی نمی ماند» 3

فرامرزمیرشکارمبارکه-25 مرداد94


1.2.سرگذشت‌هاى ویژه از زندگى حضرت امام خمینى، ج 5، ص 137. )

3امیررضا ستوده ، پا به پای آفتاب، ج 4، ص 29 .



حدیث دیگران

تدوین: فرامرز میرشکار مبارکه

دریافت
حجم: 7.74 مگابایت

مسخره‌ترین قانون‌های دنیا که باورکردنش مشکله

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

از وقتی تمدن شکل گرفت و انسان‌ها برای پاره نشدن زیر چنگال گرگ‌ها مجبور شدند به یکدیگر پناه بیاورند، سر و کله‌ی قانون و قانون‌گذار هم پیدا شد. دیگر کسی نمی‌توانست مانند زمان غارنشینی هر جایی دلش خواست نقاشی بکشد و با هر چیزی که نبضش می‌زد تولید مثل کند. روح قانون حفظ امنیت بیشتر جوامع بشری و رعایت حق و حقوق شهروندان است. اما انگار در یک‌سری از ممالک دنیا قانون‌هایی وضع شده است که بیشتر به شوخی شبیه است تا قانون. در ادامه این ایمیل با ما باشید تا با مسخره‌ترین قانون‌های دنیا آشنا شوید.

– در ویکتوریای استرالیا، برای تعویض یک لامپ سوخته باید به یک الکتریکی زنگ بزنید. خودتان مجاز به تعویض لامپ نیستید.

– در همین شهر، اگر وسط روز یکشنبه شلوارک صورتی بپوشید، قانون خشتک‌تان را سرتان می‌کشد.

– در انگلستان، قانونی هست که می‌گوید تاکسی‌های لندن مجاز به حمل سگ‌ هار یا جنازه نیستند!

– یک قانون مسخره‌تر در انگلیس هست که حکم می‌کند، کسی حق ندارد در محل پارلمان انگلیس بمیرد.

– اگر در انگلستان برای بسته‌های پستی تمبر اعضای خانواده‌ی سلطنتی را برعکس بچسبانید، از نظر قانون حرکت‌تان یک اقدام خائنانه محسوب می‌شود.

– در فرانسه قانون آمده که کسی حق ندارد اسم خوکش را ناپلئون بگذارد.

– برگردیم به لندن. اگر طاعون گرفته باشید حق ندارید برای نگه‌داشتن تاکسی دست تکان دهید.

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله : فَلَمّا رَأى یونُسُ علیه‏ السلام اَنَّ قَومَهُ لا یُجیبونَهُ وَ لا یُؤمِنونَ ، ضَجِرَ وَ عَرَفَ مِنْنَفْسِهِ قِلَّةَ الصَّبرِ ، فَشَکى ذلِکَ اِلى رَبِّهِ ، وَ کانَ فیما یَشْکى اَن قالَ : یا رَبِّ ! اِنَّکَ بَعَثتَنىاِلى قَومى ، و لى ثَلاثونَ سَنَةً ، فَلَبِثتُ فیهِم اَدعوهُم اِلَى الایمانِ بِکَ وَالتَّصدیقِبِرِسالاتى وَ اُخَوِّفُهُم عَذابَکَ وَ نَقِمَتَکَ ثَلاثا وَ ثَلاثینَ سَنَةً ، فَکَذَّبونى وَ لَم یُؤمِنوا بى ،وَ جَحَدوا نُبُوَّتى وَاسْتَخَفّوا بِرِسالاتى ، وَ قَد تَواعَدونى وَ خِفتُ اَن یَقتُلونى ، فَاَنزِلعَلَیهِم عَذابَکَ ، فَاِنَّهُم قَومٌ لا یُؤمنونَ . قالَ : فَاَوحَى اللّه‏ُ اِلى یونُسَ : اَنَّ فیهِمُ الحَملَوَ الجَنینَ وَ الطِّفلَ ، وَ الشَّیخَ الْـکَبیرَ ، وَ الْمَراَ ةَ الضَّعیفَةَ ، وَ الْمُستَضْعَفَ المَهینَ ، واَ نَاالحَـکَمُ الْعَدلُ ، سَبَقَت رَحمَتى غَضَبى ، لا اُعَذِّبُ الصِّغارَ بِذُنوبِ الکِبارِ مِن قَومِکَ ، وَ هُمیا یونُسُ عِبادى وَ خَلقى ، وَ بَریَّتى فى بِلادى ، وَ فى عَیلَتى ، اُحِبُّ اَنْ اَ تَاَنّاهُم ، وَ اَرفُقَبِهِم ، وَ اَنتَظِرُ تَوبَتَهُم ؛

یونس علیه‏ السلام زمانى دید قومش دعوت او را نمى‏ پذیرند و به او ایمان نمى‏ آورند،آزرده شد و احساس بى‏ تابى کرد.از این‏رو، به پروردگارش شِکوه نمود. در بخشى ازشِکوه‏ هاى او چنین بود: اى پروردگار من! تو مرا در سى سالگى به سوى قومم مبعوث فرمودى و من، سى و سه سال در میانشان ماندم و آنان را به ایمان آوردن به توو تصدیق رسالتم دعوت نمودم و از عذاب و محروم کردن تو بیمشان دادم؛ امّا آنان تکذیبم کردند و به من ایمان نیاوردند و نبوّتم را انکار نمودند و رسالت مرا سبک شمردند و مرا تهدید نمودند و ترسیدم که مرا بکشند. پس، عذابت را بر آنان فرود آور، زیرا آنان قومى هستند که ایمان نمى‏آورند. آن گاه خداوند به یونس علیه‏ السلام وحى فرمود: «در میان آنان، زن باردار و جنین و کودک خردسال و پیر و زن ناتوان و مستضعف خوارشده وجود دارد، در حالى که من، داور عادل هستم که رحمتم بر خشمم پیشى گرفته است. من خردسالان قوم تو را به گناهان بزرگ سالانشان کیفر نمى‏دهم و ـ اى یونس ـ آنان بندگان و آفریدگان و مردمان من در سرزمین‏هاى من و درزیر پوشش من‏ اند. دوست دارم درباره آنان حوصله کنم و با ایشان مدارا نمایم و توبه‏ شان را انتظار مى‏کشم».تفسیر عیّاشى ، ج ۲، ص ۱۲۹، ح ۴۴

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله : مَنْ اَحَبَّ اَنْ یَلْقَى اللّه‏َ طاهِرا مُطَهَّرا فَلْیَلقَهُ بِزَوجَةٍ ؛

هر کس دوست دارد خداوند را پاک و پاکیزه دیدار کند، باید ازدواج نماید.وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۸، ح ۲۴۹۱۲

دریافت کتاب بوی سیب

سروده: فرامرزمیرشکارمبارکه

دریافت کتاب
حجم: 627 کیلوبایت

خیلی از ما اسیر این فکرهاییم که با پول چه چیزهایی را می‌توانیم بخریم

و یادمان می‌رود به خودمان گوشزد کنیم که با پول چه چیزهایی را نمی‌توانیم بخریم.

فیلم Click را دیده‌اید؟

 در این فیلم شخصیت اصلی داستان یک ریموت کنترل در دستان خود دارد که می‌تواند لحظات زندگی‌اش را با آن جلو بزند و رد کند. آخر کار همه زندگی‌اش را جلو زد و اصلاً از آن خوشحال نبود. آنوقت فهمید تنها چیزی که همه انسان‌ها دارند لحظه اکنون است و اگر بخواهید آن لحظه را رد کنید، کل زندگی‌تان را نابود خواهید کرد. 

«لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ »؛ 

«چرا از خدا آمرزش نمى‏خواهید؟ چه بساامیداست مورد رحمت قرار گیرید».

نمل: 46.


رسول‌خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: 

«هر که استغفار کند، خدا براى او از هر غمى گشایش‏ و از هر تنگنایى مفرى پدید آرد و او را از جایى که انتظار ندارد روزى دهد». 

ابوالقاسم پاینده، نهج‌الفصاحه، ص 755.

حضرت علامه طباطبایی "ره":

 این انقلاب متصل می شود به انقلاب جهانی امام زمان (علیه السلام)


تازه ترین خبرها حکایت از محاصره شدن شهر نجران عربستان توسط نیروهای مردمی یمن دارد. براساس همین خبرها، نظامیان عربستانی از پایگاه نظامی «المخروق» به صورت دستجمعی فرار کردند و این پایگاه نیز به تصرف نیروهای مردمی یمن درآمده است.

در زمان حاکمیت جورج دبلیو بوش کمیسیونی به ریاست وی و شرکت کارشناسان خبره سازمان CIA ، برای شناسایی حضرت صاحب‌الزمان(ع) و فرهنگ مهدوی جاری میان شیعیان تأسیس و راه‌اندازی شد.

مستندات زیادی وجود دارد که اثبات می‌کند مأموران امنیتی و نظامی آمریکایی و انگلیسی در پوشش‌های مختلف، طی یکی دو دهة اخیر در پی شناسایی جریان فرهنگ مهدوی، فعالان این حوزه و کسب اخبار احتمالی از محل استقرار، زندگی و آمد و شد حضرت مهدی صاحب‌الزمان(ع) بوده‌اند. دستگیری برخی چوپانان بینوای عراقی از میان صحاری، بازجویی ویژه از برخی دستگیرشدگان مانند بازجویی از مرحوم شیخ راغب حرب، گزارش‌های مستند تهیه شده توسط برخی خبرنگاران از مسجد مقدس جمکران و برخی مؤسسات فرهنگی مهدوی تنها نمونه‌هایی از این ماجرای دور و دراز است.

تیموتی فرنیش به اعتراف خودش در وبلاگ رسمی اش عضو ارشد بخشی از ارتش ایالات متحده است که مسئول جمع‌آوری اطلاعات تاکتیکی و عملیاتی استراتژیک دقیق و مرتبط در سطح فرماندهان ارتش آمریکا به شمار می آید. پست دوم او در ارتش ، جانشین کشیش یا chaplain candidate است. وی پیش از این در کتابی با عنوان "مقدس‌ترین جنگ‌ها" از مهدی‌های اسلامی، جهاد و اسامه بن لادن سخن به میان آورده بود. مصاحبه‌های او را در برخی سایت‌های اینترنتی می‌توان مطالعه کرد.

 

به این ترتیب می توان به عینه مشاهده کرد که باور دشمنان قسم خورده حضرت حجت(ع) به حضور ایشان ، بسیار بیش از برخی ما شیعیان است که خود را منتظر حضرت به شمار می آوریم . اما قیام مهدی صاحب الزمان در آینده ای نزدیک ، حقیقتی انکار ناپذیر است که امروز تمامی هیمنه و شاکله امپراتوری جهانی صهیونیسم را با همه قدرت و قوا ، به لرزه درآورده و در مقابل مایه تسکین و آرامش دل مستضعفان و آزادیخواهان دنیا گردیده است. چراکه این وعده الهی است ، حتی اگر سراسر سپاه کفر و شرک آن را برنتابند و همه کید و مکر و نیرنگ خویش را برای جلوگیری از آن ظهور و قیام مقدس به کار گیرند.

·       ظهور زیباییها در دل است...

ظهور زیباییها در دل است، دل اگرسالم باشد زیبایی را می فهمدوچون بیمارشد حتی خوش طعم ترین غذاهانیز به ذائقه ی او بدترین غذاست...پیش از آنکه گلی آفریده شده باشد وجود گل یاب را آفریده اند:

نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود  

   گل وجود من آغشته گلاب و نبید

·       قابلیت، همان جام ازلی است که درهرکس است وحاشاکه کریم این جام راتهی ؛ روانه ساخته باشد:

در ازل داده است ما را ساقی لعل لبت  

  جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز

·       نگاهی فراگیرداشته باش با صدگونه تماشا...

حافظ ،نکته ای را ازدست نمی نهد وحافظ همه چیزاست چراکه شاگردپیرمغان است هم اوکه به تاییدنظر؛حل معما می کند وبه هرچیز صدگونه تماشادارد.حافظ ،  تورابه  به نگاهی فراگیر فراخواند و راز خرمی وخندان بودن را داشتن آینه ای باصدگونه تماشا می داند به گونه ای که درهر رویدادتلخی نیزمی توان جنبه ای از طنز ولبخندوتلخندرا نیزدنبال کرد:

مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش // کاو به تایید نظر حل معما می کرد

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست // و اندران آینه صد گونه تماشا می کرد

فرامرزمیرشکار-یکم تیرماه نودوچهار

زمان لحظه ایست که چیزی می آغازدیابه نهایت می رسد...

خبرگزاری فارس: آمریکا برخلاف دولت ما معتقد است اگر توافقی نشود تحریم‌ها فرو می‌ریزد/نیاز به بازبینی در طراحی مذاکرات داریم





به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس «فؤاد ایزدی» عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات دانشگاه تهران،:وی در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه برخی در داخل معتقدند مباحث هسته‌ای می‌تواند بابی را در راه تعامل ایران با آمریکا باز کند، گفت: حال سؤال اینجاست که آیا طرف مقابل نیز علاقه‌مند به تعامل با ایران است یا خیر؟

او پشت به مانکرده است

ماپشت به او کرده ایم

ای داد....

ببینید جناب محیی الدین بن عربی پدر عرفان اسلامی چگونه به حضرت زهرا( س) سلام وعرض ارادت می نماید
 واقعا یک دایرة المعارف فاطمه شناسی است:

برای موفقیت در هر کاری این ۸ راز را بدانید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

چرا مردم موفق می شوند؟ آیا باهوش بودن یا خوش شانس بودن دلیل موفقیت این افراد است؟ “ریچارد سنت جان” هیچ یک از این دو عامل را دلیل موفقیت نمی داند. در حقیقت این سخنران، موفقیت را در زمان انجام کاری که به آن عشق می ورزید، به دست آورده است. او بیش از یک دهه از عمرش را به مطالعه، بررسی و تحلیل داستان های موفقیت افراد مختلف گذرانده است. حاصل فعالیت های گسترده او در هشت کلمه جادویی، سه دقیقه شگفت انگیز و یک کتاب موفق خلاصه می شود.

📎توقف مذاکرات هسته ای همان چیزی است که دشمن  می خواهدتابراساس آن به بهانه ی عدم تمکین بین المللی ،جمهوری اسلامی را دچار اجماعهای جهانی نماید.لذا این طرح فاقد جامع نگری نمایندگان امضا کننده می باشد.
📎درموضوع هسته ای سه موضوع اساسی محور بررسی می باشد:
1:مذاکره2:توافق3:رفع تحریمها

مخالفت با محور اول یعنی ابراز ناتوانی دیپلماتیک که این ناتوانی با توجه به نقشه دشمن برتقویت اجماع جهانی قابل قبول نیست که  اذعان دشمن بربهره مندی جمهوری اسلامی از انرژی صلح آمیز هسته ای از نتایج خوب توافق کلی اولیه بود
📎قبل از پرداختن به محورتوافق به محور رفع تحریمها می پردازیم که از آنجایی که ریشه ی تحریمها به دشمنی با جمهوری اسلامی بر می گردد ونه به انرژی هسته ای وبا توجه به اذعان آژانس  و امریکا برصلح امیز بودن فعالیت ایران و بیان فتوای رهبری بارها توسط دشمن  چه رییس جمهور امریکا وچه وزیر امورخارجه آن لذا دلبستگی شدیدغرب به تحریمها و میل به افزایش روزبه روز آن حتی اگر توافقی انجام شود به وفای عهددشمن منجرنخواهد شد واین همان مطلبی است که رهبرمعظم به آن اشاره دارند که چه توافق بشود وچه نشود تحریمها برداشته نخواهدشد
📎لذا می ماند محور دوم یعنی توافق که با آن مقدمه ی تلاش دشمن بر اجماع جهانی علیه ایران از طرفی مذاکره فی نفسه لازم است وبا توجه به اینکه تحریمها برداشته نخواهد شد توافق به معنای دادن امتیاز های نقد وحال وگرفتن وعده های نسیه وغیر حال هیچگونه کارآمدی رابرای توافق متبادرنمی کند.
لذا چاره چیست؟
چاره در همان صحبت رهبری دراصراربرهمزمانی توافقها ورفع تحریمها وبه قولی انداختن توپ به زمین دشمن است که چون دشمن قصد رفع تحریمها را ندارد محال است به این راحتی آن رابپذیرد ضمن آنکه پذیرش پروتکل الحاقی با خط قرمز رهبری مبنی برعدم اجازه بازرسی از مراکز نظامی عملا به محاق رفته وموجب چالشی عظیم می شود اما به هرحال اصراربرخط قرمزها موجب رسوایی دشمن و باز شدن راه نفس برایران وبازگشت حیله ها به خود دشمن خواهدشد.
فرامرزمیرشکارمبارکه

اقتصادیک چیزتقلیدی واقتباسی نیست

اقتصادیعنی فرهنگ نمودیافته

یعنی تبدیل سرمایه های فرهنگی به سرمایه های مادی معنوی

فرامرزمیرشکارمبارکه:

کارفرهنگی یعنی به جای لعنت به تاریکی یک شمع روشن کنید.

وقتی در فراروی انسان چیزی به نام ابدیت وخط بی نهایت زندگی وجود دارد،

زندگی دنیوی او دربرابر ابدیت حتی نقطه ای نیز محسوب نمی گردد

اما شگفت آنست که همین نقطه، 

جهت خط بی نهایت به سوی خوشبختی ابدی یا بدبختی ابدی را تعیین می کند.

درهرثانیه زندگی دنیوی ،ابدیتی بی نهایت تعبیه کرده اند...

کارفرهنگی یعنی هزاران گام کوچک

یک چیزی هست به نام حقیقت ویک چیزی به نام واقعیت...

واقعیت هایی که حقیقت نباشد نابودشدنی هست وآنچه فقط می ماندحقیقت است

پس به جای نگاه به واقعیت ها بر روی حقیقت تمرکزکنید...

وقتی آقای رجایی به دستور امام در ریاست جمهوری مستقر شدند و خانواده‌شان هم با وسایل مختصری چند روزی آنجا بودند یک روز که مهمان ایشان بودیم

یک روز آقای رجایی تلفن کرد و پیشنهاد مسئولیتی را به من داشت که عذر خواستم. بار دیگر تلفن زد و خیلی محکم گفت عباس جمعه منزل من می‌آیی و پالتوی خودت را هم می‌آوری که دوباره با هم صحبت کنیم

زمانی که آقای رجایی وزیر آموزش و پرورش بود یک روز که به در منزل ایشان مراجعه کردم تا به دعوتی که کرده بودند به اتفاق همدیگر در یک راه‌پیمایی شرکت کنیم صبح که به کوچه ایشان وارد شدم

عابدی بود که همه عمرش را به عبادت پرداخته بود. روزی عده‌ای نزد او آمده و گفتند: در فلان ‌جا گروهی هستند که درختی را به ‌جای خدا می‌پرستند. عابد خشمگین شد و تبر خود را برداشت

وقتی از تلویزیون می‌خواستند بیایند و از نزدیک تصویر منزل و زندگی ساده‌ دائی‌ام را فیلمبرداری کنند و به مردم نشان بدهند ایشان به آنها گفته بود من از مردم کشورم خجالت می‌کشم که بعضی از آنها سرپناهی ندارند

محوطه بندر. عکاس: امیر علی جوادیان

اسرای عراقی در منطقه عملیاتی بیت المقدس. عکاس: کاظم اخوان

تپه های رنگی-آمریکا-این همه زیبایی آغشته به خون چندمیلیون انسان است؟؟؟

وقتی توقعات و انتظارات غیرمنطقی از دیگران داشته باشیم یا به طور مداوم آنها را زیر میکروسکوپ قرار دهیم، فقط خودمان را اذیت کرده ایم. البته همه ما نیازمند این هستیم که نیازهای اصلی و ابتدایی مان در روابط برآورده شود، نیازهایی مثل احترام، اما اگر بخواهید روی چیز دیگری جز این حساب کنید، فقط ناامید خواهید شد.

یادتان باشد که در مسیر زندگی، هر کس در جایگاهی متفاوت با دیگری است، همانطور که حرف ها و رفتارهای او منعکس کننده آن است. اگر بخواهید رابطه ای موفق تر و شادتر داشته باشید خیلی مهم است که این چیزها را از دیگران توقع نداشته باشید:

1. توقع نداشته باشید که همه کارها را طبق استانداردهای شما “درست” انجام دهند.

اخلاقیات آدمها براساس عوامل مختلف با هم متفاوت است، عواملی مثل تربیت، فرهنگ، اعتقادات معنوی و از این قبیل. بعنوان مثال،

متاسفانه کودکان امروزی، دیگر مانند گذشته رفتار نمی کنند؛ به همین دلیل والدین ناچارند بارها و بارها یک درخواست یا دستور را تکرار کنند و باز هم هیچ تضمینی وجود ندارد که آنان کار خواسته شده را انجام دهند. شاید بتوان گفت که امروزه بنوعی برعکس شده و بیشتر والدین هستند که به حرف های فرزندشان گوش می دهند.

کودکان بیشتر اوقات درخواست های والدین شان را نادیده می گیرند و تنها زمانی که خودشان بخواهند، کاری را انجام می دهند. همین مسئله در اغلب اوقات، مشکل ساز می شود و حتی اختلافات متعدد و فراوانی را میان پدر و مادر به وجود می آورد.

اگر شما هم فرزندی دارید، شاید بگویید هر راهی را که به ذهنم می رسید امتحان کرده ام. مثلا بارها روش هایی مانند تنبیه، هدیه، تکرار فراوان درخواست ها، قهر و نادیده گرفتن کودک، مقایسه او با دیگر کودکان و بسیاری روش های دیگر را به کار برده ام اما برای کودکان امروزی، هیچ روشی جواب نمی دهد و برای کودک من هیچ کدام اثربخش نبوده است. برای والدین بسیار دشوار است که بتوانند فرزندشان را مسئولیت پذیر و مؤدب تربیت کنند. در این مقاله توصیه هایی ارائه شده است که به شما کمک می کند ارتباط بهتری با کودکتان داشته باشید و با او به گونه ای رفتار کنید که خواسته هایتان را عملی کند.

1. از DNA خود محافظت کنید

با افزایش سن، انتهای کروموزومها که تلومر نامیده میشوند، کوتاهتر میشوند. این امر باعث میشود افراد بیشتر در مقابل بیماریها آسیب پذیر شوند. شاید فکر کنید کاری از دست شما بر نمی آید اما تحقیقات جدید نشان میدهند که چنین نیست. در مطالعه مقدماتی، مشاهده شد تغییرات سبک زندگی میتوانند آنزیمی را که طول تلومر را گسترش میدهد، افزایش دهند. مطالعات دیگر نیز نشان داده اند رژیم غذایی و ورزش میتواند از تلومرها محافظت نماید. بنابراین عادات سالم زندگی میتواند فرایند پیری را در سطح سلولی کند کند.

اگر از بالندگی دیگران شادمان می شوی خود به بالندگی دست یافته ای....

 ریا اگربرای خدا انجام شود نام دیگراخلاص است...چرا دیگران از کارهای ما درس نگیرند؟آنچه مهم است آنست که ما در درون خودمان بدانیم که خوشایند وناخوشایندی دیگران مهم نیست .مهم ، رضای حضرت اوست...


فرامرزمیرشکارمبارکه:

               هرچه کم هزینه ترباشیدو از پول استفاده کمتری بکنید ارتباطات اجتماعی شما کمترمحاسباتی خواهدشد...

بالاتراز توجه به هدف هم وجود دارد

بالاتراز توجه به هدف هم وجود دارد وآن توجه به پیامدهای هدف  است... فرامرزمیرشکار

 

 

 

 

فرامرزمیرشکارمبارکه:

مخالف دیدگاه های  من ،معلم وراهنمای من است...اگر درست گفت، اندیشه ی خودرا اصلاح می کنم واگرغلط گفت راه دفاع از اندیشه ی خودرامی یابم...

  •  فرامرزمیرشکارمبارکه:
  • اگر می خواهی خاصیت شب قدر را درهمه ی سال همراه خود داشته باشی سوره ی قدر را در رکعت اول تمام نمازهای واحب خودبخوان ..                                                                                                     
  • فرامرزمیرشکارمبارکه:از خاصیتهای تسبیح حضرت زهر ا س ،بداء وتغییر سرنوشت است پس آن رابه  فرزندانتان بیاموزید تا قبل از خواب بگویند که کودک ونوجوانی که با این تسبیح  به خواب برود خوشبختی وسعادت را درناصیه اش خواهند نوشت....
  • فرامرزمیرشکارمبارکه:
  • هیچ روزی با روز دیگر فرق ندارد این تویی که فرق ها را ایجادمی کنی...
  •  فرامرزمیرشکارمبارکه:
  • صلوات ،اتصال است،وصل است  ومحمد صلی الله علیه وآله  نقطه ای که خدا وانسان در آنجا به هم می رسند...
  • فرامرزمیرشکارمبارکه:
  • چیزی به نام کلیات وجود ندارد همه ی زندگی جزییات است...پس مراقب آن لبخندکوچکت باش... 
  • فرامرزمیرشکارمبارکه: 
  • لازم نیست برای خوش بودن همه ی روز را خوش باشی گاهی یک لبخند ،تمام زمستان ،انسان را گرم می کند...
  • فرامرزمیرشکارمبارکه:
  • زندگی یک خط پیوسته نیست ...نقطه ها،لحظه ها،کلمات وکارهای کوچکی است که بعداز مدتی تمام هستی ما می شوند...

اگر تاریخ نگاشته نشودچیزی به نام تاریخ وجودندارد

 وهرچه هم بنویسند چیزی جز حدس وگمان نیست

وجالب آنکه حتی  دست نوشته های روزانه افرادنیز 

می تواندتاریخ رابه یادگاربگذارد....

"فرامرزمیرشکار"

حجم: 920 کیلوبایت

دریافت

حجم: 4.95 مگابایت

سؤال : برای این‌که در معنویات پیشرفت نمائیم چه توصیه‌هایی می‌نمایید؟!
معظّم‌له (دامت برکاته) به جهت رشد در معنویات و تقرّب به سوی خدای تعالی بر امور زیر تأکید می‌فرمایند: 
• ۱- نمازهای واجب خود را اول وقت بخوانید. 
• ۲- بعد از نماز صبح دعای عهد بخوانید. 
• ۳- در شبانه‌روز لااقل یک‌مرتبه سورة یس را خوانده و به حضرت زهراء (س) هدیه نمایید. 
• ۴- هرچه می‌توانید قرآن بخوانید و به حضرت حجّت (ع) هدیه نمایید.

در حدیث نبوی است که خداوند بدین مضمون فرموده:

هرکس بسم الله الرحمن الرحیم را متصل به فاتحه الکتاب بخواند، اورا بیامرزم و حسنات او را قبول کنم و از سیئات او چشم پوشی کنم و زبان او را به آتش جهنم نسوزانم و او را از عذاب قبر و آتش دوزخ و فزع اکبر ایمن گردانم

( بدین صورت که میم مکسور الرحیم را با لام الحمد وصل کند که عملاً (مل) تلفظ شود، این خواص را خواهد داشت)

یکی از رموز این آیه شریفه که 19 حرف است این که نه حرف آن که (ب / س / م / ح / ی / ن / ه / الف / ل) ثابت است و ده تای دیگرش تکراری است

مع الوصف شما در تمام قرآن کلمه‌ای را پیدا نمی‌کنید، که فاقد یکی از این نه حرف باشد 

آیا می‌دانید که تسبیحاتی‌ داریم به نام تسبیحات امیرالمؤمنین علیه السلام که دارای‌ فضیلت بسیار است؟؟؟

کیفیت این تسبیحات: «بعد از هر نماز»
ده بار سبحان الله؛ ده بـار الحمـــدلله
ده بار اللـــه اکبـر؛ ده بار لا اله الا الله 

فضیلت این تسبیحات:
امیرالمؤمنین علیه السلام به براء بن عازب فرمودند:
آیا کاری‌ به تو یاد دهم که چون آن را انجام دهی‌، از اولیای‌ خدا خواهی‌ بود؟
عرض کرد: بله.
حضرت تسبیحات فوق را به او آموزش دادند و سپس فرمودند:
هر کس این تسبیحات را بعد از هر نماز بخواند، خدا هزار بلای‌ دنیوی‌ را از او دور می‌کند، که آسان ترین آن بازگشت از دین است؛ (دقت کنید امروز شبهه ها از چپ و راست ما را احاطه کرده) و در آخرت برای او هزار منزلگاه آماده می‌کند که یکی از آن منزلت ها مجاورت رسول خدا صلی الله علیه و آله است.

«مستدرک الوسائل، ج٥، ص ٨٢»
«بحار الانوار، چ بیروت، ج ٨٣، ص٣٤»

یکی بنده خدایی میگفت :
وقتی تصمیم گرفتیم بچه دار شویم، به همسرم گفتم بیا این دعا را از این به بعد زیاد بخوانیم.دعایی که خودم دوران تجرد زیاد در قنوت هایم میخواندم و حالا از نتیجه اش راضی بودم.

رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا...
«آیه 74، سورهء فرقان»

بعد مدتی در قنوت و غیر قنوت آیه را خواندن، یک روز همسرم گفت: از وقتی این آیه رو میخونم علاقه ام بهت بیشتر شده. درسته که ما این آیه رو به نیت بچه خوندیم ولی فکر میکنم چون درآن درباره نورچشمی شدن همسرهم دعا شده درآن مورد هم مستجاب شده
ترجمه روان آیه: "که خدایا همسر و فرزندانی به من بده که نور چشمم باشند."

 یکی از مفسران در معنای «قرة اعین» میگفت، وقتی کسی را آنقدر دوست داشته باشی که با دیدنش اشک شوق در چشمت جمع شود، عرب به این می گوید: قرة عین!

امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که بگوید این ذکر را  ” الحمدلله کما هو اهله ” (فرشتگان ) نویسندگان آسمانى نمى توانند ثواب آن را بنویسند. عرض کردم : چرا؟ فرمود: چون (ثواب آن را نمى دانند و) عرضه مى دارند: خدایا! از غیب آگاهى نداریم و خدا مى فرماید: هر چه بنده ام مى گوید، بنویسید و ثواب آن باشد به عهده من .

ترجمه ذکر : همه ثناها مخصوص خداوند است ؛ همانگونه که شایسته آن است .

دثنى محمد بن موسى بن المتوکل رضى الله عنه قال حدثنى على بن الحسین السعد ابادى عن احمد بن ابى عبدالله عن على بن الحکم عن سیف بن عمیهر عن زید الشحام عن ابى عبدالله علیه السلام قال من قال الحمدلله کما هو اهله شغل کتاب السماء قلت و کیف یشغل کتاب السماء قال یقولون اللهم انا لا نعلم الغیب فقال فیقول اکتبوها کما قالها عبدى و على ثوابها.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال محدث بزرگوار و دانشمند عالی مقام جهان تشیع" شیخ صدوق " 

باز کردن رگهای بسته شده قلب، کاری است بسیار ساده که در جای خود و در مقاله ای مستقل و مفصل به آن خوهیم پرداخت امّا برای خالی نبودن عریضه، این نسخه را که این روزها در بین بیماران قلبی، شهرتی به هم زده است را برایتان آورده ام. این نسخه بر اساس توصیه متخصّصان «دانشکده پزشکی ارلانگن» آلمان نگاشته شده است و لذا مسوولیت علمی آن هم به عهده ایشان خواهد بود امّا به تجربه، آن را کارساز و موثّر یافته ام؛ البتّه اعتقاد شخصی من این است که برای این بیماران نباید به این تک نسخه یا نسخه های مشابه اکتفا کرد و ضرورت دارد که دوره های درمانی کاملی برایشان انجام شود.


1 - طرز تهیه: تعداد 30 حبه سیر را پوست گرفته...

دانلود آهنگ نگار از محسن چاوشی

♫♫ نگار تازه خیز من کجایی آی کجایی
به چشمان سرمه ریز من کجایی آی کجایی
نفس بر سینه‌ی عاشق رسیده آی رسیده
دم مردن عزیز من کجایی آی کجایی
بمیرم تا تو چشم تر نبینی
شرارِ آه پرآذر نبینی
چُنان از آتش عشقت بسوزم
که از من رنگ خاکستر نبینی
به والله که جانانم تویی تو
به سلطان عرب آی جانم تویی تو
تو دوری از برم دل در برم نیست
هوای دیگری اندر سرم نیست
نگار تازه خیز من کجایی آی کجایی
به چشمان سرمه ریز من کجایی آی کجایی
نفس بر سینه‌ی عاشق رسیده آی رسیده
دم مردن عزیز من کجایی آی کجایی


«توی جنگ من ندیدم یک‌بار این مرد راحت بخوابد. خوابش توی ماشین بود. از این شهر که می‌خواست برود آن شهر، توی راه می‌خوابید. آن هم چه‌طوری، راننده که مسیر را اشتباه می‌رفت مثلاً اگر باید می‌رفت راست ولی رفته بود چپ، صیاد همان‌طور که خواب بود با دستش می‌زد پشت راننده می‌گفت: از راست برو.»

کتاب «خدا می‌خواست زنده بمانی» به قلم فاطمه غفاری

هفتمین عنوان از مجموعه «از چشم‌ها» که به شهید سپهبد علی صیاد شیرازی می پردازد

امروز آمریکا همراه با شرکا و متحدان ما، به یک تفاهم تاریخی با ایران دست یافته‌اند که اگر به‌طور کامل اجرا شود، مانع از دستیابی ایران به سلاح اتمی خواهد شد.

به‌عنوان رئیس جمهور و فرمانده، هیچ مسئولیتی بزرگتر از امنیت مردم آمریکا ندارم. من متقاعد شده‌ام که اگر این چارچوب منجر به یک توافقنامه نهایی و جامع شود، این توافق، کشور ما، متحدان ما و جهان ما را امن‌تر خواهد کرد.

بسیاری از مردم دنیا اظهارات دفاعی مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه سابق دولت آمریکا از تحریم‌های ضد عراقی بیل کلینتون را فراموش کرده‌اند. زمانی که لیزلی استال مجری برنامه «60 دقیقه» از او پرسید «شنیده‌ایم که  500 هزار کودک کشته شده‌اند. یعنی تعداد کودکان کشته شده در عراق از هیروشیما بسیار بیشتر بوده است....به نظرتان نتیجه حاصله ارزش بهای پرداخته شده را داشت ؟» 

عالِم ربّانى و عارف صمدانى، مرحوم آیت اللّه  ملاعلى معصومى همدانى، فرموده بودند که براى برآورده شدن حاجات و توسل به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، 530 بار بگویید: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَةَ و أَبیها و بَعلِها و بَنیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُکَ؛ خدایا! به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد، بر فاطمه و پدر و همسر و فرزندانش درود فرست.» یا 530 بار بگویید: «إِلهى بِحَقِّ فاطِمَةَ و أَبیها وبَعلِها وبَنیها والسِّرِّ الْمُسْتَودَعِ فیها؛ خداى من! به حق فاطمه و پدر و همسر و فرزندانش و آن راز به ودیعه نهاده شده در وجود او، [حاجاتم را برآورده کن].» شایان توجه است نام مبارک فاطمه که حرف پایانى آن تاء گِرد عربى است، طبق حساب حروف اَبجَد با عدد 530 برابر است. همچنین طبق همین حساب، نام «زهراء» با عدد 214 و «یا زهراء» با عدد 225 برابر است.

.مسند ابن حنبل عن عائشة ـ وقَد سُئِلَت عَن دُعاءِ النَّبِیِّ صلى الله علی: کانَ یَقولُ :

اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِن شَرِّ ما عَمِلَتهُ نَفسی .

مسند ابن حنبل ـ به نقل از عایشه ـدر پاسخ به پرسش در باره دعاى پیامبر صلى الله علیه و آله ـ :

مى فرمود : «خدایا! من از شرّ کارهایى که نفْسم کرده است ، به تو پناه مى برم» .


الإمام علیّ علیه السلام : 

الذِّکرُ لَیسَ مِن مَراسِمِ اللِّسانِ ،

 ولا مِن مَناسِمِ  الفِکرِ ، 

ولکِنَّهُ أوَّلٌ مِنَ المَذکورِ ، 

وثانٍ مِنَ الذّاکِرِ . 

امام على علیه السلام : خدا را یاد کردن ، نه از آداب زبان است و نه از راه هاى اندیشه ؛

بلکه نخست از یاد شونده (خدا) است و سپس از یاد کننده .

غررالحکم : ح 2091.

 الذِّکرُ الخَفِیُّ

الکتاب

«وَاذْکُر رَّبَّکَ فِى نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْاصَالِ وَلَا تَکُن مِّنَ الْغَـفِلِینَ» 

الحدیث

الإمام الباقر أو الإمام الصادق علیهماالسلام : لا یَکتُبُ المَلَکُ إلّا ما سَمِعَ ، وقالَ اللّه ُ عز و جل : «وَاذْکُر رَّبَّکَ فِى نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً» فَلا یَعلَمُ ثَوابَ ذلِکَ الذِّکرِ فی نَفسِ الرَّجُلِ غَیرُ اللّه ِ عز و جللِعَظَمَتِهِ .

الأمالی للطوسی عن أبی ذرّ : قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : یا أباذَرٍّ ، اُذکُرِ اللّه َ ذِکرا خامِلاً . قُلتُ : یا رَسولَ اللّه ِ ، مَا الذِّکرُ الخامِلُ؟ قالَ : الذِّکرُ الخَفِیُّ . 

رسول اللّه صلى الله علیه و آله : خَیرُ الذِّکرِ الخَفِیُّ . 

عنه صلى الله علیه و آله : الذِّکرُ  الَّذی لا یَسمَعُهُ الحَفَظَةُ یَزیدُ عَلَى الذِّکرِ الَّذی یَسمَعُهُ الحَفَظَةُ سَبعینَ ضِعفا 

عنه صلى الله علیه و آله : إنَّ أولِیاءَ اللّه ِ سَکَتوا فَکانَ سُکوتُهُم ذِکرا ، ونَظَروا فَکانَ نَظَرُهُم عِبَرةً ، ونَطَقوا فَکانَ نُطقُهُم حِکمَةً .

الإمام علیّ علیه السلام ـ فی صِفَةِ المُؤمِنِ ـ: حُزنُهُ فی قَلبِهِ ، وبِشرُهُ فی وَجهِهِ . . . قَلبُهُ بِذِکرِ اللّه ِ مَعمورٌ . 

ج ـ یاد کردن نهانى

قرآن

«و در دل خویش، پروردگارت را بامدادان و شامگاهان ، با زارى و ترس و بى صداى بلند، یاد کن و از غافلان مباش» .

حدیث

امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام : فرشته ، جز آنچه را مى شنود ، نمى نویسد ، و خداوند عز و جلفرموده است : «و پروردگارت را در دل خویش با زارى و ترس ، یاد کن» . پس [اندازه] پاداش این یاد کردن درونىِ آدمى را به خاطر عظمتى که دارد ، کسى جز خداوند عز و جل نمى داند .

الأمالى ، طوسى ـ به نقل از ابو ذر ـ: پیامبر خدا فرمود : «اى ابو ذر! خدا را با یاد خامل ، یاد کن» . گفتم : یاد خامل چیست؟ فرمود : «یاد کردن نهانى» .

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بهترین یاد کردن [از خدا] ، یاد کردن نهانى است .

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : یاد کردن نهانى [از خدا] که [حتّى] فرشتگان نگهبان [انسان] ، آن را نشنوند ، هفتاد بار بهتر از آن یاد کردنى است که فرشتگان نگهبان بشنوند .

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : اولیاى خدا ، سکوت مى کنند و سکوتشان یاد [خدا] است ، و مى نگرند و نگریستنشان توأم با عبرت آموختن است ، و سخن مى گویند و سخنشان حکمت است .

.امام على علیه السلام ـ در توصیف مؤمن ـ: اندوه او در دلش است و شادى او در چهره اش ... . دل او به یاد خدا ، آباد است .

منابع :http://lib.eshia.ir/27300/1/54

از پیامبر خدا ص روایت شده است : 

إنَّه لَیسَ عَمَلٌ أحَبَّ إلَى اللّه ِ تَعالى و لا أنجى لِعَبدٍ مِن کُلِّ سَیِّئَةٍ فِى الدُّنیا وَ الآخِرَةِ مِن ذِکرِ اللّه ِ . 

هیچ کارى در نزد خداوند متعال ، محبوب تر ،

و در رهانیدن بنده از هر گونه بدى ، در دنیا و آخرت ، 

مؤثّرتر از یادکرد خدا نیست .


  

قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله : 

الحَجُّ المَبرورُ لَیسَ لَهُ جَزاءٌ إلَا الجَنَّةُ .

 قالوا : یا نَبِیَّ اللّهِ ، مَا الحَجُّ المَبرورُ ؟ 

قالَ : إطعامُ الطَّعامِ ، وإفشاءُ السَّلامِ .

 پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود : « حجّ پذیرفته شده ، پاداشى جز بهشت ندارد » .

گفتند : اى پیامبر خدا ! حج پذیرفته شده چیست ؟ 

فرمود : « اطعام دادن و سلام کردن به همگان » .

مسند ابن حنبل : ج ۵ ص ۷۲ ح ۱۴۴۸۹ ، المعجم الأوسط : ج ۸ ص ۲۰۳ ح ۸۴۰۵ وفیه «طیب الکلام» بدل «إفشاء السلام» ، فتح الباری : ج ۳ ص ۳۸۲ نحوه ، عوالی اللآلی : ج ۴ ص ۳۳ ح ۱۱۷ ، مستدرک الوسائل : ج ۸ ص ۶۲ ح ۹۰۷۸ وفیهما «طیب الکلام» بدل «إفشاء السلام» .

حضرت علامه طباطبایی ره آورده‌اند: «در ایام تحصیل که در نجف بودم، مدتی ارتباط با ایران به سختی برقرار بود که موجب فقد زمینه مالی و کمبود وسایل اولیه رفاه می‌شد. علاوه، گرمی هوا در نیمی از سال، برای ما مشکلات بیشتر فراهم می‌کرد. به همین جهت روزی خدمت آیت‌الله قاضی رسیدم و قصه دل با او گفتم، ایشان نصایحی فرمودند. آن‌گاه که از خدمت استاد مراجعت کردم، گویی آن‌چنان سبکبارم که در زندگی هیچ‌گونه ملالی ندارم و مضمون پند ایشان را به صورت شعری درآوردم.»


دوش که غم پرده ما می‌درید
خار غم اندر دل ما می‌خلید

در بَرِ استاد خرد پیشه‌ام
طرح نمودم غم و اندیشه‌ام

کاو به کف آیینه تدبیر داشت
بخت جوان و خرد پیر داشت

پیر خرد پیشه و نورانی‌ام
برد ز دل زنگ پریشانی‌ام

گفت که «در زندگی ‌آزاد باش!
هان! گذران است جهان شاد باش!

رو به خودت نسبت هستی مده!
دل به چنین مستی و پستی مده!

زانچه نداری ز چه افسرده‌ای
و زغم و اندوه دل آزرده‌ای؟!

گر ببرد ور بدهد دست دوست
ور بِبَرد ور بنهد مُلک اوست

ور بِکِشی یا بکُشی دیو غم
کج نشود دست قضا را قلم

آنچه خدا خواست همان می‌شود
وانچه دلت خواست نه آن می‌شود

خداوند ،حمدخودرابرای جدا کردن آدمی ازسایرحیوانات قرارداده است.

رسول اللّه صلى الله علیه و آله :

مَن قالَ إذا خَرَجَ مِن بَیتِهِ : «بِاسمِ اللّه ِ» قالَ المَلَکانِ : هُدیتَ .

 فَإِن قالَ : «لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّه ِ» قالا : وُقیتَ . 

فَإِن قالَ : «تَوَکَّلتُ عَلَى اللّه ِ» قالا : کُفیتَ . 

فَیَقولُ الشَّیطانُ : کَیفَ لی بِعَبدٍ هُدِیَ ووُقِیَ وکُفِیَ؟!

هر کس هنگامى که از خانه اش خارج شد ، بگوید : «به نام خدا» ، دو فرشته مى گویند : «هدایت شدى» ،

 و چون بگوید : «هیچ نیرو و توانى نیست ، جز به یارى خدا» ، مى گویند : «نگهدارى شدى» ،

 و چون بگوید : «بر خدا توکّل کردم» ، مى گویند : «کفایت شدى».

پس شیطان مى گوید : «من با بنده اى که هدایت و نگهدارى و کفایت شده است ، چه کنم؟!».

ثواب الأعمال : ص ۱۹۵ ح ۱ عن أبی سعید الخدری ؛ سنن أبی داوود : ج ۴ ص ۳۲۵ ح ۵۰۹۵ .

رسول اللّه صلى الله علیه و آله :أکثِر مِن قَولِ : «لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّه ِ» فَإِنَّها کَنزٌ مِن کُنوزِ الجَنَّةِ . زیادبگو:«لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّه ِ» هیچ نیروی حال گردانی وهیچ توانی جز از خدا نیستچرا که این گنجی ازگنجهای بهشت است.سنن الترمذی : ج ۵ ص ۵۸۰ ح ۳۶۰۱ ، مسند ابن حنبل : ج ۳ ص ۲۳۱ ح ۸۴۱۴ .

برای آشنایی بیشتر با سلفیه با حجت‌الاسلام جواد ابوالقاسمی، از کارشناسان شبکه جهانی ولایت گفت‌وگو کردیم.

لطفا ابتدا درباره سلفیه و سلفی‌گری توضیح دهید...

سلفی‌گری در ابتدا عقیده‌ای بود که طرفدارانش ادعا می‌کردند ما طرفداران سلف صالح هستیم. یعنی هر آنچه که پیامبر و اصحاب او در دو قرن اول انجام می‌دادند باید به همان‌ها عمل نمود و ما هم به همان‌ها عمل می‌کنیم و آن را دلیل خود می‌دانیم.

سلفیه مدعی است نباید پیرو مذاهب بود و باید به عصر سلف یعنی دوران صحابه، تابعین، تابعی تابعین بازگشت و از آنها پیروی کرد. اما همانطور که شیخ الازهر آقای احمد الطیب می‌گوید، سلفی‌گری الآن تبدیل به عنوانی برای وهابیت شده است.

امام خمینی(ره) در کتاب صحیفه امام جلد 21 صفحه 80  در رابطه با وهابیت به نکته‌ای قابل توجه اشاره کرده و می‌فرمایند: مگر مسلمانان نمی‌بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون‌های فتنه و جاسوسی مبدل شده‌اند که از یک طرف اسلام ابوسفیانی و اشرافیت و آمریکایی رواج داده‌اند، از طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش آمریکای جهان خوار فرود می‌آورند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی هم می‌فرمایند: از اول، وهابیت را براى ضربه زدن به وحدت اسلام و ایجاد پایگاهى ـ مثل اسرائیل ـ در بین جامعه مسلمان ها به وجود آوردند.  استکبار جهانی از طریق به وجود آوردن وهابیت سعی کرده است در داخل جامعه اسلامی مرکز امنی را برای خود ایجاد کند و شما باید به طور صریح و آشکار مردم را نسبت به نقش وهابیون در ضربه زدن به وحدت اسلامی آگاه کنید.

آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی از مراجع عظام تقلید هم فرمود: براى همه آگاهان روشن است که وهابیت که به اتفاق همه گروه‌هاى مسلمین از اسلام خارج است و مولود کفر و یهود است، هیچ فلسفه وجودى به جز مخالفت با اسلام و قرآن و ایجاد تفرقه میان مسلمین ندارد. این گروه نه تنها به دنبال هدم مظاهر مقدس شیعه، بلکه در صدد از بین بردن همه آثار و مقدسات اسلامى، از جمله مرقد نبى اکرم صلى الله علیه وآله وسلم است و روزى قرآن و کعبه مقدسه را نشانه خواهند رفت. (پیام معظم‌له به مناسبت تخریب مجدد حرمین شریفین عسکریین(ع)23/3/86)

آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی هم فرموده‌اند: دشمنان اسلام، وهابیون را براى تفرقه افکنى و سوء استفاده از مسلمانان در منطقه بسیج کردند. همچنین در جایی دیگر فرموده‌اند: پیدایش فرقه وهابیت یکى از مشکلات و چالش هاى بزرگى است که دین مبین اسلام در طول تاریخ خود با آن روبرو شده و به وسیله آن عقب افتاده است.(بیانات در ابتداى درس خارج به مناسبت سال روز تخریب قبور ائمه بقیع، هشتم شوال 1427، دهم آبان 1385).

پیشنهاد آمریکا برای موفقیت!
برای آگاهی از این‌که آمریکایی‌ها برای تضعیف فرهنگ کار و در نتیجه تضعیف تولید ثروت در دیگر کشورها از چه روش‌هایی استفاده می‌کنند، به نوشته‌ای از محمد حسنین هیکل، نویسنده و روزنامه‌نگار معروف مصری اشاره می‌کنیم. هیکل همزمان با جنگ جهانی دوم وزیر امور تبیلغات دولت جمال عبدالناصر، رهبر فقید مصر بود. او در کتاب «میان مطبوعات و سیاست» که به فارسی هم ترجمه شده است، به ذکر جزئیاتی از جلسه‌ی ارائه‌ی گزارش کمیته‌ی ویژه‌ی کنگره‌ی آمریکا در سال ۱۹۷۴ می‌پردازد. این جلسه به ریاست سناتور چرچ، مأمور بررسی فعالیت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) تشکیل شده بود:

«از جمله نکته‌های قابل توجه در این گزارش این بود که مجله‌ی «ریدرزدایجست» که بعداً نیز با عنوان «المختار» به زبان عربی منتشر شد، در فهرست مجلاتی ذکر شده بود که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا به انتشار آن کمک کرد و عجب این بود که نخستین شماره‌ی عربی آن که در مصر چاپ شد. ارزش‌هایی که المختار ترویج می‌کرد، در دو مورد قابل توجه است: اول موفقیت بستگی به شانس دارد و بر حسب اتفاق به‌ دست می‌آید. دوم این‌که عدالت اجتماعی مرهون کَرم کسانی است که حاضر به دادن اعانه و نیکوکاری باشند.»۱

چرا آمریکا که در تبلیغات داخلیش راه موفقیت را «کار، کار، کار» عنوان می‌کند، اما در کشورهای اسلامی موفقیت را به شانس نسبت می‌دهد؟ طبیعتاً همان‌طور که ذکر شد، هدف سازمان سیا از ترویج فرهنگ اعتقاد به شانس به عنوان عامل موفقیت و پیشرفت، ایجاد مانع در تولید ثروت و در نتیجه ایجاد وابستگی به فروش نفت خام و زمینه‌سازی برای تداوم سلطه بوده است.
و باز چرا به جای تشکیل یا حفظ حکومتی مردمی و خواستار عدالت و مبارزه با فساد و مفسدین، باید عدالت را مرهون کرم داراها دانست و کاری به این نداشت که داراها این دارایی‌ها را از کجا آورده‌اند؟!
انستیتو سیاست خاورمیانه‌ که مقر آن در واشنگتن است نیز در گزارشی که از نتایج مطالعات سال ۲۰۰۰ خود منتشر کرده، تأکید نموده است: «صادرات کالاهای مصرفی به ایران باید از سر گرفته شود. این کار باعث کم شدن ارز خارجی موجود در ایران خواهد شد.»۲

گفت‌وگوی مشروحی با حجت‌الاسلام سیدمحمد یزدانی کارشناس ارشد مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج) در خصوص ماهیت و نسب وهابیت، پیشگویی پیامبر(ص) از ظهور این فرقه، نقش استعمار در شکل‌گیری آن و زوایای پنهان وهابیت از منظر اهل سنت ترتیب داده‌ایم که بخش دوم آن در ادامه می‌آید:

در بخش دوم گفت‌وگو این موارد مطرح شده است:

-نقش سه جاسوس انگلیسی در به قدرت رسیدن وهابیت از پرسی کوکس، ویلیام شکسپیر تا جون فیلبی

-متن معاهده آل‌سعود و بریتانیا

-تعهدهایی که آل سعود به انگلیس می‌دهد

-اعتراف هیلاری کلینتون به حمایت آمریکا برای تشکیل وهابیت

-نقش ویلیام شکسپیر در تشکیل حکومت وهابیت!

-خواندن خطبه نمازجمعه‌ توسط یک جاسوس انگلیسی!

-سلاح‌ها و ذخایری که بریتانیا به ابن سعود داده است

-وهابیت دو دوره به بقیع حمله کردند

-حمله به کربلا در دور اول در روز عید غدیر خم

-بازسازی قبور بقیع توسط اهل سنت در حمله اول وهابیون

-مزارهایی که تخریب شد

-فتوایی از وهابیون که به راحتی به تخریب مزار اولیای الهی می‌پردازند

-سیره صحابه و تابعین برای ساخت قبور و مزار

-ساخت گنبد و بارگاه برای ائمه اربعه اهل سنت

نقش سه جاسوس انگلیسی در به قدرت رسیدن وهابیت از پرسی کوکس، ویلیام شکسپیر تا جون فیلبی

*در به وجود آمدن وهابیت چه کسانی و یا چه کشورهایی دخیل بودند؟

سر پرسی کوکس فردی است که در تشکیل حکومت سوم عربستان سعودی نقش اصلی را ایفا می‌کرد، از اول با ملک عبدالعزیز بوده و او را بزرگ کرده و نقش ویژه در تربیت او داشته و تقسیم‌بندی سیاسی عربستان سعودی را هم بر عهده داشته است، ابتدا در هند بوده و بعدها به انگلیس رفته و از سران اصلی جاسوس‌های انگیسی در آن زمان بوده است.

کتاب «الکویت و جاراتها» به خوبی و به زیبایی ارتباط این فرد را با آل سعود نشان می‌دهد، نویسنده این کتاب آقای دیکسون است، این فرد نماینده انگلیس در کویت بود، در جلد اول، صفحه 281 مطالب بسیار عجیبی را بیان می‌کند:

گفت‌وگوی فارس با حجت‌الاسلام یزدانی

حادثه‌ای در روز هشتم شوال سال 1344 رخ داد که در آن روز، وهابیت با پشتیبانی نظامی و سیاسی آل سعود، مردم را با زور اسلحه جمع کرده و به سوی بقیع حرکت دادند و هر چه گنبد و ضریح در آن بود ویران کردند.

وهابی‌ها از ترس عواقب کار خود، از تخریب حریم نبوی خودداری کردند؛ اما دایره جنایت آن‌ها به بقیع محدود نشد و هر چه قبر و بارگاه که در مکه، مدینه و اطراف آن‌ها مانند احد وجود داشت را با خاک یکسان کردند.

این جنایت جانسوز در همان مقطع متوقف نشد و آن‌ها در هر فرصتی که یافتند چه در جولانگاه خود یعنی عربستان و چه در بیرون آن مانند عراق و سوریه، این اقدام ددمنشانه خود را تکرار کردند، تخریب بارگاه امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام، تخریب قبور مطهر اصحاب رسول خدا(ص) در سوریه و حتی قبور انبیای الهی در عراق همگی فجایعی هستند که به دست این فرقه صورت پذیرفت.

به مناسبت هشتم شوال که به روز «یوم الهدم» معروف است، گفت‌وگوی مشروحی با حجت‌الاسلام سیدمحمد یزدانی کارشناس ارشد مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج) در خصوص ماهیت و نسب وهابیت، پیشگویی پیامبر(ص) از ظهور این فرقه، نقش استعمار در شکل‌گیری آن و زوایای پنهان وهابیت از منظر اهل سنت ترتیب داده‌ایم که بخش نخست آن در ادامه می‌آید:

عنوان: ترانه فارسی جان جانان-سامی یوسف
حجم: 6.91 مگابایت

عنوان:زعشقت آنچنان مستم که خوددیگرنمی دانم
حجم: 9.5 مگابایت

 

«سال بین‌المللی نور» اقدامی از سوی سازمان یونسکو است که تلاش می‌کند، اهمیت وجود عدسی‌ها برای پیشرفت و افزایش توانمندی‌های بشریت را از طریق به کارگیری مناسب از نور یادآور شود.

این اقدام یونسکو در سال جاری میلادی و در کشورهای مختلف اجرایی شده است. یونسکو معتقد است استفاده درست از نور می‌تواند به حل مسائل بزرگ جهانی مانند انرژی، آموزش، کشاورزی، ارتباطات و بهداشت کمک کند.

در همین راستا هنرمندان مختلفی از سراسر دنیا برای این روز تعیین شده توسط یونسکو آثار هنری بسیاری را خلق کرده‌اند.

در این بین نیز گروهی از مسلمانان مالزیایی در قالب گروهی به نام "۱۰۰۱inventions" فیلم انیمیشن کوتاهی با موضوع ابن هیثم، دانشمند بزرگ ایرانی ساخته و آن را برای این جریان آماده‌ می‌کنند. کارگردانی این انیمیشن را فردی به نام احمد سلیم به عهده دارد.

سامی یوسف نیز  این روزها،‌ در حال آماده‌سازی موسیقی و آهنگی برای این انیمیشن است که بتواند به بیان توانمندی‌های ابن هیثم و ضرورت توجه به این انرژی پاک یعنی نور بپردازد.

ابن هیثم از بزرگترین ریاضیدانان، و بدون شک بهترین فیزیکدان مسلمان ایرانی بوده است. او اولین دانشمند فیزیک نور در جهان است که در زمینه شناخت نور و قانون‌های شکست و بازتاب آن نقش مهمی ایفا کرده‌است. وی در علوم ریاضی، حساب و هندسه، مثلثات، جبر، الابصار و غیره، استادی ماهر و صاحب ابتکار بود.

دلایل شهرت ابن هیثم را مواردی مانند اولین دانشمند فیزیک نور در جهان، مخترع ذره‌بین، نخستین اندازه گیرنده سرعت صوت، سرعت نور و محیط کره زمین با استفاده از واحد اندازه‌گیری «ذرع»، نخستین محقق ویژگی‌های نور، ریاضی‌دان و دانشمند حساب، هندسه، مثلثات و جبر نام می‌برند.

ابن هیثم پدر علم فیزیک نور و آغاز کننده تحولاتی است که بعدها به ساخت دوربین عکاسی، دوربین سینما و پرژکتور پخش فیلم منجر شد. ابن هیثم تلاش زیادی در شناخت فیزیک نور انجام داد. او رساله‌ای درباره نور نوشت و ذره‌بین را ساخت.

به نسبت زاویه تابش و زاویه انکسار پی برد و اصول تاریکخانه را شرح داد و در مورد قسمت‌های مختلف چشم بحث کرد. رسالهٔ نور ابن هیثم نفوذ زیادی در اروپا گذاشت. وی نخستین کسی است که ۷۰۰ سال قبل از نیوتن به بررسی ویژگی‌های نور پرداخت.

ورود به سایت دعاهای اثربخش-کلیک کنید


به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «یوزی رابی» مدیر اندیشکده صهیونیستی «موشه دایان» درتحلیلی در زمینه رویدادهای جدید خاورمیانه گفت: «در سفر به فصلی نامعین در خاورمیانه به‌سر می‌بریم. در قرن بیستم هر کشوری یک فرمانده یا رهبر داشت اما هم اینک عرصه‌ای پرماجرا را در سوریه لیبی، لبنان، یمن و عراق شاهدیم.»

این کارشناس امور خاورمیانه در ادامه تحلیل خود گفت: «ایران در عراق و سوریه که داعش نیز در آن‌جا حضور دارد، نقش حیاتی را ایفاء می‌کنند. در یمن نیز مبارزین حوثی به ایران شیعه بسیار نزدیک هستند و صنعا پایتخت یمن را در احاطه خود گرفته و حتی کنترل بخش بسیاری از عدن را در بدست آورده‌اند.»

تحلیلگران اسرائیلی درباره نقش ایران در یمن بر این باورند که این کشور در یمن جایگزین عربستان سعودی شده است. ایران حتی در زمینه تولید برق و داد و ستد دریایی نیز با یمن تحت کنترل حوثی‌ها همکاری‌های مثبتی دارد.

یوزی رابی در ادامه تحلیل خود با اشاره به حضور نظامی ایران در سوریه و عراق و نفوذ این کشور در لبنان از طریق نیروی مقاومت حزب‌الله که قدرتمندترین گروه سیاسی در این کشور است، گفت: «این ایران است که در منطقه حکمفرمایی می‌کند. این کشور بازیگری هوشمند است. آن‌ها نیروهای انقلابی خود را در اختیار دارند که به تعصبات انقلابی پایبند هستند. ایرانی‌ها به خوبی می‌دانند که چه اتفاق‌هایی در شرف انجام است

«ایال زیسر» دیگر تحلیلگر و استاد دانشگاه تل‌آویو درباره نقش ایران در حفظ «بشار اسد» رییس جمهور سوریه گفت: «ایران در بخشی از مناطق سوریه حتی از بشار اسد نیز  استیلای بیشتری دارد.»

 بر اساس این گزارش، همکاری ایران و سودان نیز برای اسرائیل نگران کننده است بطوری که ژنرال «صدیق امیر» رییس رکن اطلاعات ارتش سودان اخیرا اعلام کرد که ایران بزرگترین متحد سودان در منطقه است.

«عبدالقدیر محمد زین» دیگر ژنرال سودانی نیز اخیرا گفت که کشورش پیش از هرگونه همکاری با کشورهای سنی حاشیه خلیج فارس با ایران مشورت می‌کند.

 و در انتها این گزارش «یوزی کوپر واسر» رییس سابق وزارت امور راهبردی اسرائیل درباره ایران و روابطش با برخی کشورهای منطقه گفت: «چنین روابطی برای آمریکا نگران کننده است. ایرانی‌ها خواهان ورود آمریکا در کنارشان نیستند و از دیدگاهشان هنوز شعار "مرگ بر آمریکا" وجود دارد.»

عنوان: فیلم تلفظ حروف عربی-بسیارجالب وکاربردی
حجم: 9 مگابایت

عنوان: کتاب سخنرانی بداهه-مقدماتی
حجم: 549 کیلوبایت

عنوان: کتاب تصویری هزارکلمه پرکاربرد زبان عربی-بسیارجالب وکاربردی
حجم: 17 مگابایت
 ازبهترین کتابهای تصویری شروع یادگیری کلمات پرکاربردعربی

وقتی از علی بن ابیطالب سؤال کردند:

فاطمه زهرا(س) را چگونه دیدی؟ 

فرمود: «نعم العون فی طاعه الله»، 

بهترین یاور برای فرمانبرداری خداوند

مرحوم کشمیری فرمود روزی از استادم مرحوم قاضی کیمیا خواستم گفت فردا بیا روز بعد که پیش او رفتم گفت این ذکر  را زیاد بگو  که خود کیمیاست. از حضرت  استاد بهجت نقل شده در آغاز وپایان ذکر ،صلوات بفرستدمثلاًاگر میخواهد110مرتبه بگوید،ابتدا صلوات بفرستد بعد110 بار بگوید ذکر را وباز صلوات بفرستد .

ذکر این است: 

اللّهُمَ  اَغنِنِی بِحلالِکَ عَن حَرامِک و بِفَضِلکَ عَمَّن سِواک

همچنین
از موارد تجربه شده و مفید ختم «اذا وقعه» است که از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده و علامه مجلسی (ره) آن را نقل نموده اند.

مادر شهید رجب علی آهنی می گوید:

هرگز او را تندخو ندیدم، اما یک روز دیدم با عصبانیت وارد خانه شد. تعجب کردم. دست از شستن لباس کشیدم و به اتاق رفتم. دیدم مشغول خواندن قرآن شده. پرسیدم: «طوری شده مادر؟ خدا نکند که تو را کج خلق ببینم.» بدون اینکه نگاهش را از روی قرآن بردارد، گفت: «چیزی نیست، اجازه بدهید کمی قرآن بخوانم. می ترسم الان حرفی بزنم که به گناه ختم شود.» من هم از کنجکاوی دست برداشتم. بعد از مدتی کوتاه، خودش به سراغم آمد. علت ناراحتی اش را که پرسیدم، گفت: «امروز چند تا معلم زن با یک وضعی آمدند مدرسه روستا برای شرکت در جلسه امتحان.. به محض ورود، با مردان دست دادند. من هم از اینکه حریم خدا شکسته شد، خیلی ناراحت شدم»…


باوراین مطلب مشکل است اما اینها سروده مخمداقبال شاعراهل تسنن هندوستان است:
مریم از یک نسبت عیسى عزیز
از سه نسبت حضرت زهرا(س) عزیز
نور چشم رحمه للعالمین
آن امام اولین و آخرین 
آنکه جان در پیکر گیتى دمید
روزگار تازه آیین آفرید
بانوى آن تاجدار هل أتى
مرتضى مشکل گشا، شیرخدا
پادشاه و کلبه اى ایوان او
یک حسام و یک زره سامان او 
مادر آن مرکز پرگار عشق
مادر آن کاروان سالار عشق 
آن یکى شمع شبستان حرم
حافظ جمعیت خیر الامم
تا نشیند آتش پیکار و کین
پشت پا زد بر سر تاج نگین
در نواى زندگى سوز از حسین(ع) 
اهل حق حرّیت آموز از حسین(ع) 
سیرت فرزندها از امّهات
جوهر صدق و صفا از امّهات
مزرع تسلیم را حاصل بتول
مادران را اسوه کامل بتول 
بهر محتاجى دلش آنگونه سوخت
با یهودى چادر خود را فروخت
نورى و هم آتشى فرمانبرش
که رضایش در رضاى شوهرش
آن ادب پرورده ى صبر و رضا
آسیاگردان و لب قرآن سرا
گریه هاى او ز بالین بى نیاز
گوهر افشاندى بدامان نماز
اشک او برچید جبرئیل از زمین
همچو شبنم ریخت بر عرش برین 
رشته ى آیین حق زنجیر پاست
پاس فرمان جناب مصطفى است 
ورنه گرد تربتش گردیدمى
سجده ها بر خاک او پاشیدمى 
کلیات اقبال، ص 7ـ186. 


آن امام عاشقان پور بتول
سرو آزادى ز بستان رسول 
الله الله باى بسم الله، پدر
معنى ذبح عظیم آمد پسر 
بر زمین کربلا بارید و رفت
لاله در ویرانه ها کارید و رفت 
خون او تفسیر این اسرار کرد
ملت خوابیده را بیدار کرد
تیغ «لا» چون از میان بیرون کشید
از رگ ارباب باطل خون کشید
تا قیامت قطع استبداد کرد
موج خون او چمن ایجاد کرد 
نقش الا الله در صحرا نوشت
سطر عنوان نجات ما نوشت
رمز قرآن از حسین(ع) آموختیم
زآتش او شعله ها اندوختیم 
تار ما از زخمه اش لرزان هنوز
تازه از تکبیر او ایمان هنوز 
اى صبا این پیک دور افتادگان
اشک ما بر خاک پاک او رسان

در این سرای بی کسی اگر سری در آمدی
هزار کاروان دل ز هر دری در آمدی

ز بس که بال زد دلم به سینه در هوای او
اگر دهان گشودمی کبوتری در آمدی

سماع سرد بی غمان خمار ما نمی برد
بسان شعله کاشکی قلندری در آمدی

خوشا هوای آن حریف و آه آتشین او
که هر نفس ز سینه‌اش سمندری در آمدی

یکی نبود از این میان که تیر بر هدف زند
دریغ اگر کمانکشی دلاوری در آمدی

فرو خلید در دلم غمی که نیست مرهمش
اگر نه خار او بُدی به نشتری در آمدی

اگر به قصد خون من نبود دست غم چرا
از آستین عشق او چو خنجری در آمدی

شب سیاه آینه ز عکس آرزو تهی‌ست
چه بودی ار پری رخی ز چادری در آمدی

سرشک سایه یاوه شد در این کویر سوخته
اگر زمانه خواستی چه گوهری در آمدی

علامه لاهیجانی انصاری روزی از ایشان پرسیدند که

 در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها به چه ذکری مشغول شویم تا گشایش یابد؟

در جواب فرمودند:

 « پس از 5 بار صلوات و قرائت آیة الکرسی در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:

« اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة التی تجعل فیها من تشاء :

بار پروردگارا! مرا در حصن و پناهگاه خود و در جوشن و زره محکمت قرار بده که در آن هر کس را که بخواهی قرار می دهی تا گشایش یابد. »


آقای قاضی به شاگردان خود دستور می دادند این دعا را در قنوت نماز هایشان بخوانند: 

« اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ الاشیاء إلی.»

 از امیرالمومنین (ع ) شنیدم که مى فرمود: رسول خدا (ص ) به من فرمود:
اى على ! آیا به تو کلماتى نیاموزم ؟ 
هر گاه که در سختى و بلایى در افتى ، بگو :
بسم الله الرحمن الرحیم ، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم 
زیرا خداوند عزوجل مى گرداند بدان از تو آنچه را خواهد از انواع بلا.
اصول کافى ، ج 6، ص 311.

عبدالله بن سنان، یکی از یاران امام صادق (ع) نقل می کند که روزی آن حضرت خطاب به ما فرمود:

ستصیبکم شبهة فتبقون بلا علم یری ولا امام هدی، لاینجو منها الا من دعا بدعاءالغریق .

به زودی شبهه ای به شما روی خواهد آورد و شما نه پرچمی خواهید داشت که دیده شود و نه امامی که هدایت کند . تنها کسانی از این شبهه نجات خواهند یافت که «دعای غریق » را بخوانند .

قلت: و کیف دعاء الغریق؟

گفتم: دعای غریق چگونه است؟

قال: تقول: یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک . (1)

فرمود: می گویی: ای خدا، ای بخشنده، ای بخشایشگر، ای کسی که قلبها را دگرگون می سازی! قلب مرا بر دینت پایدار فرما .

رسول الله صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : 
قَولُ : «لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه» فیهِ شِفاءٌ مِن تِسعَةٍ وتِسْعینَ داءً ، أدْناها الهَمُّ 
پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : 
جمله «لا حول ولا قوة الا باللّه‏» نود و نه درد را شفا مى‏دهد که ساده‏ ترین آنها اندوه است .

دادی به دستم آینه   گفتی که: خودببین

دیدم تونیستی ،   زدم آئینه بر زمین

"شمین اصفهانی"

داد درویشی از سر تمهید

سر قلیان خویش را به مرید

گفت از دوزخ ای نکو کردار

قدری آتش به روی آن بگذار

بگرفت و ببرد و باز آورد

عِقد گوهر ز دُرج راز آورد

گفت در دوزخ آنچه گردیدم

درکات جحیم را دیدم

آتش هیزم و زغال نبود

اخگری بهر انتقال نبود

هیچکس آتشی نمی افروخت

زآتش خویش هر کسی می سوخت

صغیراصفهانی

در ادامه داستان هایی کوتاه از زندگانی این شهید بزرگوار را می توانید بخوانید
 

15 داستان کوتاه از شهید برونسی

1- مشهد که آمدیم، بچه ی دومم را حامله بودم. موقع به دنیا آمدنش، مادرم آمد پیشم. سرشب، عبدالحسین را فرستادیم پی قابله.

یک گوشه از زندگی ات گاهی عوض کن ...بفهمی

یک عمر رفتی از آن راه ...راهی عوض کن ...بفهمی

«اى کسانى که ایمان آورده اید هنگامى که براى نماز بپاخاستید صورت و دستهاى خود را تا آرنج بشوئید و قسمتى از سر و همچنین پا را تا مفصل (یا برآمدگى پشت پا) مسح کنید.
(یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الى المرافق و امسحوا برؤ وسکم و ارجلکم الى الکعبین).

تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 286
در آیه حدود صورت ، که باید در وضو شسته شود توضیح داده نشده ولى در روایات ائمه اهلبیت (علیهمالسلام) که وضوى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) را مشروحا بیان کرده اند.
1 - حد صورت از طرف طول از رستانگاه مو تا چانه و از طرف عرض ‍ آنچه در میان انگشت وسط و ابهام (انگشت شست) قرار مى گیرد، ذکر شده و این در حقیقت توضیح همان معنائى است که از کلمه «وجه» در عرف فهمیده مى شود، زیرا وجه همان قسمتى است که انسان به هنگام برخورد بر دیگرى با آن مواجه مى شود.
2 - حد دست که باید در وضو شسته شود، تا آرنج ذکر شده ، زیرا مرافق جمع «مرفق» به معنى «آرنج» است ، و چون هنگامى گفته شود دست را بشوئید ممکن است به ذهن چنین برسد که دستها را تا مچ بشوئید، زیرا غالبا این مقدار شسته میشود، براى رفع این توهم مى فرماید: تا آرنج بشوئید
(الى المرافق).
و با این توضیح روشن مى شود، کلمه «الى» در آیه فوق تنها براى بیان حد شستن است نه کیفیت شستن ، که بعضى توهم کرده اند و چنین پنداشته اند که آیه مى گوید: باید دستها را از سر انگشتان به طرف آرنج بشوئید (آنچنانکه در میان جمعى از اهل تسنن رائج است).
توضیح اینکه این درست به آن میماند که انسان به کارگرى سفارش ‍ میکند دیوار اطاق را از کف تا یک متر، رنگ کند، بدیهى است منظور این نیست که دیوار از پائین به بالا رنگ شود، بلکه منظور این است که این مقدار باید رنگ شود نه بیشتر و نه کمتر.
بنابراین فقط مقدارى از دست که باید شسته شود در آیه ذکر شده ، و اما کیفیت آن در سنت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) که بوسیله اهلبیت به ما رسیده است آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان .
باید توجه داشت که «مرفق» هم باید در وضو شسته شود، زیرا در اینگونه

تفسیر نمونه جلد 4 صفحه 287
موارد به اصطلاح غایت داخل در مغیا است یعنى حد نیز داخل در حکم «محدود» است .
3 - کلمه «ب‍» که در «برؤ وسکم» مى باشد طبق صریح بعضى از روایات و تصریح بعضى از اهل لغت به معنى «تبعیض» مى باشد، یعنى قسمتى از سر را مسح کنید که در روایات ما محل آن به یکچهارم پیش سر، محدود شده و باید قسمتى از این یکچهارم هر چند کم باشد با دست مسح کرد - بنابراین آنچه در میان بعضى از طوائف اهل تسنن معمول است که تمام سر و حتى گوشها را مسح مى کنند، با مفهوم آیه سازگار نمى باشد.
4 - قرار گرفتن «ارجلکم» در کنار «رؤ وسکم» گواه بر این است که پاها نیز باید مسح شود نه اینکه آن را بشویند (و اگر ملاحظه مى کنیم «ارجلکم» بفتح لام قرائت شده بخاطر آن است که عطف بر محل «برؤ وسکم» است نه عطف بر «وجوهکم»).
5 - کعب در لغت بمعنى برآمدگى پشت پاها و هم بمعنى مفصل یعنى نقطه اى که استخوان ساق پا با استخوان کف پا مربوط میشود آمده است .


ایران در طول تاریخ، گاهی چنان کشور امنی به حساب می‌آمده که مهاجران بسیاری را به خود پذیرفته است. گروهی از این مهاجران پیامبرانی بوده‌اند که ایران را برای زندگی در نظر گرفته‌اند. 

در دوران هخامشی‌ها سیل کسانی که در اسارت بختنصر بوده‌اند به ایران سرازیر شدند که در آن میان پیامبران و بزرگان زیادی دیده می‌شوند. 

در زیر اطلاعات پیامبرانی که در ایران مدفون هستند یا احتمال می‌رود که مقبره آنها در ایران باشد ، آمده است: 

1- سیم و لام 

طبق اعتقادات مردم سمنان و همچنین طبق مفاد کتیبه موجود، دو نفر از فرزندان نوح به نام‌های سام‌النبی و لام النبی در محلی در نزیکی سمنان دفن شده‌اند. 

بقعه پیغمبران سمنان در 18 کیلومتری شمال شرقی سمنان بر فراز کوه مرتفعی قرار دارد. برای رسیدن به این بقعه هم از روستای "درجزین" در نزدیکی سنگسر و هم از جاده اصلی سمنان به دامغان (پلیس‌راه) می‌توان انتخاب مسیر کرد. 

این جاده خاکی و سنگلاخ است. 

2- خالد نبی 

اسم کامل این پیامبر، خالد بن سنان عبسی است. ایشان شریعت حضرت عیسی را تبلیغ می‌کردند. 

نسب وی به حضرت اسماعیل فرزند ابراهیم (ع) می‌رسد و یکی از پیامبرانی است که به بعثت حضرت محمد (ص) بشارت داده و در دوران فترت می‌زیسته است. دوره فترت به فاصله بین بعثت حضرت عیسی تا بعثت حضرت محمد بن عبدالله اطلاق می‌شود. 

بر طبق برخی از آیات و احادیث، در دوران فترت، پیامبری به رسالت مبعوث نشده است.  هرچند بر اساس نظر مفسرین، در این مدت چهار نبی از طرف خداوند مامور تبلیغ دین حضرت عیسی شدند که سه نفر از‌ آنان از بنی‌اسرائیل و به نام‌های شمعون، یوحنا، یونس معرفی شده‌اند و چهارمین‌شان عرب بوده و به نام خالدبن سنان عبسی معروف است. 

ظاهرا خالد بن سنان معاصر انوشیروان بوده و در سرزمین بنی‌غطفان زندگی می‌کرده است. 

روایت است که دختر خالد بن سنان به نام محیاه به محضر حضرت محمد رسیده است 


در طایفه عرب به غیر از حضرت رسول و حضرت خالد بن سنان هیچ پیامبری نیست و می‌توان گفت که از بین اعراب فقط این دو نفر به پیامبری برگزیده شده‌اند و بقیه پیامبران از قوم بنی‌اسرائیل هستند. 


3- درباره قبر خالدنبی 

مفسر بزرگ حنفی مذهب، شیخ اسماعیل حقی درباره محل قبر حضرت خالدنبی اشاره می‌کند که: قبر خالد نبی در منطقه جرجان و بربلندی کوهی به نام کوه خدا قرار دارد. 

آدرس آرامگاه: استان گلستان – شهرستان کلاله – به سمت  "قره قوزی سفلی" و "یلی بدراق" – 38 کیلومتری جاده خاکی تا آرامگاه خالد نبی 

4- یوشع 
بر طبق نظر برخی از تاریخ‌نویسان حضرت یوشع توسط کوروش از اسارت بختنصر نجات یافت و به ایران آمد. 

حضرت یوشع در گورستان تاریخی تخت فولاد اصفهان که قدمتش به پیش از اسلام می‌رسد و در خیابان امام سجاد قرار دارد، مدفون است. 

محوطه‌‌ای که یوشع نبی در آن دفن است به لسان الارض معروف است. 


لسان الارض مکانی است که می‌گویند هنگام عبور امام حسن‌مجتبی(ع) زمین با امام سخن گفت و آمدن دشمن را به اطلاع آن حضرت رساند. 

5- شعیای نبی 

یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل است که نسبتش به حضرت یعقوب می‌رسد. محل سکونت ایشان در بیت‌المقدس بوده و قبل از حضرت زکریا به رسالت مبعوث شدند. 

آرامگاه شعیای نبی، جنب امامزاده اسماعیل در حاشیه خیابان هاتف اصفهانی قرار دارد. بر جانب شمالی مرقد شعیای نبی، کتیبه‌ای به خط نستعلیق از دوره شاه سلطان حسین صفوی موجود است که نخستین مسجد بزرگ ساخته شده در اصفهان را مسجد شعیا معرفی می‌کند و نیز حکایت دارد از اینکه مسجد مزبور را ابوالعباس مفتی در دوره خلافت علی بن ابی‌طالب(ع) بنا کرده و آلب ارسلان آن را تعمیر کرده است. 

6- حیقوق 

هم با تلفظ حیقوق و هم با تلفظ حبقوق وجود دارد. 

حیقوق به معنی "در بغل کشیده شده" است. حیقوق این نام را بدان جهت یافت که در طفولیت به علت مریضی از دنیا رفت و حضرت الیاس(ع) او را در بغل گرفت و دعا کرد و از خداوند حیات و زندگی وی را طلب کرد و او  زنده شد. 


حیقوق نبی یکی از پیامبران بنی اسرائیل و نگهبان معبد سلیمان در اورشلیم بوده و نامش در عهد عتیق آمده است. 


حیقوق نبی پس از شعیا نبی به رسالت مبعوث شد. 


وی سال‌های درازی در اسارت بختنصر بود و پس از فتح بابل به دست کوروش به همراه دانیال نبی به ایران آمد. او در همدان اقامت گزید و پس از فوت در تویسرکان مدفون شد. 


بقعه حیقوق نبی در جنوب غربی شهر تویسرکان واقع شده است. 

7- حجی 


وی در دوران سلطنت داریوش کبیر می‌زیسته است. در تورات نام آن حضرت "حکی" آمده و به معنای "مسرور" است. 


این پیامبر هم زمان با مردخای بوده است. 


مقبره این پیامبر در همدان در نزدیکی میدان امام خمینی، داخل بازار در راسته پیغمبر و داخل مسجد پیغمبر قرار دارد. 

8- مردخای 


مردخای یکی از بزرگان و یا به قولی یکی از انبیای بنی‌اسرائیل است که در زمان خشایارشاه می‌زیسته است و نسبش به حضرت یعقوب می‌رسد. 


مردخای نقش زیادی در جلوگیری از قتل عام یهودیان در زمان خشایارشا ایفا کرد و به همین دلیل نزد یهودیان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. 


آرامگاه مردخای و برادر زاده‌اش در همدان در نزدیکی میدان امام خمینی و در خیابان شریعتی واقع است. 

9- قیدار 


حضرت قیدار جد سی‌ام حضرت محمد(ص) است. 


در تاریخ یعقوبی آمده است: حضرت اسماعیل دوازده پسر داشت که بزرگترین آنها حضرت قیدار بود و پس از وفات حضرت اسماعیل، قیدار نبی مردم را به توحید دعوت می‌کند. 


قیدار به معنای سیاه‌پوست است. 


مرقد آن حضرت در شهرستان خدابنده (قیدار) از استان زنجان قرار دارد. 


10- سلام، سلوم، سهولی، القیا 


به نظر این پیامبران همزمان با اصحاب کهف می‌زیسته‌‌اند. زمان مرگشان با یکدیگر متفاوت بوده ولی یارانشان بعد از دفن اولین پیامبر در این مکان، بقیه را هم در کنار او دفن کردند. 


مرقد این چهار نبی در خیابان پیغمبریه قزوین قرار دارد. 

11- اشموئیل 


این پیامبر هم زمان با طالوت و در ارتباط با داستان داوود و جالوت است. 


حدود 50 کیلومتری شهر ساوه و در جاده بوئین زهرا مقبره‌ای وجود دارد که به گفته اهالی و برخی مدارک، مرقد مطهر یکی از پیامبران بزرگ الهی به نام حضرت اشموئیل است. مسیر مرقد در جاده‌ای کوهستانی در 9 کیلومتری روستای ورده قرار دارد. 


سنگ نبشته‌ای در آنجا هست که مبین حضور ناصرالدین شاه و همراهانش است. 

12- دانیال نبی 


از انبیای بزرگ الهی است. وی از نسل حضرت داوود و بعثت پیامبر اسلام را پیشگویی کرده است. 


لفظ دانیال در زبان عبری به معنای "خدا حاکم من است " به شمار می‌رود. 


دانیال نبی همزمان با کوروش کبیر و داریوش اول بوده است. 


او از جمله کسانی بود که به دست بختنصر اسیر و در بابل زندانی شده بودند. 

13- کوروش 


آرامگاهی که در دشت مرغاب(پاسارگاد) مدت‌های مدیدی به نام مقبره مادر سلیمان شناخته می‌شد، اکنون به عنوان آرامگاه کوروش کبیر مورد قبول عامه مردم و بسیاری از کارشناسان است. 


این آرامگاه همان وقتی هم که به نام مقبره مادر سلیمان شناخته می‌شد، مورد احترام و پرستش مردم محلی بود و اکنون هم مورد توجه ایرانیان و جهانیان است. 


کتابی به نام کوروش کبیر(ذوالقرنین) نوشته ابوالکلام آزاد موجود است که در این کتاب قراین بسیاری آورده شده که کوروش را همان ذوالقرنین قرآن معرفی می‌کند. 


نظریاتی که در این کتاب آورده شده نظر بسیاری از علمای اسلامی نظیر علامه طباطبایی  را به خود معطوف کرده است تا جایی که ایشان می نویسند:"...کلام ابوالکلام، هرچند بعضی اطرافش خالی از اعتراضاتی نیست، لکن از هر گفتار دیگری، انطباقش با آیات قرآنی روشن‌تر و قابل قبول‌تر است." 


از طرف دیگر ، کاملا روشن است که اسم کوروش بارها به عوان ناجی در عهد عتیق آورده شده است.   


به این ترتیب شاید کوروش همان ذوالقرنین قرآن باشد. آرامگاه کوروش کبیر در استان فارس، راه اصلی اصفهان به شیراز در منطقه‌ای به نام پاسارگاد قرار دارد. 

14- آرامگاه باباولی (قادر مبر) 


در دهکده باباولی دیلمان، بنایی است که به آرامگاه قادر پیغمبر شهرت دارد . مطلب زیادی در مورد این آرامگاه و شخصیت‌ مدفون در آن نمی‌دانیم. 

15- باحزقیل 


در نزدیکی مسجد جامع دزفول بنایی کوچک و ساده قرار دارد که به بقعه باحزقیل، پدر دانیال نبی منسوب است.مطلب بیشتری در این مورد در دست نیست. 

16- ارمیای‌نبی 


در مقاله‌ای در روزنامه جمهوری اسلامی مورخ 15/9/79 از مدفن پیامبری به نام ارمیای نبی در شمال خرمشهر یاد شده است. 


ارمیای نبی در زمان سلطنت یهویاقیم و صدقیا از پادشاهان یهود به رسالت مبعوث شدند. 


17- روبین 

روزنامه جمهوری اسلامی در مقاله‌ای تحت عنوان "غربت شگفت‌انگیز انبیای سرزمین ما" به قلم آقای فرقانی‌پور در تاریخ 19/9/79 از مدفن پیامبری در میامی (در راه مشهد) به نام روبین یاد می‌کند. 


به نوشته لغت نامه دهخدا، روبین یکی از دوازده پسر یعقوب(ع) است. 

18- جرجیس 

در کتاب "فرهنگ آبادی‌ها و مکان‌های مذهبی کشور" از مدفن جرجیس پیامبر در شهر شوشتر ذکری به میان آمده است. 


در جنوب غربی شوشتر روستایی به نام جرجیس است که در جوار آن بقعه ای به نام نبی‌جرجیس وجود دارد. 


در اطراف این بقعه بقاع دیگری نظیر روبین، حزقیل، شعیب، شمعون، اسحاق، ادریس و مردخای وجود دارد. 


درستی مدفن جرجیس پیغمبر در این مکان محل تردید است و به احتمال زیاد مقبره ایشان در موصل عراق است. 

19- روبیل 


مرحوم سیدعبدالله جزائری یکی از علمای شوشتر (متوفی 1173 ه.ق) در فصل نهم تذکره شوشتر می‌گوید: مقامات بسیاری از انبیا بنی اسرائیل در حوالی شوشتر و دزفول یعنی نزدیک رودخانه دزفول معروف هستند مانند: اسحاق، شمعون، یعقوب، لاوی، جرجیس و روبیل. 


در کتاب الغدیر آمده که قبر روبیل پسر حضرت یعقوب در مصر است. 

20- یونس 


در کتاب "فرهنگ آبادی‌ها و مکان‌های مذهبی‌ کشور" از مدفن یونس پیغمبر در گناباد ذکری به میان آماده است که صحت آن مورد تردید است. 


آرامگاه یونس پیغمبر در موصل عراق است. 

21- یعقوب 


در کتاب "فرهنگ آبادی‌ها و مکان‌های مذهبی کشور" از وجود مدفن یعقوب پیامبر در گرگان نام برده شده که اطلاعات صحیحی در این مورد وجود ندارد. 


در الغدیر آمده است: حضرت یعقوب در مصر رحلت کرد و به شام برده شد. 


22- آرامگاه پیامبرانی که صحت و درستی آنها تایید نشده: 


ابراهیم خلیل در سوسنگرد 
اسحاق و اسماعیل در جاده دزفول به هفت تپه 
ایوب پیامبر در دهکده بندبن لکنای تنکابن 
صالح پیامبر در شوشتر 


منابع: 
1. شرح احوال حضرت خالد نبی – عبدالرحمن آخوند تنگلی طانا 
ترجمه : موسی جرجانی 
چاپ و نشر : موسسه فرهنگی انتشاراتی مختوم قلی فراغی – گرگان 1385 

2. پیامبران سرزمین ما – عباس صالح مدرسه ‌ای – قم – در راه حق – 1380 
3. پژوهشی در زندگی پیامبران در ایران – ولی الله‌فوزی تویسرکانی – دفترا نتشارات اسلامی – 
4. بناهای آرامگاهی – پژوهشگاه فرهنگی و هنر اسلامی 
5. آرامگاه در گستره فرهنگ ایرانی – دکتر مهدی غروی – سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 

6.کوروش کبیر(ذوالقرنین)ـ تالیف مولانا ابوالکلام آزاد ـ ترجمه باستانی پاریزی ـ تهران ـ نشر علم ـ 1380 



منبع: پایگاه اطلاع رسانی بعثه مقام معظم رهبری

مورچه غریب

روزی مرحوم حاج مرشد، در خانه سابق و قدیمی خود که دارای اجاق دیواری بود، فرمود:
آن روزها که جوان بودم، کنار بخاری دیواری نشسته بودم و هیزم در آن می ریختم.
 دیدم هیزمی درون آتش هست که نمی سوزد.
گفتم: شاید تر است. آن را از اجاق بیرون آوردم دیدم هیزم خشک است. دوباره آ را داخل اجاق کردم.
 دیدم هیزم نمی سوزد، مقداری نفت آوردم و روی هیزم ریختم. کبریت را روشن کردم.نزدیک آن هیزم گرفتم. دیدم آتش نمی گیرد. خیلی تعجب کردم هیزم را بیرون آوردم و در هوای روشن بردم. خوب که نگاه کردم متوجه شدم داخل این هیزم، صدها مورچه لانه کرده اندو من آنها را ندیده بودم.
مورچه ها را به حال خود گذاشتم و به حال خود گریستم. خدا را شکر کردم که نمی خواست من نابود کننده این مورچه ها باشم بعد  فرمود:
از این ماجرا خاطره ای از پدرم یادم آمد که روزها قبل متجاوز از نود سال پیش با مادرم، از نهاوند به سوی تهران می آمدیم و مال و اشتر داشتیم.
در وسط راه اتراق کردیم. موقع ظهر بود، مادرم سفره غذا را که باز کرد متوجه شد تعدادی مورچه در آن است . جریان را به پدرم گفت و پدرم فکری کرد و گفت: باید برگردیم!
مادرم پرسید: چرا؟
پدرم گفت: ما که از نهاوند آمدیم. مورچه ها مال آنجا هستند، خانه شان آنجاست و ما آنها را از خانه و کاشانه شان دور کردیم و گناه دارند.
هر چه مادرم اصرار کرد که عیب ندارد، پدرم قبول نکرد و آخر سفره را با همان وضع جمع کردیم و به منزل برگشتیم و به پدرم مورچه ها را در محل خودشان رها و آزاد ساخت و گفت:
ظلم به هر موجودی ناپسند است، هر چند مورچه باشد.


نسیه و وجه دستی

روی دخل مغازه جناب مرشد، تابلویی بود که روی آن نوشته شده بود:« نسیه و وجه دستی داده می شود؛ حتی به جنابعالی به قدر قوه» به خاطر همین، گاهی بعضی افراد از نوشته این تابلو سوء استفاده می کردند. مرحوم مرشد اغلب به کسانی که نسیه می خواستند و یا پولی لازم داشتند، بی دریغ اعطاء می کرد.
روزی مردی که غذای زیادی در مغازه خورده بود، نزدیک دخل مغازه آمد تا پول غذایش را حساب کند.
جناب مرشد نزدیک دخل روی صندلی نشسته بود. موقع ظهر گذشته بود و مغازه کمی خلوت شده بود مرشد قدری استراحت و رفع خستگی می نمود.
آن مرد مشتری رو به مرشد کرد و گفت:« مرشد! من پول ندارم غذای خود را حساب کنم». جناب مرشد تبسمی کرد و به مرد گفت:« تو یک ده تومانی در جیب سمت چپ کت خود، یک بیست تومانی در جیب پشت شلوار، دو سکه پنج ریالی در جیب پایین کت و یک ده تومانی در جیب سمت چپ شلوارت داری»!
مرد که با شنیدن این جمله حیران شده بود و اطرافیان نیز متوجه مذاکره او با مرشد شده بودند، حال خود را عوض کرد و با خنده این طور وانمود کرد که چون می دانستم جناب مرشد مرد حکیمی است، می خواستم او را همه بشناسند و بعد پولهای داخل جیب خود را روی میز کنار دخل مغازه ریخت.
او دقیقاً همان پولهایی را که مرشد گفته بود، درست از همان جیب ها، درآورد و به مردم نشان داد و حالت تحسین به خود گرفت. غذای خود را حساب کرد و از مغازه خارج شد.

اثر دل شکستن !

یکی از دوستان نزدیک مرحوم مرشد می گفت:
شخصی از حاجیان بازار، روضه هفتگی داشت که در شبهای تولد یا وفات، ولیمه و غذا می داد.
شبی با جناب مرشد به منزل او رفتیم. دیدیم صاحب منزل نیست، پرسیدیم:«حاج آقا کجاست؟»
پاسخ دادند: «حاج آقا مریض است و در اطاق کناری خوابیده است». با جناب مرشد به آن اطاق رفتیم، دیدیم صاحب روضه در بستر خوابیده و از درد ومرض ناله می کند و حالش خوب نیست.
از یک طرف صدای بلندگوی روضه شنیده می شد و از یک طرف صدای ناله صاحب روضه!
قدری که نشستیم، جناب مرشد به من گفت: «می خواهیم راهی نشان بدهم که حاج آقا زود حالش خوب شود»؟
با اشتیاق گفتم: «بله آقا اگر بفرمایید، خوب است. این بیچاره راه نجات بدهیم، آدم مومن و خوبی است، راحت می شود ».
مرحوم مرشد سری به علامت رضا تکان داد وگفت: «مدتی قبل که در این منزل شام می دادند، این حاج آقا کسانی را که جزو هیأت بودند ومی شناخت، برای صرف شام به داخل منزل هدایت کرد. وقتی داخل اطاق آمد، متوجه شد یک مرد فقیر با دو بچه خود که لباس پاره و کهنه ای به تن داشتند، از غیبت او استفاده کرده و داخل اتاق نشسته اند که شام بخورند. این حاج آقا، با عصبانیت مسکین و اطفال او را از منزل بیرون کرد و گفت: موقعی که شام باشد همه اهل روضه می شوند»!
از همان شب، حال صاحب منزل به هم می خورد و این مدتی که مریض است، هیچ دارویی او را درمان نخواهدکرد، مگر اینکه آن مرد مسکین و اطفال او را پیدا کند و از آنان دلجویی نماید.
دوست جناب مرشد به من گفت: عجیب آن که پس از چند روز توانستند از طریق مسجد محل، آن مرد مسکین را پیدا کنند. او را به منزل آوردند و مقداری غذا و پول به او دادند. او خوشحال شد و رفت. فردای آن روز صاحب منزل شفا یافت.


طبع لطیف

به همراه مرحوم حاج مرشد و تمام اعضاء خانواده به مشهد مقدس به زیارت رفته بودیم. یک روز صبح داخل صحن یکی از مساجد مجاور حرم روی پله یکی از طاق نماهای حیاط مسجد  پیرمرد دوره گردی نزد ما آمد.
کیف کوچکی دردست داشت که بعد متوجه شدیم که آرایشگر دوره گرد است. آرایشگر رو به پدرم کرد و گفت: حاج آقا اصلاح کنم؟
حاج مرشد با لحن آرام به آرایشگر پاسخ داد:« خدا  باید ما را اصلاح کند»!
دوست نداشت خود به کسی جواب رد بدهد. حتی در مغازه چلوکبابی هم که غذا تمام می شد، اگر کسی می آمد و غذا می خواست و می پرسید: حاج آقا غذا هست؟ پدر جواب می داد: برو بپرس! خودش نه نمی گفت و جواب رد نمی داد!

****

روی در شلوغی مغازه حاج مرشد یکی از مشتریان دستش به بادیه ی روغنی که دست مرشد بود، می خورد و دستش کمی می سوزد و وقتی به حاج مرشد نگاه می کند، مرشد به مشتری می گوید:«آ تش جهنم داغتره»! و مشتری تبسم می کند.
غذای سگ

یکی از دوستان حاج مرشد  تعریف می کرد:
 مرشد خود ماشین نداشت.
من پژو داشتم و گاهی ایشان  را به جایی که می خواست می رساندم.
شبی حاج مرشد به من فرمود: اگر امشب کاری نداری، مرا با ماشینت به جایی که می گویم ببر ، عرض کردم:«چشم حاج آقا در خدمتم».
آن شب با حاج مرشد به کوچه پس کوچه های بیرون تهران رفتیم.
خرابه ای بود که به علت سنگلاخ بودن، دیگر ماشین جلوتر نمی رفت. حاج مرشد از ماشین پیاده شد.
حس کردم چیزی عبا دارد که از من مخفی می کند. چند قدم که جلو رفت مشاهده کردم سگ مریضی در گوشه خرابه نشسته، تا حاج مرشد را دید، از جا بلند شد و دم تکان داد.
حاج مرشد کمی گوشت و استخوان جلوی سگ انداخت و کمی ایستاد تا خوردن غذای او را مشاهده کند و سپس به سمت ماشین رفت.

قضا و بلا

یکی از دوستان مرحوم مرشد تعریف می کرد:
روزی در یکی از خیابانهای تهران در حال عبور بودیم و  مرشد در اتومبیل  من سوار بود. همین طور که در حال عبور بودیم، حاج مرشد فرمود: سریع بایست، من اطاعت کردم و اتومبیل را متوقف نمودم. فرمود: از ماشین پیاده شو!
هر دو از ماشین پیاده شدیم چند ثانیه طول نکشید که یک اتومبیل دیگر با سرعت به ماشین من اصابت کرد و خسارت زیادی بر جای گذاشت.
مرشد فرمود: قضا و بلایی به ما روی آورده بود که رفع شد. حالا برویم!»

کرامت حضرت یوسف

روزی جناب مرشد  فرمود:
هر وقت از کسی به تو بدی رسید، سعی کن به رویش نیاوری. خجالت زده کردن اشخاص صفت خوبی نیست و گفت: حضرت یوسف پس از اینکه از چاه نجات یافت و عزیز مصر شد، برادرانش به او رسیدند؛ تا آخر عمر جلوی برادرانش جمله ای که «چاه» در آن باشد، بر زبان نیاورد.
 تنبیه اخلاقی !

آقای حسین عابد که فرزند مرحوم مرشد و از همسر سوم اوست نقل می کرد:
زمانی که در مغازه بودم، به پدر می گفتم: بابا یک عدد دستشویی در مغازه برای شستن دست و روی مشتریان گذاشته ایم، آن هم آیینه ندارد. اجازه بفرمایید که یک آیینه بخریم و بالای دستشویی دکان نصب کنیم تا مشتریان خودشان را در آن بتوانند ببینند و اما پد راجازه نمی داد چون مغازه ما نه تابلو داشت، نه نئون، نه اسم و نه تزئین!
ایشان می گفت: روزی در غیاب مرشد آیینه را خریدم و در مغازه نصب کردم. نزدیک ظهر که پدر به مغازه آمد و آیینه را بالای دستشویی دید که من بی اجازه او خریده بودم، هیچ چیز به من نگفت و به روی من نیاورد.
عصبانی هم نشد. یک مرغ زنده در مغازه بود که گاه زیر میزها می رفت و آشغال غذاها را نوک می زد. حاج مرشد مقابل من مرغ گرفت و نخی برداشت دورپای مرغ بست و هنگام بستن پاهای مرغ بلند جمله ای را زمزمه کرد که من بشنوم. می گفت:«هان الان پاهات رو می بندم که دیگر سر خود نروی آیینه بخری»!


عنایت ولی عصر - عج

شخصی ناشناسی به اتفاق یکی از دوستان حاج مرشد برای صرف ناهار به مغازه چلوکبابی مرشد می روند.
پس از صرف غذا حاج مرشد می آید و سر میز این دو نفر می نشیند و رو به مرد غریبه می کند و می فرماید:«هر چه آقا فرمودند، بیان کن».
 مرد غریبه رنگش سرخ می شود. دوباره حاج مرشد رو به مرد غریبه می کند و می فرماید:«هر چه آقا فرمودند، بگو».
 مرد غریبه یک مرتبه گریان می شود و به حال اشک می گوید: جناب مرشد پس از مدتها دعا از خدا خواسته بودم خدمت حضرت ولی عصر(سلام الله علیه) برسم تا در موضوعی بنده را راهنمایی فرماید.
دیشب حضرت بقیت الله الاعظم را در خواب دیدم و به من فرمودند:
احسن کما احسن الله علیک! یعنی نیکی کن همانطور که خدا به تو نیکی کرده است!

زمینه تحول معنوی

حاج مرشد تعریف می فرمود:
سالها قبل در سنین جوانی که تازه به تهران آمده بودم، فقیری را دیدم که از گرسنگی هیچ جانی نداشت و صدایش در نمی آمد.
من هم فقط یک سکه را که تمام دارایی ام بود، به فقیر دادم و او برای خود غذا خرید. از آن روز به بعد حالات عجیبی به من دست می داد.
آن سکه سرنخی برای پیشرفت های معنویم بود.

رستگاری

یک روز فرمود: آدمها برای رستگار شدن باید دوباره طفل بشوند!
اشاره به آیه مبارکه( لقد جئتمونا فرادی کما خلقناکم اول مره) یعنی: مثل طفلی بشوند که از روز اول هیچ علاقه ای نداشتند تا بتوانند به جای اول خود برگردند، چون همه چیز را پشت خود می گذارند.

درخواست از خدا

روزی حاج مرشد به کسبه ای از بازار نصیحت می کرد و می گفت:
راه حل مشکل خود را از خدا بخواه. ولی از خدا چیزهای بزرگ را بخواه. مثل این است اگر بشقابی دست بگیری و از کسی چیزی بخواهی به اندازه همان بشقاب تو را غذا خواهد داد و اگر نعلبکی نشان بدهی به اندازه همان نعلبکی در ظرف تو می ریزد؛ یا قاشق همین طور...

نقصان ایمان

همسر دوم مرحوم مرشد برعکس همسر اول او زن تندخویی بود که حرمت مرشد را نگه نمی داشت، بلکه اغلب به او آزار می رساند.
روزی ایشان فرمود: اغلب زنهایی که ایمان ندارند، این طورند. اگر پنج انگشت خود را طلا کنی و دهانش بگذاری، دستت را گاز می گیرد!

 سنگ قبر

یکی از دوستان مرشد تعریف می کرد:
روزی با جناب مرشد در راه بودیم به مغازه ای که سنگ قبر می تراشید، رسیدیم مرشد به سنگی که آماده شده بود و نام مرده را خالی گذاشته بودند، اشاره کرد و گفت:«به این سنگ قبر که نام صاحبش خالی گذاشته شده،نگاه کن. صاحبش الان در بازار مشغول داد و ستد است و دارد حرص می خورد و می گوید: سی سنار کمتر نمی دهم»!

عظمت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب - ع

یکی از دوستان مرشد به رحمت خدا می رود و همان شب به خواب جناب مرشد می آید. مرشد فرمود: در خواب می دانستم که مرحوم شده از او پرسیدم، آن عالم را چگونه یافتی؟ شخص تازه درگذشته، جواب می دهد: مرشد اینجا هر چه سکه است به نام علی بن ابی طالب(ع) است.

تحرک در زندگی

یکی از دوستان جناب مرشد نقل می کرد:
روزی  مرشد مرا چنین پند داد:«حاجی بدن خود را مثل پاندول ساعت به حرکت و تحرک عادت بده، چون خوردن و خوابیدن برای بدن خوب نیست». به ساعتی که روی دیوار بود، به دست اشاره فرمود و گفت:«ببین پاندول این ساعت چطور این طرف و آن طرف می دود»؟

نهی از منکر

 روزی در مغازه مرشد سه نفر سه ظرف غذا خورده بودند، ولی می خواستند از احسان جناب مرشد سوء استفاده کنند و می گفتند: ما سه ظرف خورده ایم شما یک ظرف حساب کنید!
مرشد چون عادت نداشت پاسخ « نه» به کسی بگوید با جمله ای نظر خود را به آنان فهماند و همان یک ظرف را حساب کرد فرمود:« گمانم موقع خوردن بسم الله نگفتید!»

اطلاع از ضمیر

شخصی در تهران به حال ورشکستگی می افتد و در آن زمان سی و پنج هزار تومان پول لازم داشته که از هر که می خواهد به او نمی دهند.
روزی شخصی از رفقایش به او می گوید من شنیده ام که در بازار پیرمردی در یک مغازه چلوکبابی به نام «حاج مرشد» ، است. مرد خوبی است، به همه کمک می کند. نزد او برو شاید حاجت روا شوی.
آن مرد تصمیم می گیرد، ظهر فردا که مغازه باز است به دکان حاج مرشد برود و حاجت خود را با او در میان بگذارد.
شب خواب می بیند در بازار خبر از مغازه چلوکبابی می گیرد. از مردم سوال می کند: دکان را به او نشان می دهند و در عالم خواب وارد دکان حاج مرشد می شود.
پیرمرد نورانی را مشاهده می کند، روپوش پوشیده و در خدمت یک سید نورانی ایستاده است. مرد می گوید: جلو رفتم. سلام کردم و مشکل خود را با آن سید مطرح نمودم.
آن سید به حاج مرشد رو کرد و گفت: پولی که می خواهد به این مرد بده و حاج مرشد به حالت احترام و قبول دستور آن سید، دو دست خود را روی سر می گذارد و می گوید: اطاعت می شود.
آن مرد فردای آن روز خوشحال و مصمم می شود که ظهر به بازار برود. وقتی آدرس را می پرسد می بیند همان بازار و همان مغازه ای است که در خواب دیده. وقتی به جناب مرشد می رسد، می بیند همان شخصی است که در خواب رویت کرده، بود.
به او خیره می شود. مرد می گوید: جلو رفتم و سلام کردم. مرشد با تبسم جواب سلام داد و به آهستگی گفتم: جناب مرشد عرضی داشتم.
مرشد گفت: بفرمایید بابا. گفتم: جناب مرشد من در حال ورشکستگی هستم و آبرومندم. مبلغ سی و پنج هزار تومان قرض الحسنه می خواهم. آن مرد گفت: همان حرکتی را که در خواب دیده بودم، مرشد انجام داد. دو دست خود را روی سر گذاشت و به حالت اجابت دست داخل جیب روپوش خود کرد و پاکتی را به من داد که مبلغ سی و پنج هزار تومان داخلش پول بود!
نظیر این اتفاقات در مغازه ایشان بسیار رخ می داد. برخی از مشتریان در مغازه می آمدند و هنوز صحبت نکرده، مرشد می گفت: مطلبی را که می خواستی بگویی، بگو!
و مخاطب حیران می شد که مرشد از کجا باطن او را دیده و فکر او را دانسته است.
می گفت: در دانش سرای حضرت حق، علی مرتضی(ع)، آموزگارم است و به دنیا آمدم تا روی علی (ع) را ببینم وگرنه با مردم دنیا کاری نداشتم.
 



امتحان مرشد

روزی چند برادر جوان با هم تصمیم می گیرند که به مغازه حاج مرشد بروند و او را امتحان کنند.
دسته جمعی به مغازه مرشد می روند و ناهار مفصلی می خورند و موقع خارج شدن نزدیک دخل می گویند: آیا این جمله درست است که شما نسیه می دهید.
مسئول دخل می گوید:« بله» و حاج مرشد را صدا می زند. حاج مرشد می آید و آن چند مرد جوان می گویند: حاج آقا غریبیم. ناهار خوردیم، فعلاً پول نداریم. نسیه می خواهیم و مقداری هم پول دستی می خواهیم.
حاج مرشد قبول می کند و می آِید جلو و خودش کشوی دخل را باز می کند و پولهای داخل کشوی دخل معلوم می شود. حاج مرشد به جوانها رو می کند و می گوید: هر چه می خواهید خودتان بردارید!
مردان که تعجب کرده بودند، برای اینکه مطمئن شوند، دست می کنند و به پول آن روز سیصد تومان از دخل برمی دارند و تشکر می کنند و می روند. یکی از آنها می گفت: موقعی که از مغازه خارج می شدیم، پشت سر خود را نگاه می کردیم. باور نمی کردیم اما حقیقت داشت.
آن جوانان فردا، نامه ای تشکرآمیز به جناب مرشد می نویسند و خود را معرفی می کنند و می گویند: ما از ثروتمندان شهر هستیم و دیروز شما را امتحان کردیم. الحق که از امتحان سرافراز بیرون آمدید و مرد خدا هستید. سی صد تومانی را هم که برداشته بودند، داخل پاکت می گذارند و به مرشد می دهند. نظیر این مطلب در مغازه مرشد زیاد اتفاق می افتاد.


مقام آدمی

همیچنین می گفت:
«اگر من انسان ندیده ام، مردم مسلمان ندیده اند».
یکی از دوستان مرشد برای نگارنده تعریف کرد: شبی در حوالی خیابان دروازه دولاب با مرشد همراه بودم. مرشد سوار ماشین من بود و قصد داشتم او را به منزلش برسانم. در بین راه یک اتوبوس با ماشین من تصادف کرد وماشین خسارت دید.
ماشینها توقف کردند، مردم جمع شدند. و گفتند: باید خسارتتان را از راننده اتوبوس بگیرید. ما در حال صحبت بودیم که دیدم حاج مرشد آهسته از ماشین پیاده شد و آرام بین جمعیت آمد و رو به راننده اتوبوس کرد و گفت:«آقا من از شما معذرت می خواهم، ما باید به شما خسارت بدهیم شما راننده و فردی زحمتکش هستی و ما وظیفه داریم به امثال شما کمک کنیم» و مرشد ازمن خواست که راننده را رها کنم. مردم و خود من از رفتار و گذشت مرشد تعجب کردیم. وقتی برگشتیم، آهسته به من گفت:«تعجب ندارد. چرا مردم تعجب می کنند؟ مگر مسلمان ندیده اید؟»

دیوان سوخته

یک روز در مغازه جناب مرشد، آتش سوزی رخ می دهد؛ به طوری که اغلب اثاثیه داخل دکان در آتش می سوزد.

یکی از شاگردان می گفت:
برای اینکه این خبر حاج مرشد را ناراحت نکند و با صحنه آتش سوزی صدمه ای نبیند، خود را اول بازار در مسیر حاج مرشد رساندم که به نحوی این خبر را به اطلاع او برسانم تا با علم به آتش سوزی وارد دکان شود.
گفت: در بین راه خبر آتش سوزی مغازه را به جناب مرشد دادم و گفتم:
«مرشد تمام مغازه سوخت».
جناب مرشد بدون آنکه تغییر حالتی بدهد، گفت:«عیب ندارد بابا» سری تکان داد و با هم به طرف مغازه رفتیم.
بین راه دیدم جناب مرشد آهسته گریه می کند! از او پرسیدم: آقا چرا ناراحت شدید؟اشکال ندارد. دکان را دوباره روبه راه می کنیم. حاج مرشد جواب داد:« نه ناراحتی من از آتش سوزی نیست. آن آتش سوزی نیست. آن آتش سوزی خیر بوده، دلم   برای اشعاری  که سالها سروده و درکشو میز دخل مغازه گذارده بودم، می سوزد؛ چون جایی نوشته نشده و نسخه دیگری هم از آن وجود ندارد»!

اشعار سوخته

باقیمانده اشعار جناب مرشد که در دیوان سوخته گردآوری و چاپ شده است شامل:
مراثی اهل بیت(ع)، تضمینات، غزلیات، مخمسات، مسدسات، قطعات، مثنویات، ترکیب بند، ترجیعات، تک بیتی ها، تجمیع و تتمیم است. مراثی اهل بیت از سوزناک ترین مرثیه هاست که عمق دل خواننده را می سوزاند. مثل:
من غم مهر حسین(ع) با شیر از مادر گرفتم
روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم

رؤیای بزرگ مرشد

مرحوم مرشد فرمود: یک شب حضرت نبی اکرم(ص) و حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) را در خواب دیدم، که وارد مغازه چلوکبابی من شدند. حضرت رسول (ص) با دست مبارک به تابلوی روی دخل که نوشته شده بود:« نسیه و وجه دستی داده می شود، حتی به جنابعالی به قدرقوه» اشاره فرمودند و آن را به حضرت علی(ع) نشان می دادند و هر دو وجود بزرگوار می خندیدند. تحسین می کردند و تبسم آن دو وجود مقدس، نشانه رضایت آن دو بزرگوار از این کار بود.

کسانی که پول ندارند کرایه ندهند

در صورت لزوم کرایه مسیر بعدی به آنها داده می شود

امروز قسمت شد به زیارت مرقد موسی بن مبرقع فرزند بلافصل امام جواد علیه السلام مشرف شدم بعد از زیارت سوار تاکسی شدم راننده پا به سنی افسار ماشین را در دست داشت چشمم به دست نوشته ای افتاد که برایم جالب بود اجازه گرفتم عکسی ار دست نوشته گرفتم این تصویر رو به همه انسانهای مهربان دنیا تقدیم می کنم تا یادمون نره هنوز فرشتگانی از جنس بشر در بین ما زندگی می کنند. ادامه مطلب راکلیک کنید

حضرت علی علیه السلام در نهج ‌البلاغه فرمودند: «وَ إِنَّمَا سُمِّیتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ فَأَمَّا أَوْلِیاءُ اللَّهِ فَضِیاؤُهُمْ فی‌ها الْیقِینُ وَ دَلِیلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَی وَ أَمَّا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَدُعَاؤُهُمْ فی‌ها الضَّلَالُ وَ دَلِیلُهُمُ الْعَمَی فَمَا ینْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خَافَهُ وَ لَا یعْطَی الْبَقَاءَ مَنْ أَحَبَّه؛ خطبه 38 نهج‌البلاغه»

اگر حق جدای از باطل نمایش داده شود، هرگز منزوی نمی‌شود

و اگر باطل به ‌طور صریح نمایش داده شود، پیرو، پیدا نمی‌کند

ولی وقتی حق و باطل را مخلوط می‌کنند افرادی فریب می‌خورند و تابع این‌ ها می‌شوند.